به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، اعتراضات مردم فرانسه در حالی یکساله میشود که بهصورت مستمر و مداوم ادامه داشته و با توجه به نبود وجود اراده انجام اصلاحات مؤثر در دولت، افق مشخصی نیز برای آن نمیتوان تصور کرد. اگرچه خواستههای معترضان در ظاهر امر به مسائل اقتصادی و معیشتی مربوط میشود، برای اعتراضاتی که با نام «جنبش جلیقه زردها» نیز شناختهشده است، میتوان ریشههای عمیقتری در نظر گرفت. ریشههایی که باوجود وعدههای مکرر دولت برای انجام اصلاحات موردنظر معترضان، مانع از توقف جنبش شده و آن را زنده نگه داشته است. اینکه معترضان چه کسانی هستند، به چه چیزی اعتراض دارند و چرا به نام جلیقه زردها معروف شدهاند؟، جنبش جلیقه زردها چه ریشهها و ویژگیهایی دارد؟ و سناریوهای محتمل برای آینده این جنبش چیست؟ سؤالاتی هستند که در یادداشت پژوهشی پیش رو مورد واکاوی، مطالعه و بررسی قرار خواهند گرفت.
شروع اعتراضات به تصمیم دولت فرانسه درباره قیمت سوخت باز میگردد. اواخر سال ۲۰۱۸، وزیر راه و ترابری فرانسه، اعلام کرد که بر اساس مصوبه دولت از ابتدای سال ۲۰۱۹ مالیات بر هر لیتر گازوییل ۶.۵ و هر لیتر بنزین ۲.۹ سنت افزایش خواهد یافت. در آن مقطع دو دلیل عمده برای تصمیم دولت فرانسه جهت افزایش قیمت سوخت وجود داشت؛ اول اینکه دولت فرانسه در چارچوب سیاستهای حفاظتی محیطزیست و برای جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای اقدام به وضع مالیات روی کربن کرده بود که ۶۰ درصد از افزایش قیمت سوخت به این سیاست مربوط میشد و دومین عامل به افزایش طبیعی قیمت نفت در سطح جهان مربوط بود که بر رویهم موجب افزایش قیمت سوخت در فرانسه شد.
با افزایش قیمت سوخت، بهصورت طبیعی هزینه خانوادههایی که در حومه شهرهای بزرگ فرانسه مانند پاریس زندگی و برای رفتوآمد خود از وسایل نقلیه شخصی استفاده میکنند، افزایش پیدا کرد. به همین دلیل است که جرقه اعتراضات از سوی «پریسیلیا لودوسکی»، زن راننده جوان سی دو ساله زده شد که در یکی از حومههای دور پاریس زندگی میکند. اگرچه درخواست این زن برای اعتراض عمومی به افزایش قیمت سوخت از طریق بستن راههای مواصلاتی تا ماه اکتبر ۲۰۱۸ توجه کسی را جلب نکرد، وقتی در ۲۲ اکتبر روزنامه لوپریزین گزارشی از کمپین او منتشر کرد، قشرهای مختلف مردم که تحت تأثیر تصمیم دولت قرار گرفته بودند عمدتاً از طریق شبکههای اجتماعی مانند «فیس بوک» با او همراهی کردند.
طبق قوانین راهنمایی و رانندگی فرانسه، هر خودرو باید در بین تجهیزات و لوازم خود، یک «جلیقه زرد» نیز داشته باشد تا به هنگام بروز حادثه و توقف، راننده با پوشیدن آن منتظر دریافت کمک باشد. معترضان فرانسوی که طبیعتاً عمده آنها دارای خودرو شخصی هستند و از افزایش قیمت سوخت متأثر شدهاند، وقتی اقدام به بستن راهها کردند، جلیقههای زرد را از اتومبیلهای خود برداشته و بر تن کردند تا شاید وقوع یک حادثه را اعلام کنند؛ حادثهای سیاسی و اجتماعی.
