به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه دیلی صباح چاپ ترکیه در گزارشی جزئیات بیشتری از ماجرای قتل خاشقجی را فاش کرد و نوشت: ماجرای قتل جمال خاشقجی به عنوان یکی از سیاهترین پروندهها در سالهای اخیر به تدریج به لطف یافتههای جدید که روز جمعه منتشر شد، روشنتر و از رمز و راز آن کاسته میشود. این یافتهها به هویت دو عضو دیگر جوخه ترور و مدارک صوتی بیشتر مربوط میشود.
در این مطلب آمده است: از زمانی که خاشقجی وارد کنسولگری استانبول شد و دیگر از آن خارج نشد، تقریبا سه ماه میگذرد. قتل این روزنامهنگار سعودی مستقر با وجودی که در قلب یکی از بزرگترین شهرهای جهان و علاوه بر آن، در داخل یک مرکز دیپلماتیک انجام گرفت، به سرعت به یکی از وحشیانهترین و پررمز و رازترین جنایات در تاریخ اخیر معروف شد.
دیلی صباح در ادامه نوشت: گرچه این حادثه هولناک در ابتدا مثل بمب صدا و صدها سوال را مطرح کرد، اکثر این معماهای پاسخ داده نشده به تدریج کشف شدهاند. کتابی که اخیرا در خصوص این ماجرا منتشر شده است، ابعاد بیشتری از این جنایت و جزئیات تازهای را فاش میکند که به ما تصویر روشنتری از رویدادهایی ارائه میدهد که به قتل این روزنامهنگار ناراضی و پیامدهای آن انجامید.
کتاب «خشونت دیپلماتیک: اسرار تاریک قتل خاشقجی» نوشته فرحت اونلو، عبدالرحمن سیمسک و نظیف کرامان از روزنامه صباح ترکیه که دو روز قبل منتشر شد، یک منبع معتبر برای کسانی است که به این مسئله علاقمندند و جزئیات تازهای از این موضوع را فاش میسازد.
جالبترین موارد در میان جزئیات تازه فاش شده را هویت دو فرد جدیدی که از اعضای «جوخه ترور» بودند، و نیز مدارک صوتی جدیدی تشکیل میدهد که حاوی اطلاعاتی در ارتباط با قبل و بعد از آن قتل است و ثابت میکند که آن جنایت از پیش طراحی شده بود و با خونسردی صورت گرفته بود.
افشای دو چهره جدید در جوخه ترور سعودی
تا به الان هر آن چیزی که میدانستیم، این حقیقت بود که جوخه ترور متشکل از ۱۵ عضو بود که هویت شان قبلا فاش شده است و سه فرد دیگری که به آنها کمک کردند، همان مسئلهای که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور (ترکیه)، به آن اشاره کرد.
گرچه روزنامه صباح قبلا هویت یکی از این سه نفر را به عنوان احمد عبدالله المزینی اعلام کرده بود، که به عنوان رئیس دستگاه اطلاعات سعودی در استانبول شناخته میشود، هویت دو فرد دیگر تا به الان ناشناخته بوده است. اسامی فاش شده این دو نفر عبارت است از سعد موید القرنی و مفلس سَیام المصلح. هر دوی آنها ضمن آنکه به عنوان نگهبانان کنسولگری عربستان کار میکنند، در واقع عضو دستگاه اطلاعات سعودی هستند و درست مانند المزینی گذرنامه دیپلماتیک دارند. اما از آنها در نوار صوتی ۷.۵ دقیقهای مربوط به آخرین لحظههای زندگی خاشقجی که در اختیار چند کشور و آژانس اطلاعاتی قرار گرفت، خبری نبود و علت این بود که آنها در واقع رهبری جوخه اعدام را بر عهده نداشتند بلکه رئیس گروه اکتشاف بودند که مسئول خلاص شدن از جسد خاشقجی بود و برای این منظور مکانهای متعددی را در استانبول شناسایی کردند و یک روز قبل از جوخه اعدام وارد استانبول شده بودند.
