برای برخی این سوال ایجاد شد که چرا این شخص بعد از سالها زندگی در انزوا و دوری از رسانهها، اینطور جلوی دوربین ظاهر شد. پاسخ را باید در دروغ پراکنی های رسانه های اپوزیسیون یافت.
چه شد که پرویز ثابتی از غار بیرون آمد؟
این رسانه ها با رکوردزنی در انتشار اخبار دروغ و جعلی، در اذهان بخشی از مخاطبان خود اینگونه القاء کرده بودند که کار نظام تمام است و به زودی فروپاشی نظام رخ خواهد داد. اینجا بود که امثال پرویز ثابتی از غار بیرون آمده و به دلیل گرفتاری در این توهم، جلوی دوربین ظاهر شدند.
پرویز ثابتی در اورلاندو بهعنوان یک سه ملیتی ایرانی، اسرائیلی و آمریکایی زندگی میکند و شرکتی اقتصادی به نام Paris Enterprises دارد. او از حامیان مالی کمپین انتخاباتی جرج بوش و کمیته ملی جمهوریخواهان بوده است.
اما پس از انتشار تصویر سرشکنجهگر ساواک، با گذشت زمان، 2 مسئله بیش از پیش تثبیت شد. یکی آشکار شدن اینکه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی توهمی بیش نیست و دیگری اینکه ساواک در نزد افکارعمومی بسیار منفور و مطرود است.
اینجا بود که رسانه های اپوزیسیون با دستپاچگی به تکاپو افتادند تا بلکه بر این رسوایی سرپوش بگذارند. قرعه به نام شبکه سلطنت طلب و بهایی «منوتو» افتاد، همان شبکه ورشکسته ای که هفته های گذشته، خبر تعطیلی قریب الوقوع آن منتشر شد.
این رسانه اپوزیسیون در قالب یک مستند و با حضور پرویز ثابتی تقلا کرد تا چهره این سرشکنجهگر ساواک را تطهیر کند، اما حتی مخاطبان این شبکه اپوزیسیون نیز این داستان سرایی ها را باور نکرده و نسبت به آن اعتراض کردند.
رسوایی در آنتن زنده
کار به جایی رسید که یکی از مخاطبین شبکه «من وتو» روی آنتن زنده به جنایت های ساواک اعتراض کرده و این شبکه مجبور شد که برای پایان دادن به رسوایی، اظهارات مخاطب خود را قطع کرده و وی را از آنتن زنده خارج کند.
شبکه بی بی سی فارسی چندی پیش اذعان کرد که: «پرویز ثابتی مخالف فعالیت آزادانه بسیاری از نویسندگان و هنرمندان بوده است.»
واقعیت این است که سازمان جنایتکار ساواک به هیچ عنوان در میان مردم ایران با گرایش های سیاسی مختلف- جایگاه مثبتی نداشته و منفور و مطرود است و با شعبده بازی رسانه ای و داستان سرایی، نمی توان این چهره کریه و زشت را بزک کرد.
ناکامی در تطهیر یک جلاد
پرویز ثابتی مشهورترین مدیر اداره کل سوم ساواک (امنیت داخلی) فرزند حسین در ۱۳۱۵ و در خانوادهای بهایی در بخش سنگسر از توابع شهرستان سمنان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستانهای حسینیه و شاهپسند سنگسر گذراند و دوران متوسطه را در مدرسه فیروز بهرام تهران طی کرد.
در سال ۱۳۳۷ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی مدرک کارشناسی گرفت. در همین سال به استخدام ساواک درآمد و در سال ۱۳۴۵ به ریاست اداره یکم اداره کل سوم ساواک منصوب شد. در سال ۱۳۴۹ معاون دوم اداره کل سوم ساواک شد. ثابتی در اوج سرکوبهای ساواک در ۱۳۵۲، جایگزین ناصر مقدم در اداره کل سوم ساواک شد و این سمت را تا واپسین ماههای عمر رژیم پهلوی عهدهدار بود.
