باشگاه خبرنگاران جوان؛ پویا داوری* - درگیری تاریخی کردها و ترکیه، ریشه در «انکار هویت کردی» و سرکوب سیاسی یک قرن گذشته دارد. امروز، تلاشهای اخیر صلح با انگیزههای اردوغان برای «تمدید قدرت» و تضعیف موقعیت کردها در سوریه و عراق گره خورده است. پیروزی کردها بر داعش در ۲۰۱۵ اهرمهای بینالمللی آنها را تقویت کرد، اما اکنون با کاهش حمایت غرب و فشار نظامی ترکیه، کردها در «دو راهی مقاومت یا سازش» قرار گرفتند. این مذاکرات نه تنها آینده کردها، بلکه ثبات خاورمیانه را تعیین خواهد کرد.
۱. تحلیل نقش تحولات سوریه و داعش در شکست مذاکرات ۲۰۱۵
شکست مذاکرات صلح ترکیه و کردها در سال ۲۰۱۵ را نمی توان بدون در نظر گرفتن پیروزی کردها بر داعش در کوبانی و تغییر موضع ایالات متحده توضیح داد. این دو عامل، معادلات قدرت را به شدت تغییر دادند:
- پیروزی کوبانی (۲۰۱۴-۲۰۱۵): مقاومت تاریخی کردها در کوبانی نه تنها نمادی از توان نظامی آنها شد، بلکه توجه جهانیان را به نقش کلیدی کردها در مبارزه با داعش جلب کرد. این موفقیت، جایگاه کردها را به عنوان «متحد غرب» تثبیت و به آنها اهرم سیاسی-نظامی بیسابقهای در مذاکرات با ترکیه داد.
- حمایت آمریکا از SDF (نیروهای دموکراتیک سوریه): پس از کوبانی، آمریکا به صورت علنی از SDF حمایت کرد و این گروه را به عنوان شریک اصلی در جنگ با داعش به رسمیت شناخت. این حمایت باعث شد کردها احساس کنند نیازی به مصالحه با ترکیه ندارند، چرا که پشتوانه بینالمللی قدرتمندی به دست آوردهاند. -
- خروج کردها از مذاکرات: با تقویت جایگاه، کردها انگیزه خود را برای پذیرش شرایط سخت آنکارا (مانند خلع سلاح پ.ک.ک) از دست دادند. از نظر آنها، پیروزی بر داعش و حمایت آمریکا، موقعیت آنها را در میز مذاکره ارتقا داده بود.
۲. تغییر معادلات قدرت در سالهای اخیر
امروز، اما شرایط به کلی متفاوت است. چند تحول استراتژیک، موازنه قدرت را به نفع ترکیه تغییر داده است:
الف. تضعیف کردهای سوریه (SDF/Rojava)
- آیا سقوط اسد جایگاه کردها را متزلزل کرده است؟ باید در پاسخ گفت که خیر، اما تثبیت حکومت دستنشانده ترکیه در ادلب را باید جور دیگر تفسیر کرد: هرچند جولانی هنوز در دمشق ثبات قدرت ندارد، اما ترکیه با حمایت از گروههای شورشی از ادلب، موفق به شکست اسد و ایجاد منطقهای حائل تحت نفوذ خود ایجاد کرده است. این امر فشار بر کردهای سوریه را افزایش داده، چرا که آنکارا از طریق حمله به مناطق کردنشین سوریه (مانند عفرین و سریکانیه) عملاً بخشهایی از قلمرو خودمختار کردها را اشغال کرده است.
- کاهش حمایت آمریکا: با توجه به نشانههای اخیر مبنی بر کاهش حمایت ترامپ از SDF (همچون اعلام کاهش کمکها به اوکراین و احتمال تکرار این رویه در سوریه)، کردها نگران از دستدادن پشتوانه نظامی-سیاسی خود هستند. اگر آمریکا حمایتش را قطع کند، SDF در برابر حملات ترکیه آسیبپذیر خواهد شد.