نوار صورتی ۷.۵ دقیقهای فقط یک جزء از کل است
از سوی دیگر، نوار صوتی ۷.۵ دقیقهای عمدتا به صحبتهای ماهر عبدالعزیر مطرب به عنوان رئیس جوخه اعدام و صالح محمد طبیقی متخصص سم شناسی که مسئول جسد خاشقجی و تکه تکه کردن آن بود، مربوط میشود.
عربستان سعودی پس از هفتهها اظهارات رسمی ضد و نقیض ادعا کرد که این روزنامهنگار در یک «عملیات خودسرانه» کشته شده بود و ۱۸ نفر را که ادعا میشد با این قتل ارتباط داشتند، بازداشت کرد. در همان روز ناپدید شدن خاشقجی ۱۵ سعودی دیگر که بسیاری از آنها ماموران اطلاعاتی سعودی بودند، وارد استانبول شدند و در زمان ناپدید شدن خاشقجی در کنسولگری بودند. همه آن افراد، از جمله مطرب و طبیقی، از آن زمان به بعد ترکیه را ترک کردهاند و متعاقبا از سوی مقامات سعودی بازداشت شدند.
در این کتاب به یک منبع سری اشاره میشود که به شرط آنکه نامش فاش نشود، با نویسندگان کتاب صحبت کرد. این منبع گفت که گرچه گفته میشود طبیقی بازداشت شده است، او در واقع با خانوادهاش در ویلایی در جده به سر میبرد. به گفته این منبع، مقامات سعودی به طبقی گفتند که در ملاءعام ظاهر نشود، و این امر حاکی از آن است که نه تنها طبیقی بلکه بقیه افرادی که تصور میشود بازداشت شدهاند، در واقع تحت بازداشت نیستند بلکه مخفیانه زندگی میکنند.
مقامات ترکیه به کرات گفتهاند محاکمه قاتلان خاشقجی باید در ترکیه برگزار شود، اما مقامات سعودی این درخواست را رد کرده و گفتهاند مظنونان در عربستان محاکمه خواهند شد.
مسئله دیگری که در این کتاب فاش شد، این حقیقت است که مدت زمان نوار صوتی ۷.۵ دقیقه نیست بلکه بسیار طولانیتر و محتوای آن بسیار مفصلتر است. مثلا یک نوار صوتی مربوط به یک ساعت قبل از خاشقجی صحبتهای مطرب، الطبیقی و الحربی را شامل میشود. در این نوارها صدای سه قاتل شنیده میشود که میگویند «ابتدا به خاشقجی میگوییم، او را به ریاض میبریم و در صورت خودداری کشته خواهد شد.»
به نوشته نویسندگان این کتاب، نوارهای صوتی موجود در واقع همانهایی هستند که هسپل (رئیس سیا) را متقاعد کرد که آن قتل برنامهریزی شده بود نه یک تصمیم ناگهانی. در این نوارها همچنین شنیده میشود که الطبیقی قاتل میگوید: «در تکهتکه کردن مهارت دارم، تاکنون هرگز بر روی یک جسد گرم کار نکردهام، اما میتوانم به آسانی ترتیب جسد او (خاشقجی) را بدهم. معمولا من هر وقت اجساد را تکهتکه میکنم، هدفون میگذارم و موزیک گوش میدهم و قهوه هم میخورم.»
قبلا منابع رسانهای گزارش دادند که طبیقی در زمان تکهتکه کردن جسد خاشقجی موزیک گوش میداد. اما این نوارهای صوتی نشان میدهند گرچه او معمولا به موزیک گوش میدهد، هیچ مدرکی وجود ندارد که در این مورد هم موزیک گوش میداد.
