با توجه به سن کودک و گاهاً عدم نگهداری ذهنی وقایع ممکن است او ناخواسته راز را برملا کند و این دلیلی بر بی‌اعتنایی به توصیه والدین نیست، بلکه کودک با توجه به خصوصیات سن رشد عقلی و اخلاقی قادر نیست راز را نگهداری کند.

همه بزرگ‌سالان تفاوت بین سورپرایز، راز و چیزهای خصوصی را درک می‌کنند اما این مفاهیم برای کودکان مبهم است و متأسفانه، بسیاری از متجاوزان جنسی از این ناآگاهی کودکان سوءاستفاده کرده و با سوگند رازداری، کودک را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند. به همین دلیل لازم است والدین با آموزش رازی‌داری به کودک و یاددادن تفاوت بین راز خوب و بد، از آزار جنسی و وارد شدن آسیب روانی به کودکشان پیشگیری کنند.

دکتر آرزو سادات ملک نیا، روانشناس کودک و نوجوان  به ارائه نکات مهمی در رابطه بااهمیت آموزش رازداری به کودکان می‌پردازد که در ادامه می‌خوانیم.

تا چه حد می‌توانیم از کودک انتظار رازداری داشته باشیم؟

اینکه از کودکان تا چه حد می‌توانیم رازداری را انتظار داشته باشیم برمی‌گردد به اینکه فرزند شما در چه سنی است تا بتوانیم به او رازداری را آموزش دهیم؛ آیا معنای رازداری را می‌فهمد؟ آیا به مفاهیم انتزاعی ازنظر رسش مغزی دسترسی پیداکرده تا بتوانیم به او معنای راز و کاربرد آن را آموزش دهیم؟ کودک باید مفهوم طبقه‌بندی کردن را درک کند تا بتواند رازها را به راز خوب و بد تقسیم کند. پس به کودکانی که سن بسیار کمی دارند و در مرحله پیش عملیاتی و عملیاتی رشد مغزی هستند، آموزش دادن راز و رازدار بودن کاری بیهوده است و ما در اصل از او چیزی را می‌خواهیم که ازنظر سن رشدی در توان کودک نیست.

گفتن راز و محرم اسرار قرار دادن کودکان تا چه حد جایز است؟

بدون شک هر رازی را به کودکان نباید گفت. یکی از مشکلات بزرگ ما در برخی خانواده‌ها این است که مادر و پدر معنای راز را خودشان نمی‌دانند و مسائلی را با کودکان در میان می‌گذارند که بیشتر شکایت از مشکلاتی است که در زندگی خود داشته‌اند. مادر از گذشته سخت و کودکی که در آن رنج‌کشیده با فرزند خود صحبت می‌کند؛ این سبب می‌شود کودکی که تحمل این‌همه رنج را ندارد، نه‌تنها در کودکی آسیب ببیند بلکه در بزرگ‌سالی خود نیز این آسیب را به همراه داشته باشد و مسلماً رابطه او با دیگران مختل خواهد شد و ما شاهد شکل‌گیری طرحواره‌های ناسازگار در بزرگ‌سالی خواهیم بود.

والدین باید آگاه باشند که با این کار چه بلایی بر سر فرزندشان می‌آورند؛ به او نشان می‌دهند دنیا جای امن نیست و آدم‌ها قابل‌اعتماد نیستند. پدری که من به‌عنوان قهرمان زندگی خودم می‌دانستم مادر اکنون برای من از بدی پدر می‌گوید، پس پدر من تکیه‌گاه خوبی نیست و خانه نیز امن نیست. بد نیست بدانیم این راز نیست که به فرزند خود می‌گوییم بلکه یک سری خاطرات منفی است که به‌موجب آن سبب می‌شویم کودک آسیب ببیند. بدون شک هیچ کودکی تحمل نگهداری راز منفی را ندارد و نگهداری آن سبب آسیب روحی و روانی او خواهد شد.

