اثبات اینکه شکلی «مثلث متساویالساقین» است، یا حل یک معادله چندمجهولی و هزاران مثال دیگر از این دست را باید جزو خاطرات تلخ و شیرین دوران تحصیل سر کلاس ریاضی به حساب آورد. درسی که شاید برای بخشی از دانشآموزان، کسلکننده و حتی زجرآور و برای برخی دیگر جزو کلاسهای شیرینی باشد که ساعتها حساب و کتاب اعداد، لذتی وصف نشدنی برایشان دارد.
با وجود اینکه از «ریاضی» به عنوان مادر بسیاری از علوم امروز یاد شده و یکی از حوزههای آیندهساز به حساب میآید، به نظر میرسد وضعیت آموزش آن در مدارس بیشتر از اینکه حول کیفیت بچرخد تا پیش از تغییرات کنکور، به شیوههای پیدا کردن جواب صحیح بین سؤالات تستی محدود شده بود.
به عبارت دقیقتر شیوه کنکور طی چند دهه اخیر باعث شده تا نه تنها دانشآموزان تمایلی به یادگیری مطالب درسی به ویژه دروسی مانند ریاضی نداشته باشند، بلکه گویی معلمان هم تمایلی به شیوههای آموزش عمیق نداشته و ترجیح میدادند بیشتر مسیرهای کوتاه برای رسیدن به پاسخ درست را به آنها آموزش دهند. اتفاقی که نتیجه آن پایین آمدن کیفیت دانشآموزان در درس ریاضی است. شاهد مثال این مسئله را هم میتوان نتایج آزمون تیمز در سال ۲۰۲۳ و پرلز در سال ۲۰۲۱ دانست. دو آزمونی که مختص درس ریاضیاند؛ اما کشور ما نتوانسته جایگاه قابل قبولی در آنها به دست بیاورد. اتفاقی که طبیعتاً میتوان آن را ماحصل خروجی مدارس کشور دانست.
آزمون تیمز را باید کفهای برای سنجش کیفیت درس ریاضی به حساب آورد. در آزمون سال ۲۰۲۳ در مجموع ۶۵ کشور از ۵ قاره جهان شرکت و نتایج آن هم حدود یک ماه پیش اعلام شد. نتایجی که بر اساس آن در پایه چهارم ابتدایی ۵۸ کشور و در پایه هشتم ۴۴ کشور شرکت کرده بودند. اما دانشآموزان ایرانی حاضر در این آزمون در پایه چهارم و هشتم در درس ریاضی عملکرد نامطلوبی داشتند. به طوری که رتبه ایران در این سال برای درس ریاضی در پایه چهارم، ۵۴ دنیا اعلام شد، جالبتر اینکه ایران در این بخش از آزمون نمره ۴۲۰ را به دست آورد در حالی که میانگین نمره بینالمللی ۵۰۰ اعلام شده بود. وضعیت زمانی بدتر میشود که بدانیم جایگاه ایران به صورت میانگین تنها از چهار کشور برزیل، مراکش، کویت و آفریقای جنوبی بالاتر بوده است.
آزمون پرلز هم یکی دیگر از آزمونهای معتبر دنیا در عرصه درس ریاضی محسوب میشود که آخرین آن در سال ۲۰۲۱ برگزار شده بود. آزمونی که در آن ۶۶ کشور حضور داشتند و ایران رتبه ۴۴ دنیا را با کسب میانگین نمره ۴۱۳ از ۵۰۰ به دست آورده بود. نگاهی به آزمون سال ۲۰۱۶ نشان میدهد، هرچند در آن سال درمجموع ۵۰ کشور حضور داشتند، اما رتبه ایران ۴۵ دنیاست، یعنی عملاً وضعیت ریاضی ایران در آن سال تنها از ۵ کشور بهتر بود! بهترین سال در آزمون را هم از حیث نمره باید مربوط به سال ۲۰۱۱ دانست که در آن ایران توانسته بود از میانگین نمره ۵۰۰ به ۴۵۷ رسیده و در سکوی ۳۸ دنیا از بین ۴۵ کشور شرکتکننده برسد.
