نیجر نمونه‌ای از فریاد آفریقا برای خلاصی از چندین دهه سیاست‌های استعماری است که فرانسه و متحدانش برای غارت این بخش از جهان به کار برده‌اند.

نیجر، کشوری محصور در خشکی در غرب آفریقا، با شبکه پیچیده‌ای از چالش‌ها دست و پنجه نرم می‌کند که همین چالش‌ها حال و آینده آن را شکل می‌دهد. این کشور به دلیل سابقه استعمار و کودتا‌های فرانسه و همچنین بهره برداری از منابع اورانیوم خود در مقطع حساسی قرار دارد.

کودتا در آفریقا

کودتا در آفریقا غیر معمول نیست و محدود به چند سال اخیر هم نمی‌شود. یک مطالعه نشان می‌دهد که بین سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۸، از ۴۸۶ کودتای جهانی که ۱۰۶ مورد از آن‌ها موفقیت‌آمیز بوده، سهم آفریقا در هر دو مورد حدود ۴۴ درصد بوده است. از ۵۴ کشور در این قاره، ۴۵ کشور از سال ۱۹۵۰ حداقل یک بار کودتا داشته اند. جاناتان پاول، یکی از محققان حوزه آفریقا در این باره در یکی از مقاله‌های خود می‌نویسد: «کودتا‌ها به طور فزاینده‌ای به فقیرترین کشور‌های جهان محدود شده اند و موج اخیر کودتا‌ها در آن جا دیده می‌شود.» 

وی همچنین معتقد است در حالی که بیشتر آفریقا دیگر کودتا را تهدید نمی‌بیند، منطقه ساحل که شامل بورکینافاسو، مالی، چاد و سودان می‌شود، هنوز بسیاری از رایج‌ترین عواملی که منجر به کودتا می‌شود را تجربه می‌کند.

از سال ۱۹۹۰، ۲۱ کودتا از ۲۷ کودتا در جنوب صحرای آفریقا در کشور‌های فرانسه زبان رخ داده است. اما به گفته همین منبع، چهار کشوری که از سال ۱۹۵۲ شاهد بیشترین کودتا بوده اند، تحت سلطه انگلیس بوده اند: نیجریه (۸)، غنا (۱۰)، سیرالئون (۱۰)، و سودان (۱۷) در صدر فهرست قرار دارند.

کودتای نیجر و پویایی جمعیت

نیجر در ۲۶ ژوئیه، زمانی که نظامیان گارد جمهوری خواه در تلویزیون دولتی ادعا کردند که محمد بازوم، رئیس جمهور دموکراتیک نیجر را سرنگون کرده اند، مورد توجه قرار گرفت. حکومت نظامی دو روز بعد اعلام کرد که عبدالرحمن تیانی، رئیس گارد ریاست جمهوری نیجر، رئیس جدید دولت خواهد بود. برخی از دلایل کودتا، وخامت اوضاع امنیتی و حکومت ضعیف اقتصادی و اجتماعی بود. با این حال، تحقیقات در مورد اختصاص بی برنامه و غیرقانونی ۱۲۵ میلیون دلار، تقریبا نیمی از بودجه دفاعی به پیمانکاران خصوصی مرتبط با مقامات ارشد ارتش در طول دوره مدیریت دولت قبلی، که گفته می‌شود محرمانه است، ممکن است دلیل مخالفت ژنرال‌ها با محمد بازوم باشد. 

این پنجمین کودتای موفق در این کشور از زمان استقلالش بود. حامیان کودتا به خیابان‌ها آمدند، پرچم‌های روسیه را به اهتزاز درآوردند و پرچم‌های فرانسه را به آتش کشیدند، ظاهراً این حرکت نه به دلیل عشق به روسیه و بلکه بیشتر بیانگر نارضایتی تاریخی از سیاست‌های استثمارگرانه فرانسه در این کشور و منطقه بود. برخی از هواداران به سفارت فرانسه حمله کردند. با توجه به پویایی کنونی، تشخیص اینکه آیا این حرکت خودجوش بوده یا توسط رهبران کودتا بسیج شده اند، دشوار است.

نیجر طبق اطلاعات منتشر شده در سال ۲۰۲۳ دارای ۲۵۳۹۶۸۴۰ نفر جمعیت است. هائوسا (۵۳.۱%) و زارما/Songhai (۲۱.۲%) دو گروه قومی اصلی در این کشور هستند. رهبر حکومت نظامی اهل هاوسا (همچنین یک گروه بزرگ در همسایه نیجریه) است. در حالی که رئیس جمهور بازوم از اقلیت عرب است که حدود ۰.۴ درصد را تشکیل می‌دهد. این کشور با هفت کشور همسایه است که چهار کشور آن از جمله الجزایر روابط خوبی با روسیه دارند یا اخیراً تحت نفوذ روسیه قرار گرفته اند (مالی و بورکینافاسو). گروه واگنر نیز در لیبی فعالیت می‌کند. چاد ناپایدار است. تنها دو کشور باثبات که نیجر با آن روابط تاریخی، قومی و فرهنگی خوبی دارد نیجریه و بنین است.