چطور به کودک یاد دهیم که بین راز خوب و بد تفاوت قائل شود؟

کودک باید یاد بگیرد درباره رازهایی که او را ناراحت می‌کنند، حرف بزند. به کودک باید یاد داد که بین راز خوب و بد تفاوت وجود دارد. یاد دادن راز خوب و بد به کودکان از طریق رنگ‌ها بهترین نوع آموزش انواع راز است. رنگ‌ها به‌عنوان یک نماد و با توجه به عینی بودن، بیشتر به یاد کودک می‌ماند.

به کودک می‌گوییم ما دو نوع رازداریم: یک سری رازها قرمز هستند یعنی ما نباید آن را از دیگران پنهان کنیم چون نگفتن آن راز به بزرگ‌سالان سبب این خواهد شد که ما یا دیگران آسیب ببینیم اما رازهای سبز رازهایی هستند که به کسی یا چیزی آسیب نمی‌زنند. یک جعبه‌ای به نام جعبه راز درست کرده و انواع رازها را در برگه‌های کوچک پر می‌کنیم و در داخل جعبه قرار می‌دهیم؛ به همراه خود کودک هرکدام را تحلیل و بررسی می‌کنیم و رازهای قرمز را علامت قرمز زده و رازهای سبز را علامت سبز می‌زنیم، بعد به او می‌گوییم رازهای قرمز را پاره کند و دور بریزد و تأکید می‌کنیم ما نمی‌توانیم آن‌ها را پیش خودمان نگه‌داریم اما رازهای سبز را می‌توانیم برای خودمان حفظ کنیم. با این روش بسیار ساده ما می‌توانیم به کودکمان رازهای خوب و بد را آموزش دهیم.

آیا کودک باید راز دیگران را با والدین خود در میان بگذارد؟

بعدازاینکه کودک یاد گرفت رازهای سبز کدام‌ها هستند و رازهای قرمز به چه رازهایی گفته می‌شود، می‌توانیم به او بگوییم اگر رازی که به تو گفته شد جز گروه رازهای سبز بود، نیازی نیست که به کسی بگویی اما اگر آن راز جز رازهای قرمز بود به خودت و دیگران آسیب وارد خواهد شد و باید حتماً به خانواده اطلاع بدهیم. بدین‌وسیله ما کمک می‌کنیم تا فرزندمان دچار سوءاستفاده جنسی و جسمی نشود.

در بسیاری از مواقع ما با والدینی مواجه هستیم که از کودکان خود برای خبر آوردن از دیگران استفاده می‌کنند، مخصوصاً زمانی که در یک جمع حضور ندارند از او می‌پرسند راستی زمانی که من نبودم در مورد من چه حرفی زدند؟ ما با این کار عدم رازداری را به فرزندمان آموزش می‌دهیم. از بزرگ‌سالان دیگر که هرکدام به‌نوعی در مراقبت کردن از کودک به شما کمک می‌کنند بخواهید تا در صورت صحبت کردن کودک در مورد حریم شخصی افراد، او را از ادامه گفتگو منع نمایند.

اگر کودک راز سبز یا مهم مثل سورپرایز تولد یا اتفاقات داخل خانه را برای دیگران بازگو کند و راز را برملا کند، والدین چه برخوردی باید داشته باشند؟

