به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ماه ربیعالاول و ربیعالثانی به واسطه معانی که در لغت دارند از جمله ایام نیکو و پربرکت ماههای قمری شمرده میشوند، اما اوایل ماه ربیعالاول شهادت حضرت سکینه (س) و شهادت امام حسن عسکری (ع) را داریم، شهادتی که بلافاصله پس از آن امامت، ولی نعمتان حضرت مهدی (عج) آغاز میشود.
امام حسن عسکری (ع) یازدهمین اختر امامت در هشتم ربیعالاول سال ۲۳۲ هجری قمری در مدینه از دامن مادری پاک به نام حدیثه چشم به جهان گشود. مادری که در نقلهای گذشته آمده، این بانوی والامقام را عارفه، صالحه برشمردند و نام او را حدیث یا حدیثه مینامند.
«ابومحمد» ملقب به حسن بن علی بن عسکری از فرزندان امام هادی (ع) است که به واسطه زندگی در منطقه نظامی و تحت نظر بودنشان توسط حکومت وقت به ایشان لقب «عسکری» دادند، البته این لقب برای امام هادی (ع) نیز هست، چراکه ایشان هم مانند فرزندنشان در حصر و تحت شدید امنیتی بودند.
آنچه در ویژگی ظاهری حضرت بیان شده آوردهاند که ایشان رنگ گندمگون، چشمان درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش متعادل و اندامش متناسب بود، و با آنکه جوان بودند تمام بزرگان و دانشمندان زمان خود را تحت تاثیر نفوذ کلام خود قرار میدادند و همه را به حلم، بخشش، تقوا و مکارم اخلاقی دعوت میکردند.
بر اساس اسناد روایی و تاریخی امام حسن عسکری (ع) همسری اختیار نکردند و مادر حضرت مهدی (عج) نرجس خاتون معروف به شاهزاده رومی (ملیکا) از کنیزان حضرت بودند که تنها فرزندانشان حضرت ولیعصر (عج) بود. (ادامه این روایت را در خبر زیر بخوانید)
بیشتر بخوانید: داستان ازدواج امام حسن عسکری(ع) با شاهزاده روم
حضرت حسن عسکری (ع) از همان سنین کودکی همراه پدرشان به اجبار راهی عراق شدند و در شهر سامرا پایتخت حکومت عباسیان تحت الحفظ قرار گرفتند به حدی که تمام رفتو آمدهای حضرات زیر نظر رفتار شدید امنیتی بود.
امام پس از هجرت از مدینه به سامرا تمام طول عمر خود را در حصر سپری کردند و تنها امامی هستند که به حج نرفتند، اما برخی از نقلها در
عیون اخبار الرضا آمده که راوی حضور حضرت را در مکه شنیده است که بنا به اسناد مختلف بر سر این استدلال شبهات زیادی وجود دارد.
دوره امامت امام حسن عسکری (ع) هم زمان با سه خلیفه عباسی بود که پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام هادی (ع) به امامت رسیدند و مدت ۶ سال در کنار شیعیان بودند.
حجت الاسلام والمسلمین سید جلال حسینی معاون تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی در ادامه در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،گفت: یکی از وظایف هر امامی، این است که جانشین بعد از خودشان را به جامعه معرفی کنند، به همین دلیل امام حسن عسکری (ع) نیز از این قانون مستثنی نبودند، البته باید در نظر داشت که در هر شرایط فرهنگی، اجتماعی و .. امام به هر نحو که بود امام بعد از خودشان را معرفی می کردند. شرایط امام حسن عسکری (ع) نیز در دوران سخت فرهنگی و خفقان اجتماعی بودند که در هر لحظه مورد کنترل ماموران حکومت عباسی بودند و هر لحظه همانند اینکه خودشان به شهادت رسیدند، امکان به شهادت رساندن حضرت مهدی (عج) بود.
وی بیان کرد: در آن شرایط امام حسن عسکری (ع) به صورت خاص و ویژه اصحاب خاص خانواده خود امام زمان (عج) را به آنها معرفی کردند و بعد از آن چهار تن از یاران حضرت ولی عصر (عج) بودند که امام عصر خود را شناختند.
معاون تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی افزود: امام حسن عسکری (ع) 6 سال امامت کردند و در تمام این سالها همواره تحت مراقبت بودند و چندین بار توسط ماموران حکومت عباسی محبوس شدند و شیرینی کلام امام تا زندانیان و زندانبانها را تحت تاثیر خودشان قرار داده بود. یکی از اهداف حکومت عباسی از بین بردن نسل امام حسن عسکری (ع) بود، چراکه آنها می دانستند حضرت مهدی (عج) از فرزندان امام خواهد بود، لذا براساس این بود ناگزیر بودند که حضرت را تحت الحفظ داشته باشند و در هفته دو روز ایشان را به دارالخلافه می بردند و مسیر رفت و آمد حضرت را کنترل می کردند، اما امام حسن عسکری (ع) در مقابل تمام این هجمهها با تقیه رفتار می کردند و حتی به یاران خود می گفتند در مسیر با اشاره هم به من سلام نکنید، چرا که باعث دردسر برای شما می شود و دیگر شما در امان نیستید.