جنبش اعتراضی جلیقه زردهای فرانسه ریشههای عمیقی دارد که بسیار فراتر از یک تصمیم دولتی برای افزایش قیمت سوخت رفتهاند. ریشههای این اعتراضات به مشکلات اقتصادی فرانسه بازمیگردد که برای بیش از سه دهه است مانند آتش زیر خاکستر در برهههای مختلف خود را نشان میدهند. کسری بودجههای متوالی، کاهش سطح قدرت خرید مردم و بالا بودن نرخ بیکاری در کنار سیاستهای اقتصاد لیبرالی افسارگسیخته طی سالیان متمادی، زندگیِ بخش قابلتوجهی از مردم فرانسه را با آثار سوء معیشتی مواجه کرده و موجب شده است تا اقشار ضعیف اقتصادی بهمرور محل زندگی خود را از شهرهای پرهزینهای مانند پاریس به حومه و پیرامون، منتقل و تنها برای کار و شغل رفتوآمد کنند.
اگرچه فرانسه ماهیتاً کشوری جنبش خیز به شمار میآید، ریشههای عمیق مشکلات و معضلات معیشتی و اقتصادی که موجب ظهور جنبش جلیقه زردها شده ویژگیهای متمایزکننده به آن بخشیده است که میتواند آثار و پیامدهایی بسیار فراتر از حدود انتظار و تحلیل دولت فرانسه یا حتی دیگر دولتهای اروپایی داشته باشد. مهمترین این ویژگیها عبارتاند از:
۱. خیزش از پیرامون علیه مرکز
معمولاً اعتراضات اجتماعی و بهویژه اقتصادی در کشورهای مختلف از مرکز شهرها و مناطق بزرگ شروع شده و در مراحل بعدی اگر بتوانند حیات خود را حفظ کنند، پیرامون و حومه را نیز درگیر جنبش میکنند. اما جنبش جلیقه زردهای فرانسه در روندی معکوس از پیرامون و حومه شروع شد و توانست به مرکز رسوخ کند، تا جایی که تظاهرات بیسابقهای در قلب پاریس از سوی این جنبش به وقوع پیوست. دلیل اصلی این موضوع را نیز باید در تغییر و تحولات به وجود آمده در جامعه فرانسه در اثر سیاستهای اقتصاد لیبرالیستی هماهنگ با سیاستهای اتحادیه اروپا جستجو کرد. پیگیری این سیاستها موجب بالا رفتن هزینههای زندگی در شهرهایی مانند پاریس و درنتیجه مهاجرت تعداد قابلتوجهی از مردم به حومه شده است که بهصورت طبیعی معترض سیاستهای اقتصادی دولت هستند.
۲. خودجوشی و خودرهبری
دومین ویژگی متمایزکننده جنبش جلیقه زردها، وجود نداشتن رهبر یا گروهی از رهبران است که معمولاً در جنبشهای اعتراضی وظیفه اتخاذ تصمیم در مورد تجمعات و راهپیماییها، زمان و مکان آنها، اعلام مواضع و خواستههای جنبش و مذاکره با مقامات و مسئولان دولتی را بر عهده دارند. این جنبش هم در مرحله آغاز و شکلگیری و هم در مرحله حرکت و فعالیت نتوانسته از هیچ رهبری و مرکزیتی بهرهمند شود. دلیل این موضوع را میتوان در بیاعتمادی عمومی مردمی به رهبران و ساختارهای سیاسی مانند احزاب جستجو کرد. بیاعتمادی که محصول سه دهه نخواستن یا نتوانستن رهبران و احزاب سیاسی برای چارهجویی مشکلات عمیق اقتصادی بخش قابلتوجهی از مردم فرانسه است. مهمترین پیامد خودجوشی و خودرهبری جنبش جلیقه زردها از یک طرف استمرار جنبش و از طرفی دیگر شکل نگرفتن مذاکراتی جدی و مؤثر میان معترضان و دولت فرانسه است که هرکدام مولد و محرک دیگری است.
