یکی از مهمترین نیازهای اساسی هر انسان به ویژه کودکان که قابلیت دفاع از خود را ندارند و وابسته به والدین و مربیانشان هستند، «حس امنیت» است. موضوع امنیت کودکان از منظرهای جسمانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است.
طبق پژوهشهای انجام شده، تأمین نشدن امنیت در کودکان آنان را از ابتکار، نوآوری و خلاقیت باز میدارد و موجب اختلالات روانی، انحرافات اخلاقی و اجتماعی در آنها میشود. تلاش برای برقرار کردن همه جانبه احساس امنیت در کودکان در راستای تحقق حقوق کودکان منجر به دستیابی به محیطی ایمن، شاد و سالم برای آنها خواهد شد.
والدین و مربیان میبایست در صدد تأمین امنیت برای کودکان باشند و همه ابعاد امنیت را در نظر بگیرند. مسئولان تربیتی نیز بایستی جایگاهی برای تأمین امنیت کودکان در اهداف تربیتشان ایجاد کنند. اما نخست و مهمتر از همه والدین هستند که تلاش میکنند تا حد امکان مواظب سلامت و امنیت فرزندشان باشند، اما وظیفه دارند تا در موقعیتهای پیش بینی ناپذیر و خطرناک زندگی نیز به فکر باشند و فرزندشان را آماده کنند.
موقعیتهایی مثل تنها ماندن ناگهانی بچه ها، گم شدن، برخورد با غریبهها و ... که همه نیاز به تدبیر دارد. شاید برخی از این نکات به نظرتان ساده و پیش پا افتاده بیایند، اما هستند هنوز کسانی که به واسطه این موارد فرزندانشان دچار مشکل میشوند و فقط به خاطر اینکه این نکات را به خاطر بدیهی بودن به بچهها آموزش نداده اند. در این گزارش به برخی از این موارد میپردازیم.
*برای گم نشدن بچهها چه تدبیری میتوان اندیشید؟
اگر لازم است فرزندتان را همراه خودتان به محلهای شلوغ مثل حرم یا بازار ببرید و فرزندتان در بغل شما یا در کالسکه نیست و کنارتان راه میرود، باید دستش را محکم بگیرید. اما محض اطمینان بهتر است لباس فرزندتان برای محلهای شلوغ را از رنگهای غیر خنثی انتخاب کنید.
بهتر است فرزندتان شماره شما را حفظ باشد، اما اگر هنوز این توانایی را ندارد در محل شلوغ در جیب لباسش شماره خود را بگذارید. در مواقع پیشرفتهتر هم اگر تجربه گم شدن کودک را دارید یا فرزندتان شرایطی خاصی دارد، میتوانید از جی پی اسهای کوچک استفاده کنید تا بتوانید مسیر او را روی گوشی مبایلتان ببینید.
*اگر فرزندتان گم شد، چه؟
باید کودک را برای این موقعیت آماده کنید. مثل اینکه بگویید: «اگه گم شدی به محض اینکه منو ندیدی سرجات واستا و تکون نخور و من خودم پیدات میکنم»، «دنبال من نگرد»، «تنها کسایی که میتونی ازشون کمک بگیری آقای پلیس یا یه مامان دیگه است»، «حالا از کجا بفهمی، کسی مامانه؟ حتما باید همراهش یک بچه کوچیک دیگه باشه. اونوقت میتونی ازشون کمک بگیری». یا «اگر کسی خواست بهت کمک کنه (پلیس و مامان نبود)، بگو نه!»
*هر سالمندی، امن نیست
کمک به دیگران خصوصا کمک به سالمندان، رفتاری است که به عنوان یک کار مفید به بچهها آموزش داده میشود، اما باید حواستانا باشد تا نکتهای را در این موضوع به فرزندانتان آموزش بدهید.
هر سالمندی لزوما به سبب سن بالا یا درخواست کمک، امن نیست. پس اینجا باید بچهها به این سالمندی که درخواست کمک کرده چه بگویند؟ به فرزندتان آموزش دهید که به او بگویند: «اول باید از مامان یا بابام اجازه بگیرم بعد بهتون کمک کنم».
*اگر کسی به تو گفت منو مامانت فرستاده...
اگر به هر دلیلی مامان یا بابا دیر به دنبال بچهها رفتند، حال مهد یا هر جای دیگری باید به بچهها آموزش دهید که نباید در خیابان بایستند. بلکه در محل کلاس، مهد یا مدرسه پیش معلم یا ناظم بمانند.
اگر هم کسی به آنها گفت که من دوست مامانتان هستم، منو بابات فرستاده و ... حتما به بچهها یاد دهید که اول از او فاصله بگیرند و بعد به او بگویند که «من شما رو نمیشناسم» و زود به معلم یا پلیس محل بگویند.
*دریافت خوراکی و هدیه از غریبهها
این موضوع خیلی جدی است. ترجیحا همیشه در کیفتان خوراکی داشته باشید و حتی زمانی که خودتان یش فرزندتان هستید هم از غریبهها در مترو، اتوبوس و خصوصا در جاهای خلوت خوراکی دریافت نکنید.
به کودک هم آموزش دهید تا هیچ هدیه یا خوراکی را خصوصا زمانی که شما حضور ندارید از کسی قبول نکند. به فرزندتان آموزش دهید که ممکن است کسی بیاید و بگوید که دوست دارد به تو چیز جالبی نشان دهد، مثلا یک حیوان خانگی یا یک اسباب بازی قشنگ یا یک خوراکی عالی، اما هیچ وقت و هیچ وقت نباید بدون اجازه مامان یا بابا با کسی به جای دیگری بروید.
حتما به آن فرد بگویید که باید از پدر و مادر اجازه بگیرید بعد به همراهش بروید.
*اگر کسی زنگ در خانه را زد...
بچهها قبل از یازده سالگی نباید در خانه تنها بمانند. ممکن است شما با فرزندتان خانه باشید، اما شما خواب یا حمام باشید، پس به کودک آموزش دهید که اگر کسی زنگ خانه را زد و گفت من دوست مامان هستم یا من برای کار آمدم (مثل لوله کشی) بدون صدا کردن مامان نباید درب را باز کند.
*در اعتماد سخت گیر باشید
سرویس مدرسه کودک باید خیلی قابل اعتماد باشد. بچهها قبل از سن یازده سالگی نباید در خانه تنها بمانند یا تنها به خرید بروند یا تنها از مدرسه برگردند. حتی اگر مدرسه خیلی نزدیک است.
دایره افراد مورد اعتمادی که میتوانند بدون حضور شما پیش کودک باشند، باید خیلی محدود باشد. اکثر تعرضها توسط افراد بسیار نزدیک مثل دایی، عمو، پدربزرگ یا در مواردی فامیلهای نوجوان (هم دختر هم پسر) اتفاق میافتد. الان شاید عدهای بگویند که سیاه نمایی میشود، اما مسئله این است که شما میبایست در اعتمادتان سخت گیر باشید نه اینکه به دیگران ظنین باشید؛ و در نهایت اینکه برای آموزش نکات ایمنی به بچهها نباید آنها را بترسانید. مثلا درباره عواقب وحشتناک ول کردن دست مامان مثل دزدیده شدن، کشته شدن، تا ابد پیدا نشدن و ... صحبت نکنید. بلکه خیلی آرام و ملایم بدون ترساندن به بچهها آموزش صحیح بدهید.
منبع: فارس