حجت الاسلام والمسلمین حسینی ادامه داد: مهمترین فعالیت فرهنگی که امام حسن عسکری (ع) انجام داد، تربیت شاگردان و زمینه سازی امامت حضرت مهدی (عج) بود، چرا که ایشان در دوره امامت خود وکلایی از جانب خود به دیگر بلادهای مسلمان و غیرمسلمان فرستاده بودند تا شیعیان سوال های خود را از آنها جویا شوند.
در زمان امام حسن عسکری (ع)، حرکتهای اعتراضآمیزی انجام گرفت که برخی از آنها از سوی شیعیان و برخی با سوء استفاده از نام علویان بود.
قیام علی بن زید و عیسی بن جعفر
این دو که علوی و از تبار امام حسن مجتبی (ع) بودند، در سال ۲۵۵ هجری در کوفه قیام کردند. معتز، سپاهی بزرگ به فرماندهی سعید بن صالح معروف به حاجب را به سوی آنها فرستاد و این قیام را سرکوب کرد.
قیام علی بن زید بن حسین
وی از نوادگان امام حسین (ع) بود و در زمان مهتدی عباسی در کوفه قیام کرد. شاه بن میکال با سپاهی بزرگ به مقابله او رفت، ولی شکست خورد. وقتی معتمد عباسی به قدرت رسید، کیجور ترکی را به سوی او فرستاد. علی بن زید پس از چندی تعقیب و گریز در سال ۲۵۷ هجری قمری کشته شد.
قیام احمد بن محمد بن عبدالله
او در زمان معتمد عباسی در مصر بین برقه و اسکندریه قیام کرد و با پیروان زیادی که پیدا کرد، ادعای خلافت نمود. احمد بن طولون، کارگزار ترک خلیفه در آن دیار، سپاهی به سوی او فرستاد تا یاران او را از اطرافش پراکنده ساختند و او را پس از مقاومت، کشتند.
شورش صاحب زنج
علی بن محمد عبدالقیسی در سال ۲۵۵ قمری در زمان معتمد قیام کرد. امام حسن عسکری (ع) با صراحت اعلام کرد که صاحب زنج از اهل بیت نیست.
سوابق بازداشت و خطرى که همواره از طرف دستگاه حاکم متوجه جان حضرتش بود و این که حضرت یک شخصیت مخالف سیاسى به حساب مى آمد و نیز رحلت آن حضرت در سنین جوانى، همگى دلیل شهادت آن حضرت میباشد. آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری توسط سمی که از طرف معتمد خلیفه عباسی به زور به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند.
امام حسن عسکری (ع) را نزد طاغوت عباسی «معتمد» آوردند. او که از احترام جمیع طبقات مردم به امام و مقدم داشتن ایشان بر تمام علویان و عباسیان به تنگ آمده بود و از شنیدن فضائل حضرت مالامال از کینه شده بود، تصمیم گرفت ایشان را به شهادت برساند؛ لذا زهری کشنده به امام خوراند که بر اثر آن، بدن حضرت رنجه گشت و ایشان بستری شدند، اما با همه درد و آلام جسمانی صبورانه کار خود را به خداوند واگذار کردند.
از آنجا که امام یک چهره کاملا شناخته شده در سامرا بود، هنگام رحلتش هالهاى از غم و بهتزدگى فضاى سامرا را فرا گرفت. احمد بن عبید الله در روایتى که قسمتى از آن پیش از این ارائه شد، این صحنه را چنین وصف کرده: وقتى امام عسکرى (ع) رحلت کرد، صداى شیون و فریاد همه جا را فرا گرفت. مردم فریاد مىزدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه براى تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسى)، بنى هاشم، شخصیتهاى نظامى و قضایى و منشیان و مردم به سوى جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتى برپا بود.
انتهای پیام/
يا أَبا مُحَمَّدٍ، يا حَسَنَ بْنَ عَلِي، أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.
اي ابا محمّد، اي حسن بن علي، اي پاكنهاد عسكري، اي فرزند فرستاده خدا، اي حجّت خدا بر بندگان، اي آقا و مولاي ما، به تو روي آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوي خدا به تو توسّل جستيم و تو را پيش روي حاجاتمان نهاديم، اي آبرومند نزد خدا، براي ما نزد خدا شفاعت كن.