با وجود آمارهایی که در این گزارش ذکرشده، باید عنوان کرد اگر بخواهیم نگاه منصفانه و دلسوزانه به آموزش مقطع عمومی و شرایط فعلی کشور در این زمینه داشته باشیم، قطعاً باید از اقدام و سازوکاری که در راستای تقویت این عرصه شود، استقبال کرد. چه این اتفاقات از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش رقم بخورد و چه در ساحت کلانتر، از سمت نهادهای سیاستگذار در حوزه آموزش کشور. با این حال مهمترین اتفاقی که طی سالهای اخیر برای تغییر وضعیت آموزش و ارتقای کیفیت در این بخش صورت گرفته را باید گنجاندن سوابق تحصیلی کنکور دانست. اتفاقی که هر چند در ابتدا به صورت تأثیر مثبت بود، اما اولین قدم برای تغییر این وضعیت را باید مربوط به اواسط تیرماه ۱۴۰۱ دانست.
برههای که با تصویب مصوبه ۸بندی تغییرات کنکور با عنوان «ماده واحده تکمیل و اصلاح موادی از سیاستها و ضوابط ساماندهی سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی (پس از پایان متوسطه)» کلید خورد. مصوبهای که در بند سوم آن تأکید شده که از برای لحاظ کردن سابقه تحصیلی، از سال ۱۴۰۳ - ۱۴۰۲ فقط پایه دوازدهم به میزان ۴۰ درصد با تأثیر قطعی، سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ فقط پایه دوازدهم به میزان ۵۰ درصد با تأثیر قطعی، سال تحصیلی ۱۴۰۵ - ۱۴۰۴ فقط پایه یازدهم و دوازدهم به میزان۶۰ درصد با تأثیر قطعی و برای سال تحصیلی ۱۴۰۶ - ۱۴۰۵ و بعد از آن پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم به میزان ۶۰ درصد با تأثیر قطعی در نمره کل نهایی خواهد بود.
تغییر شیوه کنکور هرچند حواشی مختلفی داشته و حتی ایرادهایی هم میتوان به آن وارد کرد تا تغییر شیوه برگزاری کنکور، بتواند اثر خود را در افزایش کیفیت تحصیلی دانشآموزان بگذارد، اما نمیتوان این مسئله را هم کتمان کرد که در همین بازه کوتاهی که از تغییر روند برگزاری کنکور و اعمال سابقه تحصیلی در ارزیابی نهایی داوطلبان میگذرد، تا حدودی شاهد اثرگذاری آن در نمرات دانشآموزان هستیم. به طوری که بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در رشته ریاضی میانگین نمرات آزمونها در درس حسابان ۳ از ۱۰.۵۵ در سال ۱۴۰۲ به ۱۱.۱۵ در سال گذشته رسیده است. در درس هندسه ۳ نیز شاهد افزایش میانگین نمرات از ۹.۱۳ به ۹.۳۸ هستیم. موضوعی که در ریاضیات گسسته هم به نوعی تکرار شده و میانگین نمرات دانشآموزان این درس از ۹.۹۲ به ۱۱.۲۱ رسیده است. این موضوع برای دانشآموزانی که در رشته تجربی تحصیل میکردند هم صدق میکند. به طوری که نمرات آنها در درس ریاضی ۲ از ۹.۱۲ به ۱۰.۷۸ رسیده بود. این مسئله نشان میدهد حرکت لاک پشتوار در بهبود کیفیت تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی شروع شده، اما طبیعتاً هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد.
