همسر شهید موحد دانش می‌گوید: پیشنهاد علی برای خانواده‌ام سنگین بود. برادرم می‌گفت: در مسجد ختم می‌گیرند نه عروسی! اما به هر حال موافقت کردم و مراسم همانجا برگزار شد.

علیرضا موحد دانش، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که برادر دیگرش محمدرضا را نیز در جنگ از دست داده بود. علی در جبهه‌های غرب نیز فرمانده‌ای نام آشنا بود که در همان منطقه دستش از مچ قطع شد. این فرمانده دفاع مقدس در ۱۳ مرداد سال ۶۲ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید و پیکرش در قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. ام سلمه مولایی همسر شهید موحد دانش خاطره ازدواجش با این فرمانده دلاور را اینگونه روایت می‌کند:

در مسجد ختم می‌گیرند، نه عروسی

علی به من گفت: اگر تو بخواهی مراسم عروسی را در سالن می‌گیریم، ولی من دوست دارم در مسجد باشد. از طرفی، چون محمدرضا شهید شده بود، مادرش به شدت مخالفت می‌کرد و می‌گفت: آرزو دارم برایت مراسم خوبی بگیرم.

من ابتدا با تعجب پرسیدم: در مسجد؟

گفت: مسجد مکان مقدسی است. خیالت راحت باشد وقتی آنجا باشد خانم‌ها خودشان را جمع و جور می‌کنند. هرکسی دوست داشته باشد، می‌آید و هرکسی هم دوست نداشت، نمی‌آید.

قبول این موضوع برای خانواده‌ام کمی سنگین بود. برادرم می‌گفت: همه در مسجد ختم می‌گیرند نه عروسی؟! اما به هر حال موافقت کردم و مراسم همانجا برگزار شد

پیشنهاد عجیب یک شهید برای مراسم عروسی‌اش

شهید موحددانش در کنار همسرش

قبلش پدرم به من گفت: خوب فکرهایت را بکن بعدا حرفی نزنی‌ها! گفتم: خیالتان راحت، من پذیرفتم.

مادرش می‌گفت اگر تو قبول نکنی، علی مراسم را مسجد برگزار نمی‌کند. اما من گفتم: هر کس آرزویی دارد، علی هم آرزویش این است. خانم دانش گفت: جفت‌تان دیوانه هستید، خدا در و تخته را خوب جور کرده.

خلاصه مراسم عروسی ما در قدیمی‌ترین مسجد خیابان ایران برگزار شد. خانواده موحد دانش ابتدا در این محله ساکن بودند. موقع عقد لباس سفید عروسی تنم بود، اما زمانی که راهی مسجد شدیم، آن را در آوردم و یک پیراهن معمولی صورتی پوشیدم. علیرضا هم لباس سپاه تنش بود.

بسیاری از اقوام به کنایه می‌گفتند: شورش را درآورده‌اند. ما ندیدیم کسی در مسجد عروسی بگیرد. جالب است که یک فقیری فکر کرده بود در مسجد ختم است. آمد داخل و غذایش را که زرشک پلو هم بود، خورد و موقع رفتن گفت: خدا رحمتش کند. البته مولودی‌خوانی هم داشتیم. ماشین هیلمن شیری رنگ یکی از اقوام را هم خیلی ساده گل زدیم.

منبع: فارس

برچسب ها: شهید ، مراسم عروسی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۳۵ ۰۸ آبان ۱۴۰۱
جشن عروسی بدون گناه . چقدر عالی . شروع زندگی مشترک شون از خانه ی خدا و محل عبادت مومنین بوده.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۴۲ ۰۸ آبان ۱۴۰۱
یک فقیری فکر کرده بود در مسجد ختم است. آمد داخل و غذایش را که زرشک پلو هم بود، خورد و موقع رفتن گفت: خدا رحمتش کند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۴۰ ۰۷ آبان ۱۴۰۱
سلام ، روحش شاد و یاد و نامش گرامی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۳۰ ۰۷ آبان ۱۴۰۱
امان از افرات تفریت
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۰۲ ۰۷ آبان ۱۴۰۱
حداقل کلماتت رو درست بنویس درک این کارها از طرف شهدا برای تو سخته
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۲۰ ۰۷ آبان ۱۴۰۱
باهاتون موافقم
افراط و تفریط
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۱۱ ۰۷ آبان ۱۴۰۱
معلومه تو درس خواندن تفریت! کردی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۲۶ ۰۷ آبان ۱۴۰۱
کاش سادگی و ساده زیستی فرهنگ شود تا بخش مهم زندگیهای از اسارت و هزینه های الکی واضافی نجات پیدا میکرد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۳۴ ۰۷ آبان ۱۴۰۱
خونه همین ها امنیت فعلی ماست
لعنت به هر کسی که این امنیت را می خواهد خدشه دارد کند