محکومیت کودتا و اولتیماتوم یک هفته‌ای متعاقب آن توسط جامعه اقتصادی کشور‌های آفریقای غربی (ECOWAS) در مواجهه با امتناع رهبران کودتا از عقب‌نشینی - و بی‌میلی جامعه برای اعزام نیرو، اخیراً بیشتر به یک اقدام نمایشی تبدیل شده است. در این مدت ECOWAS تحریم‌های سختی را اعمال کرده، اولتیماتوم داده، ولی هیچ اقدام نظامی انجام نداده است. مجلس سنای نیجریه به استفاده از زور و خشونت در نیجر رای منفی داده و، ولی مناطق مختلف نیجریه هم مرز با این کشور توصیه به استفاده از زور کرده اند. نیجر همچنین میزبان حدود ۲۵۰۰۰۰ پناهنده است که ۷۳ درصد از آن‌ها نیجریه‌ای هستند که از خشونت‌های افراطی گری به آنجا گریخته اند. ECOWAS در دومین اجلاس فوق العاده خود دستور استقرار نیرو‌های آماده باش ECOWAS را برای بازگرداندن نظم منطبق با قانون اساسی در جمهوری نیجر داد و بر تعهد مستمر خود به احیای نظم قانون اساسی از طریق ابزار‌های مسالمت آمیز تأکید کرد. الجزایر که مرز طولانی با نیجر و چاد دارد نیز حالا به استفاده از زور در این کشور مخالف است.

موضع قوی ECOWAS در برابر نیجر غیرعادی است. این کشور قبلا مالی و بورکینافاسو را تهدید به اقدام نظامی نکرده بود. نه خود ECOWAS و نه اتحادیه آفریقا زمانی که پسر رئیس جمهور بر خلاف قانون اساسی قدرت را در دست گرفت، چاد را تحریم نکردند، که با توجه به پیوند‌های رئیس فعلی کمیسیون اتحادیه AU با رژیم باستانی در Djamena، یک غفلت بسیار قابل توجهی است. تهدید نظامی علیه نیجر، حکومت نظامی در مالی و بورکینافاسو را به سمت خود جلب کرده است. واگنر همچنین علاقه‌مند به کمک به حکومت نظامی در نیامی است. نیجر با احتیاط و لحاظ کردن شرایط فعلی حریم هوایی خود را بسته است. این کشور حکومت نظامی ۲۱ عضوی جدید را به رهبری علی ماهامن لمینه زینه، اقتصاددان AfDB تشکیل داد. دو سوم اعضا، اما غیرنظامی هستند.

نیجر
یک حاکمیت مصادره شده و منحرف

در زمان استقلال، مستعمرات سابق فرانسه در آفریقا مجبور به امضای قرارداد‌های تحقیرآمیز شدند که عملاً استقلال را به ادامه وابستگی اقتصادی و سیاسی به فرانسه مرتبط می‌کرد. این توافقنامه‌ها حق حاکمیت بر منابع استراتژیک مانند هیدروکربن ها، اورانیوم و سایر مواد معدنی را برای فرانسه محفوظ می‌داشت. علاوه بر این، فرانسه دسترسی ممتازی به بازار‌های آفریقا داشت و اطمینان حاصل کرد که شرکت هایش برای صادرات اولویت دارند و از عوارض گمرکی معاف هستند. میشل دبره، نخست وزیر در ۱۵ ژوئیه ۱۹۶۰، خطاب به رئیس جمهور آینده ایالت گابن، بر ادامه این سیاست‌ها تأکید کرد و گفت: «استقلال به شرطی اعطا می‌شود که پس از استقلال، دولت متعهد شود به توافق نامه‌های همکاری امضا شده قبلی احترام بگذارد. دو نظام به طور همزمان اجرا می‌شوند: استقلال و موافقت نامه‌های همکاری. یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست.»

در سال ۲۰۲۱، نیجر نزدیک به ۲۵ درصد از ذخایر اورانیوم خود را در اختیار اتحادیه اروپا قرار داد که برای میلیون‌ها خانوار برق تولید می‌کرد. با این حال، ۷۵ درصد برق نیجر از نیجریه می‌آمد و به دنبال تحریم‌های ECOWAS این میزان برق قطع شده است و بسیاری از روستا‌ها و شهر‌ها از جمله کاخ ریاست جمهوری را دچار خاموشی کرده بود. تولید برق این کشور برای سال ۲۰۲۱، ۰.۴۵ میلیارد کیلووات ساعت بوده است، در حالی که میانگین جهانی در سال ۲۰۲۱ بر اساس اطلاعات ۱۹۰ کشور، ۱۴۳.۵۱ میلیارد کیلووات ساعت بوده است.