پرویز ثابتی در سال ۱۳۳۷ به ساواک پیوسته و در تمام حوادث دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی تا سقوط حکومت پهلوی گام به گام همراه رژیم بوده است. گزارشهای ساواک نشان می دهد که ثابتی بر تمام امور در حوزه سرکوب مبارزان نقش داشت و اسنادی از دستور او مبنی بر دستگیری و تبعید، خفقان، سانسور، بسیاری از مبارزان وجود دارد.
«فرج الله سیفی کمانگر» معروف به کمالی از شکنجهگران کمیته مشترک ضد خرابکاری، در اعترافات خود بعد از انقلاب در مورد نقش ثابتی در شکنجهها میگوید: «هر وقت ثابتی به کمیته میآمد عضدی داخل حیاط میشد و با صدای بلند داد میزد؛ بازجوها مگر مرده هستند که صدایشان در نمیآید. داد بزنید و فحاشی کنید، آقا خوشش میآید و بارها در جمع کلیه کارمندان کمیته اظهار میداشت؛ هر وقت آقا یعنی پرویز ثابتی به کمیته میآید شما متهم را بیاورید داخل اتاق و بزنید و فحاشی کنید با صدای بلند که آقا بشنود.»
پرویز ثابتی، فردی جاهطلب و متظاهر
حسین فردوست، ثابتی را فردی جاهطلب و متظاهر میداند که ساواک در دوران مدیریتش بر اداره کل سوم به نهایت بدنامی رسید. ثابتی در دهه ۱۳۵۰ به عنوان مقام امنیتی که هر از گاهی در برنامههایی تلویزیونی از موفقیتهای ساواک در برخورد با مخالفان سیاسی و چریکی حکومت سخن به میان میآورد، به فردی شناخته شده و در عین حال رعبانگیز تبدیل شده بود.
ثابتی با فردوست و امیرعباس هویدا روابط نزدیکی داشت و اخبار و گزارشهای منظمی از عملکرد و فعالیتهای اداره کل سوم ساواک در اختیار این دو قرار میداد. پس از آغاز حرکتهای مردمی دوران انقلاب، ثابتی طرفدار سیاست سرکوب مخالفان بود و به شاه پیشنهاد کرد اجازه دهد ساواک ۱۵۰۰ نفر از مخالفان شاخص سیاسی را دستگیر کند و به طور همزمان مخالفان را با شدت هر چه تمامتر سرکوب کند.
او وعده داده بود با اجرای این سیاست به زودی ناآرامیها فروکش خواهد کرد. از جمله حوادثی که در سالهای اقتدار پرویز ثابتی رخ داد قتل جوان بیگناهی در مغازهای کفشفروشی در تهران توسط محافظ همسر ثابتی بود که با وجود فضای رعبانگیز موجود، در بین مردم انعکاس یافت و تنفر از ساواک و ثابتی را مضاعف کرد.
همکاری با سیا
لازم به ذکر است که مدارک و اسنادی در خصوص همکاری پرویز ثابتی با سازمان جاسوسی آمریکا(سیا) وجود دارد و شاید به همین دلیل است که وی ترجیح داد در طول این سالها هیچگاه با هیچ رسانهای (جز همان یک مصاحبه از پیش ضبط شده) با خبرنگار دیگری ننشیند؛ وی حتی با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد نیز حاضر به مصاحبه نشده بود.
وی ارتباط منظمی با سیا بهخصوص در زمستان ۱۳۵۷ داشته و در طول سالهای اخیر نیز در اقدامات ضدایرانی با سازمان جاسوسی آمریکا همکاری داشته است.
منبع: فارس
از اون لحاظ که واقعا در پست و مقامی که بود مسوولیتش رو به خوبی انجام داد اما الان شاهدیم که خیلی از مسوولان به وظیفشون عمل نمی کنند و کوتاهی می کنند.