البته کاهش کیفیت ارائه آموزش درس ریاضی تنها به این دو آزمون منتهی نمیشود، بلکه بررسی روند المپیاد دانشآموزی کشور هم روند نزولی را نشان میدهد. به طوری که در سال ۲۰۲۴، ایران از بین ۱۰۸ کشور شرکتکننده، رتبه ۱۹ دنیا را به دست آورده بود، در حالی که این جایگاه در سال ۲۰۲۳ از بین ۱۱۲ کشور، رتبه ۱۱ دنیا بود. برای درک چرایی بدتر شدن اوضاع ایران در عرصه المپیاد ریاضی کافی است بدانیم رتبه ایران در سال ۲۰۲۲ از بین ۱۰۴ کشور، هشتم دنیا بوده است. یعنی عملاً ظرف دو سال ما ۱۱ پله سقوط را تجربه کردهایم. از طرف دیگر در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۰۸ هم توانسته بودیم در رتبه ۵ دنیا از لحاظ المپیاد ریاضی دانشآموزی در دنیا ایستاده بودیم، اما با روند طی شده به نظر میرسد بازگشت به سالهای اوج حضور ایران در این عرصه، کار چندان آسانی نخواهد بود و میطلبد از حالا فکر اساسی برای چرخش و بازگشت به آن دوران صورت گیرد.
واقعیت آن است که طی سالهای اخیر، موضوع بیرغبتی داوطلبان برای تحصیل در رشتههای مرتبط با گروه علوم پایه و فنی و مهندسی جدی شده و هر از چند گاهی، شاهد هشدارهایی از سوی فعالان این عرصه هستیم. موضوعی که اگر از حالا نتوانیم فکری اساسی برای رفع آن داشته باشیم، قطعاً در آینده وضعیت کشور را به مراتب بدتر از امروز خواهد کرد. واقعیت آن است که بیتوجهی به رشتههای علوم پایه معنایش قهر جامعه با ریاضی محض و همچنین کاهش جمعیت دانشجویی در فنی و مهندسی هم میتواند به بدتر شدن شرایط کشور در این حوزه منتهی شود. آن هم در حالی که ایران در برههای در جایگاه سوم از حیث تعداد دانشجویان فنی و مهندسی قرار میگرفت. شاید برای درک بهتر این مسئله بد نباشد نگاهی به آمار دانشجویان در این دو بخش داشته باشیم.
بررسی ۱۰ سال تحصیلی گذشته یعنی از سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱-۱۴۰۲ نشان میدهد با کاهش ۲۷ درصدی جمعیت دانشجویی و ۳۹ درصدی در جمعیت فارغالتحصیلان در علوم پایه روبهرو هستیم. هر چند نسبت دانشجویان این حوزه طی این بازه از ۶ درصد کمتر نشده، اما نمیتوان این مسئله را هم نادیده گرفت که این سهم از جمعیت دانشجویی کشور، نمیتواند و نخواهد توانست نیاز کشور به نیروی انسانی متخصص در این حوزه را پاسخ دهد. آن هم در شرایطی که امروز علومی مانند کوانتوم به عنوان یکی از علوم تاثیرگذار به حساب میآید. از طرف دیگر در صورت عدم تغییر جمعیت دانشجویی و افزایش نسبت این حوزه به جمعیت دانشجویان کل کشور، میتوان شاهد خسارات جبرانناپذیری به علوم پایه یا به عبارت دقیقتر ریاضی محض کشور باشیم.
مسئلهای که در حوزه فنی و مهندسی وضعیت آن به مراتب هم بدتر است، به طوری که در همین بازه زمانی شاهد کاهش ۵۱ درصدی جمعیت دانشجویان و ۵۳ درصدی فارغالتحصیلان رشتههای مرتبط با گروه فنی و مهندسی بودهایم. از طرف دیگر نسبت آنها به کل جمعیت دانشجویی در طول یک دهه گذشته از ۳۱ درصد به ۲۲ درصد رسیده که نشان از ریزش ۹ درصدی این حوزه است. واقعیت اینکه روند طی شده در همین بازه زمانی در این دو گروه آزمایشی در دانشگاهها نشان میدهد عملاً رغبتی برای تداوم یادگیری ریاضی در دوران دانشگاه وجود ندارد. موضوعی که در صورت تداوم میتواند در آینده نه چندان دور، ایران را نیازمند حضور نیروی انسانی از خارج کشور کند.
منبع: فرهیختگان