وقتی که خاشقجی از پذیرش بازگشت به ریاض خودداری کرد، مطرب گفت که در صورت همکاری بخشیده خواهد شد. او سپس از خاشقجی خواست پیامی برای پسرش صالح در ریاض ارسال کند و به وی اطمینان دهد که در سلامت در استانبول به سر میبرد تا موجب سوء ظن نشود؛ پیامی با این مضمون که «اگر مدتی نتوانستی با من تماس بگیری، نگران نشو» اما خاشقجی از اینکار نیز خودداری کرد. سپس صدای خاشقجی شنیده میشود که میگوید «میخواهید مرا بکشید؟ میخواهید مرا خفه کنید؟ »
در این کتاب آمده است، وقتی که خاشقجی بالاخره فهمید که زنده از کنسولگری خارج نخواهد شد، همچنان آرام و خونسرد بود. سپس به دستور مطرب پنج عضو جوخه اعدام به خاشقجی حمله کردند تا با پوشاندن سرش با یک کیسه پلاستیکی او را خفه کنند. بر اساس نوارهای صوتی، آخرین جمله خاشقجی این بود که «دهنم را نبندید، آسم دارم. شما دارید خفهام میکنید.» طبق گزارشهای موجود، خاشقجی مدت پنج دقیقه در برابر قاتلانش مقاومت کرد.
رئیس سیا به لرزه افتاد
در این کتاب همچنین آمده است: صداهای ضبط شده در این پنج دقیقه چنان هولناک است که حتی اعضای دستگاه اطلاعاتی که در چنین مسائلی تجربه دارند، با گوش کردن آنها بسیار مضطرب شدند. حتی (جینا) هاسپل (رئیس سیا) طبق گزارشهای موجود، با شنیدن آن صداها و صدای مترجم که از عربی به انگلیسی ترجمه میکرد، به خود میلرزید.
هسپل پس از گوش کردن به آن نوار، به هاکان فیدان، رئیس سازمان اطلاعات ملی ترکیه (ام آی تی)، گفت این موفقیتی است که «یک یا دو بار در تاریخ اطلاعاتی» بدست میآید و به او تبریک گفت.
بر خلاف ادعای رسانهها، این ماجرا در دفتر محمد العتیبی، سرکنسول عربستان در استانبول، رخ داد و بر خلاف ادعای رسانه ها، او اصلا چنین چیزی نگفت که «اینکار را در اتاق من انجام ندهید.» ادعای دیگری که در رسانهها مطرح شد و در واقع دروغ است، تماس مطرب با فردی از داخل کنسولگری است با این مضمون که «به رئیس بگو کار انجام شد.» بر اساس این کتاب، هیچ مدرکی دال بر این مسئله وجود ندارد. نیویورک تایمز در ماه نوامبر گزارش داد که مطرب با یک مقام ارشد تماس گرفت و به او گفت «به رئیست بگو»، و طبق گزارش رسانهها آن فرد ولیعهد عربستان بود، برای تایید اینکه «ماموریت انجام شد و کار تمام شد.»
ادعای وجود یک همدست محلی که ابتدا از سوی سعودیها مطرح شد، مورد دیگری است که در این کتاب بی اعتبار شمرده شده و گفته شده است که این تلاشی از سوی عربستان برای «دستکاری» در این پرونده بود. ریاض قبلا از وجود یک همدست محلی در این پرونده سخن گفته بود. اما وقتی که ترکیه از ریاض خواست ماهیت او را اعلام کند، همان ادعا از سوی سعود المعجب، دادستان عربستان، در جریان سفرش به استانبول در ۳۰ اکتبر، رد شد.
در ضمن، در این کتاب همچنین سوالات مطرح درباره نوارهای صوتی برجسته شده است، چون ادعاهای بسیاری در رسانهها درباره این مسئله مطرح شده دال بر آنکه آنها بطور غیرقانونی بدست آمده و ترکیه تعمدا در آن ساختمان استراق سمع میکرد. در واقع آن صدها بطور خودکار ضبط شد و ترکیه تعمدا با استراق سمع از ساختمان کنسولگری آنها را ضبط نکرده بود.
همچنین صداهایی در ارتباط با تماسهای تلفنی بین استانبول و ریاض از ۲۸ سپتامبر که خاشقجی برای اولین بار در ارتباط با اسناد ازدواج خود وارد کنسولگری شد، ضبط شده است و نشان میدهد برنامهریزی آن قتل از همان روز شروع شد.
