به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگر ابتدا و انتهای زندگی آدولف هیتلر را با هم مقایسه کنید، قطعا شگفت زده خواهید شد. رهبر دیکتاتور آلمان در ابتدا آرزو داشت که هنر بخواند و زمانی که ۱۸ سال داشت زادگاهش لینتس را به امید رسیدن به این آرزو ترک گفته و به شهر وین رفت؛ این در حالی بود که پدر درگذشتهاش آرزو داشت هیتلر کارمند دولت باشد.
هیتلر گمان میکرد در شهر وین حتما میتواند هنرمندی برجسته شود اما طولی نکشید که او به یک هنرمند سرخورده و افسرده تبدیل شد! او درخواست حضور در آکادمی هنرهای زیبای وین را داشت اما این درخواست پذیرفته نشد. هیتلر پس از اینکه در رشته هنر پذیرفته نشد این بار تقاضای درس خواندن در رشته معماری را کرد اما این درخواستش نیز پذیرفته نشد و این اتفاق باعث شد تا او فکر کند که یک شهروند درجه دو و بی ارزش است. هیتلر در طول اقامتش در وین در میان اتاقهای اجارهای ارزان قیمت نقل مکان میکرد، حتی مدتی در پناهگاه بی خانمانان نیز سکونت داشت.
بیشتربخوانید
در سال ۱۹۰۹ هیتلر شروع به کسب درآمد با فروش تابلوهای کوچک نقاشی کرد. او تصاویر نقاشیهایش که اغلب ساختمانها وین بودند را از کارت پستال ها کپی میکرد. از آن زمان به بعد هیتلر نسبت به وین به عنوان یک شهر فرهنگی کینه به دل گرفت و کم کم به سیاست روی آورد و جهان بینیاش شکل گرفت.
در سال ۱۹۱۳ به مونیخ رفت و در آنجا تصاویر ثروتمندان را نقاشی می کرد. در همان زمان از سوی پلیس مونیخ تحت تعقیب قرار گرفت تا برای خدمت اجباری به زادگاهش فرستاده شود اما هیتلر در آزمون آمادگی نظامی رد شد و گفته شد که او تونایی حضور در جنگ و کار با اسلحه را ندارد. اما پس از آغاز جنگ جهانی اول داوطلبانه خود را به ارتش تسلیم کرد و به مبارزه هنری خود پایان داد.
زمانی که هیلتر رهبر نازی ها شد تصمیم گرفت تا از جایگاه فرهنگی و هنری شهر وین که نسبت به آن کینه به دل داشت بکاهد و بدین منظور موزهای را در شهر زادگاهش لینتس برپا کرد. در ابتدا قرار بود که این موزه شامل خانه اپرا، سالن تئاتر، هتل و کتابخانه باشد همچنین سالنهایی به طول ۳۶کیلومتر برای نمایش حدود ۲۷ هزار قطعه هنری در نظر گرفته شده بود. مقرر شده بود که این پروژه در سال ۱۹۵۰ تمام شود اما با سقوط رایش سوم (آلمان نازی) این طرح ناتمام ماند.
هیتلر قصد داشت بزرگترین موزه جهان را بسازد و این ایده سبب آغاز بزرگترین سرقتهای هنری در قرن بیستم توسط نازی ها بود که در سال ۱۹۳۹ و در خلال جنگ جهانی دوم آغاز شد؛ نازی ها در این زمان از سراسر اروپا آثار هنری را سرقت میکردند؛ البته هیتلر همه آثار هنری موزهاش را فقط از طریق سرقت جمعآوری نمیکرد بلکه او برای خرید آثار هنری افرادی را به ایتالیا و فرانسه هم میفرستاد. هیتلر ۲۰ متخصص آثار هنری را برای شناسایی و تعریف آثار هنری غصب شده استخدام و آلبومهایی را برای توضیح و معرفی این آثار دریافت کرده بود.
در سال ۱۹۴۵ ماکتی از این موزه ساخته شد. هیتلر ساعتها در سکوت به این ماکت خیره میشد و با نزدیک شدن به شکست نازی ها او مدت طولانی تری را در مقابل این ماکت میگذراند.
بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم، جست و جوی آثار هنری غارت شده آغاز شد؛ بعضی از این آثار در معادن نمک و مس یافت شدند و وضعیت خوبی نداشتند. زیرا نازی ها پس از ناامیدی از پیروزی، در پی ناپدید کردن آثار سرقت شده بودند. تا سال ۱۹۵۱ بیش از پنج میلیون قطعه هنری کشف شد که در میان آنها هزاران زنگ کلیسا وجود داشت. نازی ها درصدد ذوب کردن و استفاده از زنگها در ساخت ابزار جنگی بودند. مخزن اصلی آثار متعلق به هیتلر بود که شامل بیش از ۱۰ هزار تابلو هنری، مجسمه و آثار هنری ارزشمند بود. هم اکنون نیز برخی از این آثار در فروشگاههای عتیقه جات و در مجموعههای مجموعه داران خصوصی و جاهای دیگر کشف میشود.
متخصصان معتقدند تا ۲۰ـ ۱۵ سال آینده این آثار مخفی شده به دست جوانانی میرسد که قطعا در پی فروش آنها خواهند بود و خریداران نیز حتما میخواهند درباره این آثار و سرگذشتشان بیشتر بدانند و این باعث میشود در آینده اسرار جدیدی درباره این آثار و دوره غارتشان فاش شود.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/
زیاد از گزشته هیتلر نمیگن و فقط میگن اومده جنگ به پا کرده .چون وقایع رو همیشه غالبین مینویسن نه مغلوبین
این چیزا رو فاتحین جنگ جهانی دوم میگن که البته اگر المان فاتح بود می گفتن امثال چرچیل و ... دیکتاتور هستن
باید تحقیق مستقلی شود نه اینکه هرچی انگلیس روسیه امریکا میگن تایید کرد
باعث میشه آدم از همه چیز ناامید بشه
باعث میشه آدم ها سنگدل بشن
نه به دنبال شغل دولتی بودم و نه کاری با کسی داشتم.
خودم توی شهر خودمون کار داشتم. هدف و برنامه ریزی هم داشتم.
اما سربازی نگذاشت من به اهداف خودم برسم.
الکی وارد دانشگاه و رشته ای شدم که هیچ علاقه ای نداشتم.
زندگی همهش تبدیل به اجبار شده.
نمیگذارند آدم به کار و زندگی خودش برسه.
حتما رنگ قرمز را زیاد دوست داشته ،
که دنیا را پر از خون کرده است .