وضعیتی متشکل از انتظارت ضدتورمی. با توجه به اینکه پیش از اعلام این توافق، بازار راه باریکی را برای تخلیه انتظارات تورمی باز کرد و منتظر چراغ سبز نهایی سیاستمداران بود، حالا باید اجازه داد که به جای تنش، اطمینانهای ضدتورمی عمق پیدا کند. با توجه به اینکه پیشتر اولین گام برای مقابله با سفتهبازی با راهاندازی تالار مبادلات ارزی برداشته شده بود، در دومین گام، روز گذشته (۲۱اسفند) از دستور رئیسجمهور برای آغاز «معاملات نفت خام و طلا در بازار سرمایه» رونمایی شد.
دستور رئیس جمهور هم اعتماد به بورس را احیا میکند و هم موجب بازگشت سرمایه از خیابان استانبول به خیابان داراییهای عمقدار میشود. منظور از داراییهای عمقدار، داراییهایی است که صرف هدایت سرمایه به بخشهای واقعی اقتصاد میشود؛ در حالیکه در کف خیابان، چنین ویژگی وجود ندارد و احتمال ریزش ارزش دارایی وجود دارد. سیداحسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی که از دستور رئیسجمهور رونمایی کرد، در این مورد گفت: «عدهای در طول ۱۰ روز گذشته دارایی ارزی خریداری کردند و با کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی مواجه شدند و زیان بزرگی تجربه کردند. این اتفاق در حالی رخ داد که متغیرهای بنیادی بازار ارزی ما دچار مشکل نشده بود و منابع و مصارف ارزی در وضعیت باثباتی قرار داشت، لذا این اتفاق به این دلیل رخ داد که بازارهای کمعمق غیررسمی در اقتصاد داریم که چند بازیگر میتوانند در این دریاچه کمعمق نوسان و موج ایجاد کنند تا سطح کل آب دریا متلاطم شود.»
دارایی مصون از تورم چیست؟
با توجه به ریزش ۴۰ درصدی نرخ دلار، این تلاطم برای افراد عادی که شناختی از بازار ارز نداشتند، تکاندهندهتر بود، اما خیلی زودتر میشود بازارهای عمیق را برای جذب این سرمایه تعریف کرد. آنطور که وزیر گفت، اگر در حوزه طلا، زودتر این معاملات راهاندازی میشد، میتوانستیم ۳۵ تن طلایی را که در کشور وجود دارد بهعنوان یکی از «داراییهای مصون از تورم» حفظ و نقدینگی را به سمت آن هدایت کنیم؛ البته سخنگوی اقتصادی دولت وعده داد که بهزودی مس هم به صف تقاضا برای معاملاتی که رئیسجمهور روی آن دستور صادر کرده است، اضافه میشود. در نتیجه نفت، طلا و مس در سبد دارایی مردم قرار میگیرد.
شباهت و تفاوت اوراق با توکن
اما چه بستری است که موجب ضدتورمی شدن این کالا میشود؟ خاندوزی این بستر را اوراق گواهی کالایی (Commodity certificates) معرفی کرد؛ ابزاری که میتواند هر کالایی را در بازار سرمایه قابلمعامله کند؛ البته در اقتصاد دیجیتال که آینده به آن تعلق دارد، گواهیهای کالاها به شکل یک «توکن» دیجیتال معامله میشود. در فضای دیجیتال، مشتریان، توکن را براساس قیمتی که از ناحیه عرضه و تقاضا برای آن کشف میشود، خریداری میکنند. برای مثال توکنطلا با قیمتی معادل قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی به فروش میرسد. پشتیبان ارزش هر توکن طلا، طلای واقعی است که در انبار نگهداری میشود. در نتیجه توکن دیجیتال، نوعی سرمایهگذاری غیرمستقیم روی طلا محسوب میشود؛ بدون اینکه طلایی رد و بدل شود. با بالا یا پایین رفتن قیمت طلا، ارزش این توکن هم بالا یا پایین میرود، اما چون عرضه طلا محدود است و شاید برای همیشه امکان استخراج طلا وجود ندارد، پس چشمانداز قیمت طلا افزایشی است و هرکس که در آن سرمایهگذاری کند و توکنهای بیشتری بخرد، برنده است. در حال حاضر قیمت هر واحد از این توکنها، مقداری بیشتر از قیمت جهانی اونس طلاست؛ موضوعی که ناشی از جذابیت سرمایهگذاری غیرمستقیم روی کالای محبوبی، چون طلاست.
مزیت گواهی کالا در بازار
گواهی کالا هم در اقتصاد، چنین ویژگی و مزیتی را ایجاد میکند. در واقع گواهی، صورت سنتی توکنهای دیجیتال است، با این تفاوت که در اقتصاد دیجیتال بخش خصوصی توکنها را منتشر میکند و در نمونه سنتی آن دولت و شرکتها. گواهیهای کالایی دارای سود ثابت در حالیکه توکنها چنین ویژگی ندارد و با ریختن ارزش بازار، ارزش آنها هم سقوط میکند. در همین حال، اوراق کالایی معادل پول محسوب میشود و میتوان آن را به ریال تبدیل کرد؛ یعنی تبدیل کالا به پول بدون اینکه از آن کالا چیزی را در دست داشته باشیم. مزیت دیگر اوراق گواهی، تبدیل شدن آن به وثیقه دریافت وام است؛ امکانی که خاندوزی هم از آن سخن گفته است.
شیوه تازه برای فروش نفت
در همین حال برای فروش نفت در قالب اوراق کالایی یک شیوه متفاوت درنظر گرفته شده است. خاندوزی در این مورد گفته است: «در ازای اوراق، نفت موجود در انبارهای شرکت ملی نفت به سرمایهگذار تحویل داده میشود و همزمان مسیر فروش ریالی در داخل فراهم میشود که ابزار جدید روی میز سرمایهگذاران حرفهای است.» به این شیوه سرمایهگذار بخش خصوصی هم میتواند نفت را در داخل به فروش برساند که به کاهش تصدیگری دولت در حوزه فروش نفت میانجامد. مزیت کلی اوراق گواهی کالایی این است که سرمایهگذار ذینفع که از انتشار اوراق سود میبرد، میتواند ذخایر انبار طلا، مس و... را که پشتیبان سود اوراق است به جریان سرمایه در بازار متصل کند؛ در نتیجه از تامین سرمایه برای آنچه که در انبار نگه میدارد و روی آن سرمایهگذاری میکند، اطمینان دارد. این امر به کاهش هزینههای انبارداری منتهی میشود. در مجموع اوراق کالایی، فروش کالا را از دایره تبادل سفتهبازانه خارج میکند و کالا را به جای پول با اوراق، قابل معامله میکند.