بسیاری معتقدند سیاست‌گذاران اروپایی باید امروز بیشتر از همیشه برای تقویت نیاز‌های دفاعی خود اقدام کنند.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیه خلیلی ـ در پایان سال ۲۰۲۴، اما اشفورد، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل بین‌الملل، سفری تحقیقاتی به اروپا ترتیب داد تا وضعیت سیاست خارجی این قاره را در سال جدید بررسی کند. هدف این سفر، درک نحوه تفکر نخبگان سیاست خارجی اروپایی درباره بحران‌های متعدد و چالش‌های پیش‌روی آنها در سال ۲۰۲۵ بود. اشفورد در جریان این سفر در کنفرانسی در پاریس و چندین نشست با کارشناسان سیاست خارجی در رم، سعی داشت از پیشرفت کشور‌های اروپایی در مسائل دفاعی و امنیت ملی مطلع شود و نظرات آنان را در خصوص جنگ اوکراین و تغییرات احتمالی سیاست دفاعی ایالات متحده با روی کار آمدن دولت جدید در سال ۲۰۲۵ بشنود.

اما چیزی که اشفورد انتظار نداشت، این بود که سفرش در گیرودار بحران‌های سیاسی اروپا قرار گیرد. در تاریخ ۴ دسامبر، دولت میشل بارنیه، نخست‌وزیر فرانسه، به دلیل اختلافات داخلی در خصوص بودجه، سقوط کرد. در پی این بحران، ائتلاف اقلیت او که متشکل از احزاب چپ و راست بود، فرو پاشید. چند هفته بعد، در ۱۶ دسامبر، دولت اولاف شولتس، صدر اعظم آلمان، نیز در اثر اختلافات مشابه در داخل ائتلافش در خصوص بودجه سقوط کرد. به این ترتیب، آلمان به انتخابات جدید نیاز دارد و احتمالاً تا اواخر بهار ۲۰۲۵ دولتی با اختیار کامل نخواهد داشت. در فرانسه نیز به دلیل عدم امکان برگزاری انتخابات تا تابستان، دولت موقت در پارلمان سعی خواهد کرد از جنجال‌هایی که دولت پیشین را سرنگون کرد، جلوگیری کند.

این بحران‌های سیاسی در اروپا باعث شد بسیاری از گفت‌و‌گو‌های اشفورد در این سفر، دوباره به مشکلات هماهنگی در دفاع مشترک اروپا و چالش‌های ناشی از فقدان اراده سیاسی در سطوح بالای دولتی متمرکز شود. به گفته اشفورد، استدلال‌هایی که بیان می‌کنند کشور‌های اروپایی به سادگی قادر به دفاع از خود نیستند، روز به روز ضعیف‌تر به نظر می‌رسند. این کشور‌ها ممکن است با بحران‌های سیاسی و بن‌بست‌های داخلی رو‌به‌رو شوند – همانطور که بسیاری از دموکراسی‌ها و دیکتاتوری‌ها، از جمله ایالات متحده، در سال‌های اخیر چنین مشکلاتی داشته‌اند –، اما تهدیدات امنیتی جدی‌ای که آنها با آنها رو‌به‌رو هستند، نشان می‌دهد که کشور‌های اروپایی باید اراده سیاسی لازم را برای تقویت دفاع خود پیدا کنند.

بحران‌های سیاسی در اروپا: چه کسی رهبری دفاع را بر عهده می‌گیرد؟

بحران‌های سیاسی در اروپا به ویژه در زمانی حساس به وقوع پیوسته است. در چنین شرایطی، سؤالی که به طور مکرر مطرح می‌شود این است که «چه کسی مسائل دفاعی اروپا را مدیریت می‌کند؟» در آستانه تغییرات در سیاست‌های دفاعی ایالات متحده و جنگ در اوکراین، اروپا فاقد یک صدای قوی و یکپارچه برای پاسخگویی به تهدیدات جدید است.

برلین و پاریس در حال حاضر ضعیف شده‌اند و بریتانیا نیز به دلیل برگزیت جایگاه سابق خود را در سیاست‌های دفاعی اتحادیه اروپا از دست داده است. این وضعیت باعث شده است که کشور‌های سطح میانه اروپا (مانند ایتالیا و لهستان) و مقامات بروکسل، مسئولیت مدیریت بحران‌ها و چالش‌های پیش‌روی اروپا را بر عهده بگیرند.

یکی از مقامات برجسته در این زمینه، جورجیا ملونی نخست‌وزیر ایتالیا است. بسیاری در اروپا و واشنگتن امیدوارند که او بتواند روابط آتلانتیک را تقویت کند و ترامپ را در راستای سیاست‌های بهتر هدایت کند. ملونی قبلاً به مار-آ-لاگو سفر کرده و با تیم رئیس‌جمهور جدید دیدار کرده است و رابطه خوبی با ترامپ دارد. اما بسیاری از تحلیلگران در رم معتقدند که ملونی بیشتر به منافع ایتالیا توجه خواهد کرد و به عنوان نماینده کل اروپا عمل نخواهد کرد.