بر اساس نوارهای موجود، فرایند تکهتکه کردن جسد خاشقجی پس از کشتن وی نیم ساعت طول کشید و بوسیله یک اره کالبد شکافی صورت گرفت و افراد حاضر در صحنه دچار تهوع و استفراغ میشدند و طبیقی بر سر آنها فریاد میکشید «چرا همین طور ایستادهاید؟»
بر طبق یافتههای این کتاب، همچنین هیچ مدرکی درباره اینکه چگونه سعودیها از شر جسد خاشقجی خلاص شدند، وجود ندارد و نیز هیچ مدرکی درباره حل کردن جسد وی در اسید بدست نیامده است.
پس از تمام شدن کار، آثار آن جنایت در سه مرحله از ساختمان کنسولگری پاکسازی شد. اول، قاتلان خودشان کنسولگری را تمیز کردند. سپس، کارکنان کنسولگری در بعد از ظهر آن روز پاکسازی وسیعی بعمل آورند. بالاخره، پاکسازی کامل و «واقعی» پس از گذشت نه روز از آن قتل با ورود دو کارشناس این مسئله، یک شیمیدان به نام خالد یحی الزهرانی و یک سمشناس به نام احمد عبدالعزیز السنوبی انجام گرفت. این دو نفر با یک گروه یازده نفره از عربستان با ادعای کمک به کشف آن قتل به ترکیه آمدند. پاکسازی آخر یک هفته طول کشید تا اینکه تیمهای اطلاعاتی ترکیه در ۱۷ اکتبر ساختمان کنسولگری را بررسی کردند.
علت احتمالی این قتل: پروژه «ارتش زنبورها»
در این کتاب همچنین سعی شده است پاسخهایی برای دلایل به قتل رسیدن خاشقجی ارائه شود. خاشقجی به عنوان یک چهره ناراضی شناخته میشود که به شدت منتقد ولیعهد عربستان بود. اما به گفته عمر عبدالعزیز، دوست نزدیک خاشقجی و فعال مستقر در کانادا که مصاحبهای اختصاصی با نویسندگان این کتاب انجام داد، خاشقجی چیزی بیش از یک منتقد دولت سعودی بود. او در واقع بر روی یک پروژه مشترک با عبدالعزیز موسوم به «ارتش زنبورها» کار میکرد.
این ارتش رسانههای اجتماعی قرار بود متشکل از ناراضیان سعودی باشد با این هدف که واقعیات پادشاهی سعودی را در برابر ارتش محمد بن سلمان معروف به «مگسهای امبیاس» برملا سازد. «مگسهای امبیاس»کاملا در عرصه رسانههای اجتماعی فعال است و هر کاری بتواند برای بزرگ جلوه دادن عربستان سعودی انجام میدهد. خاشقجی حتی شخصا در این پروژه سرمایهگذاری کرد و پنج هزار دلار به عبدالعزیز داد و قول داد ناراضیان عربستانی بیشتری پیدا کند.
طبق ادعای عبدالعزیز، دولت سعودی با اطلاع از فعالیتهای خاشقجی او را تهدیدی برای خود میدید. عبدالعزیز پیامهای متنیاش با خاشقجی را نشان داد که گفته بود امبیاس مانند یک «پک- من» است.
در انتهای این مطلب آمده است: قتل خاشقجی موج بیسابقهای از اعتراضات بینالمللی را برانگیخت و بسیاری از کشورها را مجبور کرد در روابطشان با ریاض تجدید نظر کنند. امروز با افشای جزئیات جدید درباره این ماجرا، جامعه بینالملل تقریبا تمامی اطلاعات را درباره پرونده خاشقجی در اختیار دارد. اما یک سوال همچنان بدون پاسخ باقی میماند «جسد خاشقجی کجاست؟»
انتهای پیام/
انتشار کتابی درباره جزئیات قتل خاشقجی در ترکیه