۳. پویایی و پیشروندگی
پویایی و پیشروندگی سومین ویژگی جنبش جلیقه زردهای فرانسه و عامل حیات و استمرار آن برای بیش از یک سال است. این ویژگی را باید مهمترین ویژگی این جنبش دانست که ظرفیت قابلتوجهی برای آن ایجاد میکند تا بتواند اقشار مختلفی از مردم فرانسه مانند کشاورزان، کارگران و کارمندان را با خود همراه کند و حتی از مرزهای ملی فرانسه فراتر رود. چنانکه کشورهایی مانند انگلستان شاهد وقوع تظاهراتی در اعلام همبستگی با جنبش جلیقه زردها بودهاند. به عبارتی دیگر وجود ریشههایی مشابه در سایر کشورهایی اروپایی در کنار ویژگی پویایی و پیشروندگی جنبش جلیقه زردها میتواند منجر به شکلگیری جنبشهایی مشابه در اتحادیه اروپا شود.
بیشتر بخوانید:
اقتصاد فرانسه در قبضه قشر مرفه است / جنبش جليقهزردها مکرون را در کاخ الیزه حبس کردند
جلیقه زردها احساس میکنند نمایندهای در حکومت ندارند/ سوء مدیریت مکرون عامل اصلی تداوم اعتراضات
با توجه به ریشهها و ویژگیهای جنبش جلیقه زردهای فرانسه میتوان سه سناریوی ممکن و محتمل را برای آینده آن متصور بود:
۱. فرسایش یا سرکوب
جنبش جلیقه زردهای فرانسه نیز مانند هر جنبش اجتماعی دیگری ممکن است بعد از مدتی فرسایشی شده و تأثیر خود را از دست بدهد. همچنین ممکن است از طریق بهکارگیری قوه قهریه از سوی دولت سرکوب شود که در هر دو حالت نمیتوان مدعی پایان جنبش جلیقه زردها شد، بلکه هرگونه فرسایش یا سرکوب جنبش جلیقه زردها آن را به یک آتش زیر خاکستر تبدیل میکند که در فرصت و شرایط مساعد میتواند دوباره فعال شده و جریان یابد. علیرغم امکان وقوع این سناریو، احتمال آن چندان بالا به نظر نمیرسد. چراکه در طول یک سال گذشته از یک طرف دولت فرانسه نتوانسته است حتی با استفاده بیسابقه از خشونت نیروی پلیس، جنبش جلیقه زردها را سرکوب کند و از طرفی دیگر علیرغم کاهش مقطعی تعداد افراد و طرفداران آن، جنبش دچار فرسایش و رخوت نشده است؛ لذا فرسایش یا سرکوب بهعنوان یک سناریوی بعید برای آینده جنبش جلیقه زردها مطرح است.
۲. پیروزی و پایان نسبی
پایان جنبش جلیقه زردها از طریق دستیابی نسبی به اهداف و انتظارات از طریق یک اقدام یا رخداد سیاسی، دومین سناریوی محتمل برای آینده این جنبش است. اگرچه اقدامات دولت در انجام اصلاحات اقتصادی میتواند یکی از عوامل پایان جنبش با حصول پیروزی نسبی به شمار آید، وقوع آن بعید به نظر میرسد. چراکه عقبنشینی دولت امانوئل مکرون از تصمیم افزایش قیمت سوخت نتوانست بهعنوان یک پیروزی نسبی برای جنبش مطرح شود. ازاینرو به نظر میرسد جنبش جلیقه زردها نقطه پیروزی خود را فراتر از انجام مجموعهای از اقدامات اصلاحی جستجو میکند؛ لذا تغییر دولت فعلی فرانسه از طریق انتخابات یا استعفای زودهنگام و روی کار آمدن یک دولت رفاهی یا شبه رفاهی میتواند نقطه پایان و پیروزی نسبی و مشروط جنبش جلیقه زردها باشد. اگرچه با توجه به نشانههایی مانند تأکید عمومی جنبش بر استعفای مکرون، وقوع این سناریو با استعفای رئیسجمهور فرانسه یا انتخابات ریاست جمهوری بعدی محتمل به نظر میرسد، پیروزی و پایان جنبش در این سناریو یک پیروزی و پایان نسبی است و با توجه به ریشههای عمیق آن، جنبش ظرفیت لازم برای فعالیت مجدد در آینده را حفظ خواهد کرد.
