کودکی که خود را دلیل دعوای والدین بداند، مدام حس عذاب وجدان را تجربه می‌کند و این باعث می‌شود فرد در وجودش حس بی‌ارزشی داشته باشد.

دعوای والدین یکی از آسیب‌زننده‌ترین اتفاقات برای بچه‌هاست، تا حدی که اضطراب کودک در محل مشاجره والدین را برابر با ترس سربازان در منطقه جنگی می‌دانند. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی کوتاه به آسیب‌های این دعوا و مشاجره بر کودکان داشته بشیم.

دریافت حس ناامنی

یکی از نیاز‌های اساسی کودکان، دریافت حس امنیت است و خانواده و پدر و مادر اصلی‌ترین منبع این حس امنیت هستند. وقتی پدر و مادر دعوا می‌کنند، کودک با خود می‌گوید این پدر و مادری که به خود رحم نمی‌کنند و با هم مجادله می‌کنند، چطور می‌خواهند از من مراقبت کنند؟ این خشونت رفتاری والدین اول از همه اعتماد کودک را از بین می‌برد و اساسی‌ترین نیازش که امنیت است را خدشه‌دار می‌کند؛ چون افرد اصلی که باید از آن‌ها امنیت دریافت کند، ناایمن رفتار می‌کنند.

افزایش اضطراب

ترس و اضطراب همراه همیشگی این کودکان است؛ چون در فضایی غیرقابل پیش‌بینی رشد کرده‌اند. در خانه‌هایی که همیشه دعوا و درگیری وجود دارد، کودکان هر لحظه منتظر یک اتفاق ناخوشایند هستند و حتی در لحظات آرام هم مضطرب هستند.

شکل‌گیری روحیه پرخاشگری

محیط خانه مهم‌ترین محیط آموزشی کودک است. اگر پدر و مادر برای هر حرف و خواسته‌ای فریاد بکشند و جنجال به پا کنند، کودک هم یاد می‌گیرد برای حل مشکلش به جای گفتگو، دعوا کند و کودک هم وارد این چرخه خشونت والدین می‌شود و او هم برای خواسته‌اش دعوا راه می‌اندازد.

خودسرزنشگری

در خیلی از دعوا‌های زن و شوهری گاهی والدین به صراحت می‌گویند که به خاطر بچه‌ها این زندگی را تحمل می‌کنند یا ممکن است مسئله دعوا، امور مربوط به بچه‌ها باشد. بچه‌ها در این هنگام حس عذاب وجدان می‌گیرند و خود را مقصر می‌دانند و حتی خود را سرزنش می‌کنند.

احساس بی‌ارزشی

کودکی که خود را دلیل دعوای والدین بداند، مدام حس عذاب وجدان را تجربه می‌کند. این حس عذاب وجدان همیشگی، باعث می‌شود فرد در وجود خودش حس بد بودن و بی‌ارزشی داشته باشد. این حس بی‌ارزشی عزت و نفس و اعتمادبه‌نفس کودک را وارد چالش و او را در برابر ناهنجاری‌ها آسیب‌پذیر می‌کند.

افسردگی و انزوا

بچه‌هایی که در فضای پرتنش بزرگ می‌شوند و مدام شاهد تلخی باشند، دیگر نشاطی برای زندگی و بازی ندارند. کودک کم‌کم در این فضای پرتنش، کم‌کم منزوی و افسرده می‌شود و دیگر چیزی ندارد که خوشحالش کند.

اختلال در بلوغ عاطفی

خانواده، جایی است که فرد در آن مهرورزی را تمرین می‌کند. بچه‌ها چطور محبت کردن و دریافت محبت را در چهارچوب خانه یاد می‌گیرند. اگر کودک، مدام خشم و داد و فریاد ببیند، حس می‌کند اصلا چیزی به اسم مهرورزی وجود ندارد یا راه و روشش همین داد و فریاد است! در این فضا، کودکان بلوغ عاطفی نمی‌رسند.

چرخه معیوب بی‌رحمی

بچه‌ها در این خانه پرتنش یاد می‌گیرند از اشتباهات دیگران نگذرند و در برابر هر کمبود و قصوری داد بزنند و خشونت به خرج دهند. این الگوی خشم‌ورزی را کودکان یاد می‌گیرند و اول به عروسک‌های خود و بعد به خواهر و برادر خود و حتی در آینده به فرزندان خود منتقل می‌کنند.

والدین چکار کنند؟

آرامش و امنیت مهم‌ترین نیاز کودک است که باید برآورده شود؛ پس شما والدین عزیز هرگز در مقابل چشمان کودکان مشاجره نکنید؛ البته بچه‌ها باید نحوه حل مسئله را یاد بگیرند؛ اما این امر باید در محیطی آرام و منطقی صورت بگیرد. حتی دیدن دلخوری هم ایرادی ندارد؛ اما این دلخوری‌ها نباید وارد فاز خشونت شود. به جای دعوا و درگیری سعی کنید درباره مسائل خود گفتگو کنید. اگر ناراحتی عمیقی از همسر خود دارید هم در حضور کودک به حل و فصل آن نپردازید و بدتر درباره درگیری و مشکل زوجی‌تان به هیچ عنوان با کودک درددل نکنید. این کار به بچه‌ها حس رهاشدگی می‌دهد. در نهایت تمام تلاش خود را برای بهبود رابطه زناشویی خود بکنید؛ حتی اگر به فکر خود نیستید، به خاطر فرزندان هم که شده، خانه را به میدان جنگ تبدیل نکنید!

منبع: تبیان

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.