به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، اواخر آبان ماه ۹۸ بود که در ماهشهر عدهای با سلاح نیمه سنگین، سه روز یکی از جادههای اصلی این شهر را بستند و به سوی وسایل نقلیهای که قصد عبور داشتند شلیک کردند. پس از این اتفاق نیروهای امنیتی اولتیماتومی سه روزه به این افراد برای باز کردن مسیر دادند اما پس از سه روز آنان جاده را باز نکردند. به همین دلیل نیروهای امنیتی ناچار به درگیری برای باز کردن جاده شدند که در این میان تعدادی از هر دو طرف کشته و در نهایت جاده بازگشایی شد.
یک ماه پس از این حوادث حامد هادیان، از خبرنگاران و فعالان شبکههای اجتماعی، به میان مردم ماهشهر رفت و پای سخن آنان نشست تا مشخص شود در ماهشهر چه اتفاقی افتاده و پشت این اعتراضات چه بوده است. در لابهلای حرف مردمی که او با آنان صحبت میکرد، میتوان یک کلید واژه مشترک را یافت؛ فقر، بیکاری و تبعیض. آنان میگویند در شهری که این همه ثروت خدادادی در آن نهفته است، بسیاری از جوانان بیکارند و نمیتوانند هزینه زندگی خود را تامین کنند.
یکی از مصاحبه شوندگان با لهجه شیرین، اما پر از اندوه جنوبی به خبرنگار میگوید، ما پول مفت از کسی نمیخواهیم، میخواهیم کار کنیم و در برابر کار نان زندگی مان را درآوریم؛ آیا این توقع زیادی است؟ دیگری میگوید که دهها تن را از شهر دیگری اینجا میآورند و به کار مشغول میکنند، اما جوانان ماهشهری کار ندارند! آن دیگری البته حرف مهم تری میزند و میگوید که مردم فقر و سختی را حتی تحمل میکنند، اما تبعیض را نمیتوانند تحمل کنند.
به تازگی اسماعیل معنوی، خبرنگار خوزستانی در یک رشته توئیت به گزارش حامد هادیان از حوادث ماهشهر در آبان ۹۸ پاسخ داده است. او در این توئیت ها زوایای دیگری از واقعیت ماجرا را با نقد گزارش حامد هادیان مطرح کرده است. معنوی در این توئیت ها نوشته است:
«در مورد ماهشهر و ویدئویی که دوستان دغدغه مندم ساختند چند نکته دارم، اولا توجه کنید که من "اسماعیل معنوی" هستم و افتخارم این است که مرا به نام دفاع از روستاییان و محرومان و به نام انعکاس واقعیت از خوزستان میشناسند، پس لطفا "بخشِ دیگری از واقعیت" را هم از زبان من بشنوید.
نه تنها در ماهشهر بلکه در کل خوزستان مناطقی داریم که مردم در کنار صنایع بزرگ و درآمدزا و بر روی میادین بزرگ نفتی در فقر و محرومیت زندگی میکنند. از مسجدسلیمان گرفته تا کوت عبدالله و ماهشهر و حتی خرمشهر. اصل ماجرا اینجاست، این درد بزرگی است که باید به فکر چاره اش باشیم.
در ویدئوی مذکور به گلایههای مردم از تبعیض و محرومیتها به خوبی پرداخته شده، اما با یک غفلت بزرگ و "پَرِش" مواجهیم! بدون اشاره به "طرح ریزی و عملیات سنگینِ مسلحانه و شهادت چند نیروی نظامی"، اینگونه برداشت میشود که نیروهای امنیتی با مردمِ عادی و معترضان برخوردهای خشن داشتهاند!
برای درک بهتر از عملیات مسلحانه تروریستی در ماهشهر کافیست بدانید که در مواجهه با پلیس، تیراندازیهای دقیق انجام میشده و شهیدصیادی که از فرماندهان نیروهای ناجا بود به وسیله یک "تک تیرانداز" به شهادت رسید! مردم عادی برای اعتراض به گرانی بنزین با سلاح جنگی به خیابان میآیند؟! اساسا به دلیل حضور همین تک تیراندازها بود که نیروهای نظامی از خودروی زرهی استفاده کردند، البته صرفا برای محافظت از جان نیروها از این خودرو استفاده شده و هیچ تیری شلیک نشده است.
بخش دیگری از حقیقت مربوط به خسارات است. در این ویدئو به گونهای برداشت میشود که "هیچ شیشهای هم شکسته نشده"، این در صورتی است که میلیاردها تومان به مردم و بیت المال خسارت وارد شد، بانک فلکه مرکزی به آتش کشیده شد، کارگران در شرکتهای نفتی محاصره شدند و چند روز شیفت عوض نکردند.
از تردد خودروهای سنگین که مواد اولیه کارخانهها و کالاهای اساسی مردم را جابهجا میکردند جلوگیری شد، حتی راننده کامیونها را کتک میزدند و خودروهای شان را متوقف میکردند. این خسارات به اندازه شکستن یک شیشه نیست؟! و اما، نه تنها ماهشهر بلکه کل خوزستان مظلوم است، زیر پای مان نفت است، ولی شبکه فاضلاب هم نداریم. اقتصاد ایران روی پاشنه خوزستان میچرخد، اما مدیران عُرضه حل مسائل اولیه اش را هم ندارند، برای رفع مشکلات خوزستان تلاش کنیم، خوزستان لنگر امنیت کل کشور است. این را بفهمیم!
رد یا تایید این ویدئو نباید باعث شود که از اصل ماجرا غافل شویم، زخم را درمان کنیم تا مگسها دور شوند. البته همانطور که در توییتهای قبلی گفتم در روایتهای مان نباید "پَرِش" داشته باشیم.»
انتهای پیام/