«اگر روز جمعه همراه دوستانم، آمدن سیل را به مسافران اطلاع نمیدادیم، شاید به جای ۲۳نفر، حدود هزار نفر کشته میشدند.» رضا علیپور، پسر جوان ۳۰ساله و اهل روستای باغشاد اولین فردی است که متوجه سیلاب شد و این روزها، همولایتیها و مسافران نجاتیافته از سیل مرگبار استهبان به او لقب جوان فداکار سیل مرگبار دادهاند. پسر جوان ۳۰سالهای که حدود یک ساعت تمام همراه با دوستانش مسیر شش کیلومتری اتراق مسافران را با موتور بالا و پایین کردند تا جان مردم را از مرگ حتمی نجات دهند.
از روزحادثه بگویید. چطور متوجه سیلاب شدید؟
حدود چهار سال استکه در مزرعه پرورش ماهی بالادست روستایمان کار میکنم و همان روز شیفت بودم. مزرعه ما داخل گودی و با بستر رودخانه تقریبا همسطح است، اما در ورودی مزرعهکمی بالاتر قرار دارد. با همکارم به قصد سرکشی به اطراف سوار موتور شدیم و دم در مزرعه ناخودآگاه متوجه صدای بلند رودخانه شدم. سرم را که بالا کردم، سیل را دیدم که حرکتکرده بود و مردم زیادی نیز در مسیر آن اتراق کرده بودند.
صبر نکردم و به سمت پاییندست راه افتادم. ۵۰۰ متر پایینتر، به یک باغ تفریحی رسیدم و در آنجا به چند نفر از دوستانم گفتم سیل سرازیر شده است و به مردم اطلاع دهید. دو نفر هم پشت من سوار موتور شدند و حرکت کردیم. در امامزاده سلطان شهباز هم دوباره چند نفر از رفقایم را دیدم و جریان سیل را به آنها هم گفتیم. خلاصه به هرکسی که میشناختیم، سیل را اطلاع دادیم و رفتیم سراغ مردم.
هوا ابری بود؟
نه اصلا. آفتابی بود.ای کاش ابری بود. شاید مردم حرفم را باور میکردند. حرکت کردیم به سمت امامزاده سلطان شهباز که ۵۰، ۶۰ نفر با ماشین در بستر رودخانه بودند. داد زدیم سیل، سیل دارد میآید. چون هوا آفتابی و آب رودخانه هم به خاطر خشکسالی کم بود، هیچکسی حرف ما را باور نکرد. مردم مسخره میکردند و میگفتند چیزی مصرف کردهای که این حرفها را میزنی؟ سیل کجا بود؟ کار به جایی رسید که تصمیم گرفتم برای دور کردن مردم از محل عبور سیل، با آنها درگیر شوم. شاید حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ سنگ به سمت مردم پرتاب کردم تا به هوای دنبال کردن من، از رودخانه دور شوند. حالتی به خودم گرفتم تا مردم باور کنند قرار است اتفاقی بیفتد. کمی پایینتر، یک پژو پارس با پنج شش جوان را دیدم که دور هم نشسته بودند. داد زدم از اینجا بروید، الان سیل میآید. گفتند مسخره نکن.
سیل به ۲۰۰ متری آنها رسیده بود و با من سر راست یا دروغ بودن سیل چانه میزدند. دیدم بلند نمیشوند، با سنگ شیشه ماشینشان را شکستم. آنها هم سربالایی را دنبالم کردند و وقتی بالا آمدند، با چشم خودشان سیل را دیدند. همانجا مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند که جانشان را نجات دادم.