- گفتگوهای ترکیه با الجولانی (حیث الحرام الشام): تلاش ترکیه برای ایجاد حمله توسط گروههای شورشی (مانند الجولانی) بهمنظور ایجاد ترس و پذیرش در کردها صورت میگیرد و موقعیت SDF را در شمال سوریه تضعیف میکند.
ب. آسیبپذیری پ.ک.ک
- فشار نظامی ترکیه: حملات مداوم ترکیه به پایگاههای پ.ک.ک در قندیل (عراق) و شمال سوریه، توان عملیاتی این گروه را تا حدودی محدود کرده است.
- انزوای منطقهای: با عادیسازی روابط ترکیه با کشورهای عربی (مانند امارات و عربستان)، پ.ک.ک دیگر نمیتواند روی حمایت غیرمستقیم این کشورها حساب کند.
- تقسیم درون جنبش کردی: اختلافات بین جناحهای سیاسی (حزب دِم پارتی) و نظامی (پ.ک.ک و SDF) باعث شده کردها نتوانند یک استراتژی واحد در برابر ترکیه اتخاذ کنند.
۳. استراتژی کنونی ترکیه: ایجاد دوگانگی «مقاومت یا تسلیم»
اردوغان با درک این ضعفها، میکوشد کردها را در برابر یک دوگانگی استراتژیک قرار دهد:
گزینه اول: ادامه مقاومت
- عواقب: تشدید حملات نظامی ترکیه به شمال سوریه و عراق، تحریمهای اقتصادی علیه مناطق کردنشین، و سرکوب شدیدتر کردها در داخل ترکیه.
- ریسک: از دستدادن حمایت بینالمللی و فروپاشی ساختارهای خودمختار در سوریه.
گزینه دوم: پذیرش طرح صلح ترکیه
- پیشنهاد ترکیه: احتمالاً شامل «خودمختاری اداری محدود» در ازای خلع سلاح پ.ک.ک، به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ترکیه، و قطع همکاری با SDF خواهد بود.
- وعدهها: آزادی مشروط اوجالان، کاهش فشارهای امنیتی، و مشارکت کردها در دولت محلی.
گزینه سوم هدف پنهان ترکیه:
- شکاف در جنبش کردی: اردوغان امیدوار است با پیشنهاد صلح، جناحهای میانهرو (مانند حزب دِم پارتی) را از جناحهای رادیکال (پ.ک.ک) جدا کند و ایجاد اختلاف کند در جریانهای موثر کردی.
- بهره برداری از ترس کردها: ترس از «قلعوقمع شدن» (مانند تجربه عفرین) ممکن است برخی گروههای کردی را به پذیرش شرایط سخت ترکیه سوق دهد.
۴. چالشهای پیشروی کردها
الف. واگرایی داخلی
- اختلاف بر سر رهبری: آیا پ.ک.ک در قندیل که ۲۶ سال در حال مبارزه مسلحانه هست به دستورات اوجالان (در صورت آزادی) پایبند خواهد ماند؟ محتمل است که برخی فرماندهان نظامی مخالف هرگونه سازش با ترکیه باشند.
- رقابت احزاب سیاسی: حزب دِم پارتی (با ۵۷ کرسی در پارلمان ترکیه) خواهان مذاکره است، اما SDF و پ.ک.ک به دنبال حفظ دستاوردهای نظامی خود در سوریه هستند.
ب. کاهش اهرمهای فشار بینالمللی
- ابهام در حمایت آمریکا: سیاستهای ترامپ غیرقابل پیشبینی است. اگر آمریکا حمایت از SDF را کاهش دهد، کردها مجبورند برای بقا مجدد به روسیه و ایران متوسل شوند که این نیز مخاطرات خود را دارد.
- بیاعتمادی به غرب: تجربه تاریخی کردها (مانند خیانت غرب به بارزانی در ۱۹۷۵ و ۲۰۱۷) باعث شده هرگونه توافق با ترکیه را با شک عمیق بررسی کنند.