در سطح اتحادیه اروپا نیز رهبران فنی مانند اورسولا فون در لاین رئیس کمیسیون اروپا و کایا کالاس رئیس دولت استونی در کانون توجه قرار دارند. این مقامات با دیدگاه‌های روشن و صدای بلند در سیاست خارجی شناخته می‌شوند، اما محدودیت‌هایی نیز دارند. آنها نماینده مجموعه‌ای از کشور‌های مختلف با اولویت‌ها و دیدگاه‌های متفاوت هستند و از نظر صلاحیت‌ها نیز ابزار‌های کافی برای مواجهه با تهدیدات نظامی و امنیتی ندارند.

مواجهه با تهدیدات ترامپ و اوکراین

بحران بزرگ دیگری که اروپای ۲۰۲۵ با آن رو‌به‌رو خواهد بود، تهدیدات ناشی از سیاست‌های دفاعی دولت ترامپ است. سیاست‌گذاران اروپایی در حال تلاش برای واکنش به تغییرات در سیاست‌های تجاری و دفاعی ایالات متحده هستند. برخی کشور‌های اروپایی در تلاشند تا با ارائه هدایای اقتصادی و دیپلماتیک، ترامپ را راضی نگه دارند، در حالی که برخی دیگر سعی دارند در پنهانی‌ترین حالت ممکن از نگاه سیاست‌گذاران آمریکایی دور بمانند، امیدوارند که افزایش بودجه دفاعی بتواند ترامپ را متقاعد کند.

اما بزرگترین چالش پیش‌روی اروپا، مسائل امنیتی مربوط به جنگ اوکراین است. این جنگ تأثیرات عمیقی بر امنیت کل اروپا گذاشته است و کشور‌های عضو اتحادیه اروپا و ناتو را مجبور کرده است تا در مورد تصمیمات کلیدی از جمله عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا و ناتو تصمیم‌گیری کنند. جنگ در اوکراین پیشرفتی نداشته است؛ اوکراین اراضی خود را از دست می‌دهد و هزینه زیادی برای روسیه به همراه دارد. تحولات اخیر نشان می‌دهند که تغییرات در سیاست‌های غربی مانند تحریم‌ها و ارسال سلاح‌های دوربرد به اوکراین چندان بر وضعیت میادین جنگ تأثیر نگذارده است.

یک اشتباه استراتژیک: تمرکز بیش از حد بر اوکراین

در حالی که کشور‌های اروپایی به شدت بر لزوم حمایت از اوکراین تأکید دارند، تحلیلگران معتقدند که این اولویت‌دهی ممکن است یک اشتباه استراتژیک باشد. در سال‌های اخیر، پیشرفت‌های محدودی در تقویت توان دفاعی کشور‌های اروپایی صورت گرفته است. باوجود افزایش هزینه‌های دفاعی در برخی کشور‌های ناتو، هنوز مشکلات زیادی در تخصیص منابع و هماهنگی در داخل اتحادیه اروپا وجود دارد.

آیا اروپا می‌تواند از خود دفاع کند؟

این سؤال مهمی است که بسیاری از تحلیلگران به آن پاسخ روشنی ندارند. پیشرفت‌ها در زمینه دفاع مشترک اروپا هنوز محدود است و تنها در مقیاس‌های طولانی‌مدت مانند ۲۰ سال می‌توان انتظار تغییرات اساسی داشت. در واقع، این گزارش نشان می‌دهد که در حالی که اروپا به تدریج در تلاش است تا ظرفیت‌های دفاعی خود را افزایش دهد، هنوز به دورانی که قادر به دفاع مستقل از خود باشد، فاصله زیادی دارد.

لزوم تغییرات سریع در سیاست دفاعی اروپا

نتیجه‌گیری نهایی این گزارش حاکی از آن است که زمان آن فرا رسیده است که کشور‌های اروپایی مسئولیت بیشتری در زمینه دفاع از خود بپذیرند. در شرایط کنونی، اروپا باید اقدامات فوری‌تری در زمینه تقویت توان دفاعی خود انجام دهد. در همین راستا، سیاست‌گذاران ایالات متحده نیز باید دیدگاه‌های خود را در خصوص قابلیت‌های دفاعی اروپا تغییر دهند و بیشتر از گذشته بر لزوم همکاری و حمایت از تقویت این قابلیت‌ها در قاره اروپا تأکید کنند.

سیاست‌گذاران اروپایی باید در این زمان بحرانی، اراده سیاسی لازم را برای تغییرات در سیاست‌های دفاعی و امنیتی خود پیدا کنند و به جای تکیه صرف بر حمایت‌های خارجی، مسئولیت دفاع از خود را به عهده بگیرند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار