
این جنگ نهتنها جایگاه روسیه را در نظام بینالملل بازتعریف کرد، بلکه بهصورت کلی، ماهیت نظم جهانی را دگرگون ساخت. آنچه پیش از این به عنوان نظم تکقطبی شناخته میشد، امروز به نظم سهقطبی نامتوازن با حضور آمریکا، چین و روسیه تبدیل شده است. در این میان، ایران نیز بهدرستی روند تحولات را تحلیل کرد و برخلاف گذشته، اینبار تصمیم گرفت که در سمت درست تاریخ بایستد. این انتخاب، پیامدهای مهمی برای جایگاه ژئوپلیتیکی و اقتصادی ایران در سالهای آینده خواهد داشت.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه به مدت سه دهه در شرایطی قرار داشت که از سوی قدرتهای غربی، به عنوان یک کشور رو به افول در نظر گرفته میشد. در این دوران، مسکو تلاش کرد تا از طریق بازسازی اقتصادی، تقویت ساختار نظامی و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی خود، بار دیگر به عنوان یک قدرت جهانی مطرح شود. با این حال، تا پیش از جنگ اوکراین، بسیاری در غرب روسیه را صرفاً یک قدرت منطقهای میدانستند که ظرفیت تأثیرگذاری جدی بر معادلات کلان بینالمللی را ندارد.
اما جنگ اوکراین معادلات را تغییر داد. مسکو نشان داد که نهتنها حاضر است برای حفظ منافع خود درگیری نظامی گستردهای را آغاز کند، بلکه از پیامدهای احتمالی آن نیز واهمهای ندارد. برخلاف تصور اولیه کشورهای غربی، روسیه توانست خود را در برابر موج تحریمهای بیسابقه و فشارهای اقتصادی حفظ کند و حتی بخشهایی از اقتصاد خود را مقاومتر از گذشته کند. علاوه بر این، همکاری نزدیکتر مسکو با کشورهای غیرغربی، بهویژه چین و ایران، زمینه را برای بازتعریف نظم جهانی فراهم کرد.
نتیجه مستقیم این جنگ، تغییر ساختار قدرت در سطح بینالمللی بود. آنچه تا پیش از این تحت عنوان نظم تکقطبی تحت هژمونی آمریکا تعریف میشد، اکنون به یک نظم چندقطبی در حال تحول تبدیل شده است. در این چارچوب، آمریکا همچنان قدرت غالب در عرصههای نظامی و اقتصادی است، اما چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی و روسیه به عنوان یک قدرت نظامی و ژئوپلیتیکی، به دو ضلع دیگر این سهقطبی جدید تبدیل شدهاند.
در طول دو قرن اخیر، ایران همواره در بحرانهای بینالمللی یا بیطرف بوده یا در جمع بازندگان قرار گرفته است. از جنگهای ناپلئونی و جنگ جهانی اول گرفته تا جنگ جهانی دوم، ایران همواره یا مورد تجاوز قرار گرفته یا با تصمیمات نادرست، از تحولات بینالمللی متضرر شده است. اما جنگ اوکراین شرایط متفاوتی را رقم زد. برای نخستینبار، ایران در یک جنگ جهانیمقیاس، تصمیم گرفت که در سمت قدرتهای در حال صعود قرار گیرد و از این تغییرات برای تثبیت جایگاه خود بهره ببرد.
این تصمیم راهبردی، مزایای متعددی برای ایران به همراه داشته است. همکاریهای دفاعی و نظامی ایران و روسیه در این دوره به سطحی بیسابقه رسیده و تهران موفق شده است از مسیر جنگ اوکراین برای تقویت توانمندیهای خود در حوزههای مختلف استفاده کند.
علاوه بر این، در سطح اقتصادی نیز همکاریهای ایران و روسیه گسترش یافته است. روسیه که تحت شدیدترین تحریمهای غرب قرار گرفته، بهدنبال مسیرهای جدیدی برای دور زدن تحریمها و همکاریهای اقتصادی است. ایران با استفاده از این فرصت، جایگاه خود را بهعنوان یک شریک کلیدی در تجارت انرژی، حملونقل و همکاریهای بانکی با روسیه تقویت کرده است. این همکاریها میتواند در بلندمدت، به کاهش اثر تحریمهای غرب علیه ایران نیز کمک کند.
یکی از مهمترین نتایج ایستادن ایران در کنار روسیه در این جنگ، تغییر در معادلات ژئوپلیتیکی منطقهای است. در گذشته، ایران به دلیل فشارهای غرب و تحریمهای گسترده، در انزوای نسبی قرار داشت و بسیاری از کشورهای منطقهای و بینالمللی از همکاری نزدیک با آن پرهیز میکردند. اما امروز، شرایط تغییر کرده است. چین و روسیه به عنوان دو قدرت بزرگ جهانی، تعاملات خود را با ایران افزایش دادهاند و این روند در سالهای آینده عمیقتر خواهد شد.
این تغییر موقعیت، پیامدهای مهمی برای سیاست خارجی ایران خواهد داشت. تهران اکنون از جایگاهی برخوردار است که میتواند در تعاملات بینالمللی، از قدرت چانهزنی بیشتری بهره ببرد. همکاریهای استراتژیک با روسیه و چین، مسیر ایران را برای پیوستن به سازمانهای بینالمللی مانند بریکس و شانگهای هموارتر کرده و زمینه را برای کاهش وابستگی به غرب فراهم ساخته است.
علاوه بر این، قرار گرفتن ایران در کنار روسیه، این کشور را به یکی از بازیگران اصلی در تحولات آینده جهان تبدیل کرده است. ایران دیگر صرفاً یک کشور منطقهای نیست، بلکه در حال تبدیل شدن به یک قدرت تأثیرگذار در سطح بینالمللی است. این موقعیت جدید، نهتنها در حوزه سیاست خارجی، بلکه در اقتصاد و امنیت ملی ایران نیز تأثیرات مثبتی خواهد داشت.
جنگ اوکراین نهتنها جایگاه روسیه را به عنوان یک قدرت جهانی تثبیت کرد، بلکه نظم بینالمللی را دگرگون ساخت. آنچه تا پیش از این به عنوان نظم تکقطبی شناخته میشد، اکنون به یک نظم سهقطبی جدید تبدیل شده است که در آن آمریکا، چین و روسیه نقشآفرینان اصلی هستند. در این میان، ایران نیز با یک تصمیم راهبردی، در کنار قدرتهای در حال صعود قرار گرفت و برخلاف گذشته، برای نخستینبار در تاریخ معاصر، در سمت برنده یک درگیری بزرگ جهانی ایستاد.
این انتخاب استراتژیک، در سالهای آینده نتایج گستردهای برای جایگاه ایران در نظم بینالمللی خواهد داشت. از افزایش همکاریهای اقتصادی و نظامی با روسیه و چین گرفته تا تقویت موقعیت ژئوپلیتیکی در منطقه، ایران در مسیر تحولات جدید قرار گرفته است. در نهایت، ایستادن در سمت برنده، زمینه را برای افزایش قدرت چانهزنی ایران در سطح بینالمللی فراهم کرده و مسیر این کشور را برای تبدیل شدن به یک قدرت تأثیرگذار هموار ساخته است.