ج. معضل اوجالان
آزادی اوجالان به مثابه شمشیر دولبه: اگر اوجالان آزاد شود و همچنات خواستار صلح گردد، ممکن است بخشی از جنبش کردی او را به «سازش با دشمن» متهم کنند. از سوی دیگر، اگر در زندان بماند، نماد سرکوب ترکیه باقی میماند و شواهد امر نشان از سازش اوجالان میدهد.
۵. سناریوهای محتمل
۱- توافق موقت با هدف بقا (محتملترین سناریو) - کردها به صورت تاکتیکی با ترکیه توافق میکنند تا زمان بازیابی قدرت، حمایت بینالمللی جلب کنند یا منتظر تغییر دولت در ترکیه (پس از اردوغان) بمانند. - حاکمیت ترکیه نیز با اعطای امتیازات نمادین (مانند آموزش به زبان کردی در مدارس) میکوشد حمایت پارلمانی کردها برای اصلاح قانون اساسی برای کاندیداتوری سال ۲۰۲۸ اردوغان را جلب کند. - نتیجه: صلح شکننده و موقت، با خطر ازسرگیری درگیریها در آینده.
۲- تشدید درگیریها - اگر پ.ک.ک و SDF توافق با ترکیه را رد کنند، آنکارا با همکاری حکومت شورشی دمشق حملات خود به شمال سوریه و عراق را تشدید خواهند کرد. - آمریکا و روسیه برای جلوگیری از بیثباتی منطقه، ممکن است ترکیه را مهار کنند، اما این احتمال در شرایط کنونی با توجه به کارتهای قدرت ترکیه کم اثر است.
۳- مداخله بازیگران خارجی
- روسیه: ممکن است با میزبانی از مذاکرات، خود را به عنوان قدرت واسط تثبیت کند.
- ایران: ایران از توافقی که موقعیت مسلحین کرد (مانند پژاک) را تضعیف کند استقبال و احتمالا همکاری بیشتری رو با پ.ک.ک قندیل انجام دهد.
- اقلیم کردستان عراق: دمکرات پارتی بارزانیها در اربیل در راستای تضعیف نقش پ.ک.ک در بلوک ترکیه نقش آفرینی خواهد کرد و اتحادیه میهنی سلیمانیه طالبانیها در سلیمانیه در راستای تقویت نقش پ.ک.ک در بلوک ایران نقش آفرین خواهند بود.
۶. نتیجه گیری:
صلح ممکن است، اما پایدار نیست همچون تمامی طرح های صلح ترکیه و کردها
- ریشههای بحران حلنشده: مسئله کردها در ترکیه یک مشکل هویتی-سیاسی است، نه صرفاً امنیتی. تا زمانی که آنکارا حقوق فرهنگی، زبانی و خودمختاری اداری کردها را بهرسمیت نشناسد، هر توافقی موقتی خواهد بود.
- نقش تعیینکننده اردوغان: انگیزههای شخصی اردوغان (تمدید قدرت) و محاسبات استراتژیک ترکیه (کنترل شمال سوریه) نشان میدهد آنکارا بهدنبال «صلحی تحمیلی» است، نه «صلح عادلانه».
- آینده تاریک برای کردها: حتی اگر کردها زیر فشار، طرح صلح ترکیه را بپذیرند، این خطر وجود دارد که آنکارا پس از تحقق اهداف خود (مانند اصلاح قانون اساسی)، تعهداتش را نقض کند.
نکته پایانی: تاریخ کردها در خاورمیانه آکنده از «وعدههای شکسته» قدرتهای مرکزی و بینالمللی است. برای شکستن این چرخه، نیاز به یک تحول ساختاری در رویکرد ترکیه (گذار به دموکراسی فراگیر) و اتحاد استراتژیک جناحهای کردی وجود دارد. در شرایط کنونی، هیچ یک از این دو شرط محقق نشده است. باید دید که آیا برای بار دیگر تاریخ این نکته را تکرار و اثبات میکند که « کردها مبارزین کاربلد و سیاستمدارانی کارنابلدند!»
*تحلیلگر حوزه استراتژی