آفریقایی‌ها در پسا مستعمره فرانسه، منتقد حضور و نفوذ فرانسه بوده‌اند، اما از نظر تاریخی تا به امروز سکوت اختیار کرده بودند، که ریشه آن در شیوه‌های استعماری و نگرش‌های قدیمی ابا و اجدادی در نیجر نهفته است. از نیکلا سارکوزی تا امانوئل ماکرون، سیاست‌های تحقیرآمیز فرانسه نسبت به آفریقا به سختی قابل پوشاندن است. آن‌ها این روز‌ها به شدت نگران دارایی‌های سابق خود در سرزمین آفریقا هستند و وحشت زده به تحولات این منطقه نگاه می‌کنند.

بسیاری از منتقدان این روز‌ها معتقدند فرانسه دهه‌ها در پس چهره به ظاهر متمدن و دلسوزانه خود حاکمیتی بی رحمانه را بر منطقه آفریقا به پا کرده بود. برخی نخبگان آفریقایی، هنوز این توهم را حفظ کرده اند که وفاداری آن‌ها به سیاست‌های استعماری نوعی به پذیرش اجتماعی در کشورشان منجر می‌شود. با این وجود، وضعیت امروز نیجر نتیجه قرارداد‌هایی است نخبگان این کشور در با توهم رسیدن به استقلال با دولت‌های استعماری امضا کردند که نتیجه آن ارسال مواد خام ارزان قیمت با دستمزد‌های استخراج ناچیز به مراکز صنعتی و تولیدی فرانسه بود. این روند به نفع کارگران فرانسوی بود که تنها از نتیجه کار استفاده می‌کردند و نتیجه آن شد تقویت ماشین صنعت فرانسه برای دهه‌ها و به قول رئیس جمهور سابق فرانسه، ژاک شیراک که زمانی اظهار کرد، این قرارداد‌ها موجب شد فرانسه به جای یک قدرت جهان سوم، یک قدرت اول در دنیا باقی بماند.

مشکلات در ساحل، از جمله افراط گرایی، ناشی از عدم بهبود وضعیت معیشتی مردم از زمان استقلال است. این به خاطر نخبگان، نظامی یا غیرنظامی، جدا از مردم و سیاست‌های استثمارگرانه استعماری است. مداخلات نظامی باید بخشی از یک بسته جامع نگر در این موضوع باشد که بهبود شرایط اقتصادی می‌تواند بخشی از آن را اصلاح کند. این فقط حفاظت از دموکراسی نیست. حاکمان از طریق انتخابات به قدرت می‌رسند. در واقع، انتخابات مهم است، اما برخی از رهبران منتخب مانند حکومت نظامی در لباس غیرنظامی عمل می‌کنند. اما اصل حقیقی این است مردم آفریقا می‌خواهند افرادی که قرار است از این پس بر آن‌ها و بر کشورشان حکومت کنند باید از خودشان باشند و با درد‌ها و رنج‌های آن‌ها زندگی کرده و خو گرفته باشند.

نکته مهمتر این که فرانسه و دیگر کشور‌های غربی باید در سیاست‌های استعماری خود در آفریقا تجدید نظر کنند. این کشور باید در سال‌های اخیر این را به خوبی فهمیده باشد که مردم آفریقا بیدار شده اند و دیگر به دنبال وابستگی‌های پوشالی آن‌ها نیستند. آفریقا به مشارکت‌های واقعی سودمند متقابل، توسعه زیرساخت‌ها و کمک به صنعتی شدن نیاز دارد تا کشور‌های آفریقایی بتوانند ارزش صادرات خود را بیافزایند. غربی‌ها باید دست از سرمایه گذاری و هزینه در این بخش از جهان برای حفظ منافع خود بردارند. آن‌ها باید بپذیرند که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران جهان وارد دوره جدیدی از حاکمیت مستقل شده است.

دشوار است که بدانیم کودتای نیجر چقدر طول خواهد کشید یا ECOWAS چه زمانی مداخله نظامی را به عنوان یک گزینه انتخاب خواهد کرد. اما این حقیقت غیرقابل انکار است که آفریقا دیگر از آفریقا استعمار پذیر سال‌های قبل نیست.

برچسب ها: آفریقا ، استعمار ، فرانسه ، نیجر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۶:۱۲ ۱۳ مهر ۱۴۰۲
مرگ برفرانسه
Iran (Islamic Republic of)
فلفل
۱۵:۱۵ ۱۲ مهر ۱۴۰۲
باید فرانسه را مثل آشغال از کشورشان پرت کنند بیرون.
آخرین اخبار