تا زمانی که فرزند شما آموزش لازم را در مورد رازداری ندیده، بهتر است مسائل مهم زندگی را جلوی او بازگو نکنید. رازداری درجات متفاوتی دارد، می‌تواند در مورد سورپرایز یک تولد باشد که جنبه هیجانی دارد تا مسائل مهم که در خانه اتفاق می‌افتد. رازی مثل سورپرایز تولد که جنبه تفریحی و هیجانی در آن بسیار پررنگ است، می‌تواند منطق بازداری گفتن یک راز را برای کودک مشکل کند و آن‌قدر هیجان بالا باشد که بازگو نماید. در خصوص مسائل مهم زندگی بهتر است تا آمادگی کامل کودک جهت رازداری، آن را بازگو نکنیم چون قادر به حفظ و نگهداری راز نیست؛ اما اگر هر رازی را بدون در نظر گرفتن سن کودک به او گفتید، در صورت برملا شدن حق تحقیر، تنبیه و برچسب خبرچینی به او را ندارید. زمانی که عصبانی نیستید و حال کودک هم خوب است و ترسی از برقراری ارتباط با شما ندارد، بگویید که انتظار این کار را از او نداشتید و امیدوار هستید من‌بعد تلاش بیشتری برای نگهداری راز نماید. عدم رازداری کودک خود را جار نزنید و باعث سرافکندگی او نشوید چون این کار باعث می‌شود برای رازدار بودن تلاشی نکند.

آیا برملا کردن رازهای سبز که در بالا به آن اشاره فرمودید در کودکان طبیعی است یا دلیل خاصی دارد؟

با توجه به سن کودک و گاهاً عدم نگهداری ذهنی وقایع ممکن است او ناخواسته راز را برملا کند و این دلیلی بر بی‌اعتنایی به توصیه والدین نیست، بلکه کودک با توجه به خصوصیات سن رشد عقلی و اخلاقی قادر نیست راز را نگهداری کند. ازآنجایی‌که کودکان دوست دارند از هرچیز و هر جا در جمع صحبت کنند، این نشانه جلب‌توجه دیگران به خود است. نقش والدین در این زمینه می‌تواند الگودهی به کودک باشد. کودک رفتار ما را می‌بیند و می‌آموزد، اگر خودمان رازدار نباشیم، مخصوص در مورد مسائل مربوط به کودکمان، او نیز می‌آموزد رازدار حرف‌های ما نباشد.

رفتارهای خصومت‌آمیز با کودک نیز سبب انتقام او از والدین شده و گاهاً مواردی که نباید بگوید، درجایی عنوان می‌کند تا والدین را ناراحت کند؛ لذا با او با ملایمت رفتار کنید تا رابطه او با شما خوب شود و در جهت رازداری آنچه در خانه اتفاق می‌افتد، بکوشد.

چطور رازداری و اهمیت آن را به کودکانمان یاد دهیم؟

در سن کودکی بهترین آموزش برای رازداری روش الگودهی است. وقتی والدین رازدار خوبی باشند، عملاً یک الگوی خوب برای فرزندانشان هستند. اگر فرزندتان مطلبی را با شما در میان گذاشت، باید آن را به‌عنوان یک راز حفظ کنیم و در حضور دیگران آن را مطرح نکنیم. اگر با پدر مسئله‌ای را مطرح کرد، پدر حق ندارد آن را با مادر در میان بگذارد، مگر اینکه از خود کودک اجازه گرفته باشد. این می‌تواند یک نمونه عملی برای آموزش کودک باشد.

یک روش مناسب دیگر برای آموزش، شکل‌دهی رفتار است. با فرزندمان قرارداد می‌بندیم که اگر رازدار باشد به او پاداش بدهیم. این کار باعث می‌شود رازداری در فرزندمان تقویت شود. ما رفتار رازداری را می‌توانیم از سنین خیلی پایین در کودکانمان نهادینه کنیم اما نه توسط گفتار و نصیحت کردن بلکه توسط عمل کردن که این کار می‌تواند به‌وسیله بازی‌های نمایشی با عروسک‌گردانی به او آموزش داده شود. یک مادر باید قصه‌گو باشد و با نقش دادن به شخصیت‌های داستان، ارزش‌ها را به کودک خود آموزش دهد که یکی از آن ارزش‌ها می‌تواند رازداری باشد.

منبع: ایرنا

برچسب ها: کودکان ، رازداری ، سوگند
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.