در سومین شب از برگزاری بیستوچهارمین جشنواره بینالمللی قصهگویی، نشست نقد و بررسی آثار با حضور صادق کیانیمقدم، وحید خسروی، محمد گودرزیدهریزی و سعید حسامپور (به عنوان منتقد مهمان) برگزار شد.
این جلسه نقد و بررسی، بیشتر به سمت پرسش و پاسخ رفت و قصهگویان بیش از هر زمان دیگری در تلاش بودند تا به پاسخی مناسب برای سوالات خود دست یابند.
در اوج تمام کنید
سعید حسامپور در ابتدای این نشست خطاب به قصهگویان گفت: بهتر است زمانی که به اوج داستان میرسید، کار را به پایان برسانید و ادامه ندهید. زمانی که مخاطب شما کودک است، از اوج و پیرنگ کمتری نسبت به مخاطب نوجوان و بزرگسال استفاده کنید.
او ادامه داد: فانتزی ایجاد کردن با کلمات در دنیای معاصر بسیار اتفاق میافتد و قصهگو باید بتواند به خوبی از آن استفاده کند. با توجه به اینکه مخاطب کودک است، باید اگر از ضربالمثلی استفاده میکنید به نحوی باشد که برای او قابل درک باشد. همچنین استفاده از شگردها برای مخاطب خوب است، اما سعی کنید که تنشها در قصه کم نشود و فشردگی بیشتری از حوادث در قصههایتان دیده شود تا اجرای درخشانی به همراه داشته باشید.
تصویر یا متن؟
حسامپور همچنین به دعوای تصویر و متن در میان قصهگویان اشاره کرد و افزود: بسیاری که مدافع تصویر هستند، میگویند استفاده از تصویر برای ما اتفاق خوبی است و جزییاتی را که به وسیله متن نتوان نشان داد، ازطریق تصویر بیان میکنیم. مزیتش این است که میتوان جزییاتی را که در متن نمیتوان ایجاد کرد، از این طریق نشان داد. اما مدافعان متن نظر دیگری دارند و میگویند تصویر جای تخیل را از کودک گرفته است. حال اینکه کدام دیدگاه درست یا غلط است، به موارد دیگر مربوط است. در کتاب «بازی متن و تصویر» کاملا در این زمینه توضیح داده شده است. معنا این نیست که یکی را نادیده بگیریم، بلکه با تعادل ایجاد کردن و هماهنگی بین این دو میتوان قصه را به شکل بهتری اجرا کرد. همچنین قرار نیست هرآنچه را که در کتاب نوشته شده است، در قصه اجرا کرد.
مخاطب فست فودی
در ادامه این نشست، وحید خسروی نیز خطاب به قصهگویان گفت: برای قصهگویی تمهیداتی به کار ببرید تا مخاطب با شما همراه شود. سعی کنید قراردادهایی داشته باشید تا مخاطب تا انتهای داستان شما را همراهی کند. مخاطب امروز ما فستفود را دوست دارد و به فستها علاقه دارد. اگر چیزی بارها تکرار شود، دیگر لذت قبل را نخواهد داشت. سعی کنید لذت کشف را از مخاطبتان نگیرید و اجازه دهید مخاطب خودش تصویری در ذهن بسازد و تخیل کند. نباید همه چیز را برای مخاطب بسازید، چرا که او نیاز به فکر را از دست میدهد.
او همچنین افزود: سعی کنید با یک ریتم یکنواخت قصه نگویید، خط صوتی یکنواخت فراز و فرود لازم را برای مخاطب ایجاد نمیکند و در طولانی مدت علاوه بر خود قصهگو، مخاطب را نیز خسته و از خط اصلی قصه دور میکند. میتوان از یک عنصر ساده و کوچک برای ارائه مفهوم استفاده کرد.
این منتقد با اشاره به این موضوع که قصهگویی به سمت جشنوارهای شدن میرود، بیان کرد: اتفاقی در حال رخ دادن است که مثبت نیست، آن هم نزدیک شدن قصهها به آثار جشنوارهای است و این ضعفی است که باید فکری برای آن صورت گیرد.
شکلگیری جریان نقد
محمد گودرزیدهریزی نیز در ادامه این نشست گفت: همه آموزشها و جلسات نقدی که تشکیل میشود، برای این است تا کمک کنیم شما قصهگوی بهتری باشید. تمام تلاش ما این است که به سمت علمِ قصهگویی برویم. امیدوارم زواید را از قصهگویی بزدایید تا از دل آن، گنج قصه بیرون بیاید. جلسات نقد و بررسی سال گذشته باعث شده است تا به شکل ملموسی رشد قصهگویی را امسال ببینیم و این یعنی به قصهگویی نزدیک شدیم.
تقسیم نَفَس
صادق کیانیمقدم، نیز در ادامه صحبتهای گودرزی گفت: برآیند مراکز و قصههای آنها جشنواره میشود و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد.
او همچنین با یک نکته جلسه را به پایان رساند و گفت: قصهگوها از گام بالا شروع میکنند و در آخر نَفَس کم میآورند چرا که تقسیمبندی درستی صورت نمیگیرد؛ در حالی که اگر از گام پایینتر شروع کنید و به شیوه درست تقسیمبندی داشته باشید، هنگام اجرا نَفَس کم نخواهید آورد.
بیستوچهارمین جشنواره بینالمللی «قصهگوییِ» کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که از ۲۵ دی ۱۴۰۱ در شهر یزد آغاز شده است، پنجشنبه بیستونهم همین ماه به پایان میرسد.