۳. فوران و گسترش
سومین سناریو که احتمال وقوع آن را نمیتوان از نظر دور داشت، فوران جنبش و گسترش آن در فرانسه و حتی دیگر کشورهای اروپایی است. وجود کسری بودجه، نرخ بالای بیکار و کاهش قدرت خرید مردم در سطح کشورهای اروپایی بهعنوان ریشههای مشترک و مشابه جنبش جلیقه زردها میتواند موجب گسترش آن در ورای مرزهای ملی فرانسه شود. همانگونه که در سایر کشورهای اروپایی مانند انگلستان، هلند و بلژیک تظاهراتی در اعلام همبستگی با جنبش جلیقه زردها برگزار شد، فراگیری جنبش جلیقه زردها میتواند موجب آثار و پیامدهایی در سراسر اتحادیه اروپا شود. از جمله این پیامدها میتوان به قدرت گیری جریانهای راست و چپ افراطی در انتخابات ملی کشورهای اروپایی و سراسری پارلمان اروپایی اشاره کرد. اتفاقی که میتواند موجب ظهور پدیدههایی مانند برگزیت (خروج انگلستان از اتحادیه اروپا) در سایر کشورهای اروپایی نیز شود. اگرچه وقوع این سناریو در کوتاه و حتی میانمدت دور از ذهن به نظر میآید، اما به دلیل وجود شکافهای اقتصادی و معیشتی در اغلب کشورهای اروپایی، در بلندمدت محتمل به نظر میرسد.
ریشههای جنبش جلیقه زردهای فرانسه بسیار فراتر از اعتراض به تصمیمات اخیر دولت این کشور برای افزایش قیمت سوخت است. عمق این ریشهها را باید در مشکلات عدیده اقتصادی فرانسه به شمول نرخ بیکاری بالا، کاهش مستمر قدرت خرید عمومی و کسری بودجههای متوالی که از سه دهه گذشته وجود دارند جستجو کرد. از طرفی دیگر این جنبش ویژگیهایی دارد که آن را از نمونههای مشابه خود در فرانسه و حتی دیگر کشورهای اروپایی متمایز میکند. خیزش پیرامون علیه مرکز، خودجوشی و خودرهبری و درنهایت پویایی و پیشروندگی سه ویژگی برجسته این جنبش هستند که در کنار هم ظرفیت منحصربهفردی را برای حیات مستمر و مداوم آن ایجاد کرده است. با توجه به ریشهها و ویژگیهای جنبش جلیقه زردها، سناریوهای متعددی را میتوان برای آینده آن در نظر گرفت. فرسایش و سرکوب جنبش اولین سناریو ممکن است که با توجه به یکساله شدن جنبش وقوع آن غیرمحتمل است. پیروزی و پایان نسبی از طریق استعفای رئیسجمهور فرانسه یا انتخاب فرد دیگری که بتواند به دغدغههای جنبش جلیقه زردها پاسخ گوید دومین سناریو است که در کوتاهمدت و میانمدت محتمل به نظر میرسد. در بلندمدت نیز احتمال دارد میان جنبش جلیقه زردهای فرانسه با جنبشهای مشابه در دیگر کشورهای اروپایی ایجاد همبستگی شده و موجب فوران و گسترش جنبش شود.
انتهای پیام/
سالار نامدار وندایی/ پژوهشگر مسائل بینالملل