نترسیدید مردم به خاطر سنگپرانی کتکتان بزنند؟
فوقش یک سیلی یا مشت به صورتم میزدند، اما جانشان را نجات میدادم. ارزشش را داشت. خلاصه، پایینترکه آمدم، دوباره یک خانم مسن را دیدم. به او و همراهانشگفتم سیل دارد میآید. باز مسخرهام کردند. در حال صحبت بودیم که سیل آمد و گرفتار شدند و گفتند چطور نجات پیدا کنیم. سنگ بزرگی آنجا بود که سیل سال ۶۵ باغشاد نتوانسته بود آن را تکان بدهد. همگی روی آن رفتند و تا ساعت ۹ شب جمعه، حدود ۶۰ نفر روی این سنگ پناه گرفتند تا از سیل در امان باشند. با کلانتری و بچههای روستا تماس گرفتم و جاری شدن سیل را اطلاع دادم. یک کیلومتر پایینتر از امامزاده سلطان شهباز، تعداد زیادی ماشین دیدم که پارک شده بود. بعضی از دوستانم سیل را به آنها اطلاع دادند و تعدادی از ماشینها از محل رفته بودند. آنها در حال کمک به عدهای دیگر بودند. اگر فیلمها را دیده باشید، یک نفر از دوستانم بچهای را از ماشین پراید خارج کرد. آن فردی که بچه را نجات داد، پسر داییام بود. راننده حاضر نبود از ماشین پیاده شود. همه دست و پایشان را گمکرده بودند. سیلاب صدای بسیار وحشتناکی دارد و هرچه سر راهش باشد را از بین میبرد. حمیدرضا فاطمینیا هم دوستم است که در این اطلاع رسانی کمکم کرد و اهل روستای دهویه است. او هم توانست جان افرادی را نجات دهد.
واکنش نجات یافتهها بعد از حادثه چه بود؟
در مدتی که تلاش میکردم مردم را از سیل دورکنم، دو مرد هم جایی نشسته بودند و ماشینشان کمی پایینتر بود. به آنها گفتم سیل در حال نزدیک شدن است، اما دستم انداختند. سراغ خانوادهشان رفتم و گفتم از محل دور شوند که از جایشان بلند شدند. بعد از حادثه هم هر دو مرد از شدت خوشحالی دستانشان میلرزید. از فسا به آنجا آمده بودند. یکی از مسافران به من زنگ زد و گفت وقتی خبر آمدن سیل را دادی، کسی باور نکرد. مادر پیر ما گفت این جوان درست میگوید. ما ۲۳ نفر بودیم که وقتی بلند شدیم، دو خانواده کناری ما هم بلند شدند.
اوضاع الان چطور است؟
هنوز جستوجوها ادامه دارد و دنبال جسد یک کودک یک و نیم ساله هستند. اگر بقیه حرف مرا باورکرده بودند، به جای ۲۳ نفر، شاید هفت؛ هشت نفر فوت میشدند.
تشکیل کارگروه قضایی برای بررسی حادثه
چهار روز از جاری شدن سیلاب در استهبان و نیریز میگذرد. براساس آخرین آمارهای هلالاحمر، تاکنون ۲۳ نفر فوت شدهاند. به گفته مهدی خوبیار معاون امداد و نجات هلالاحمر فارس، جسد یک دختربچه یک ساله باقی مانده که امدادگران در حال جستوجو برای یافتن جسد این کودک هستند.
حجت الاسلام والمسلمین سیدکاظم موسوی، رئیسکل دادگستری فارس در بازدید از مناطق سیلزده شهرستان استهبان گفت: امیدواریم با خدمترسانی دستگاههای متولی ضمن تسریع در روند جبران خسارات وارده، از آلام و دردهای افراد آسیب دیده و بازماندگان این حادثه تلخ کاسته شود. مقصران احتمالی حادثه مورد تعقیب و مجازات عبرتآموز قرار خواهند گرفت و ترتیبی اتخاذ خواهد شد تا از تکرار چنین حوادث دردناکی جلوگیری شود. کارگروهی ویژه از نمایندگان دستگاههای اجرایی و اداره کل بازرسی استان جهت بررسی ابعاد مختلف حادثه نیز تشکیل خواهد شد که در این کارگروه، پیگیریهای لازم برای جبران خسارت زیاندیدگان و کاهش تالمات روحی آنان انجام میشود. همچنین وضعیت تکالیف دستگاهها و نهادهای مرتبط و میزان قصور احتمالی که منجر به فوت و مصدومیت تعدادی از هموطنان شده پیگیری میشود.
منبع: جام جم