سریال معاویه محصول عربستان سعودی از جنبه‌های مختلفی قابل نقد است که اولین آنها تصویر نادرستی است که از عصر جاهلیت و دوران تاریکِ پیش از اسلام به مخاطب ارائه می‌دهد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد جواد گودینی* - شبکه mbc به تازگی یک مجموعه تلویزیونی با عنوان "معاویه" را در برنامه پخش قرار داده و این اثر هنری به زندگی و شخصیت تاریخی معاویه‌بن‌ابی‌سفیان (نخستین پادشاه اسلام و موسس خلافت بنی‌امیه) از دوران کودکی تا دستیابی به خلافت اختصاص دارد. این مجموعه دارای اشکال‌ها و ایراد‌های اساسی از منظر تاریخی بوده و اینجانب به عنوان کسی که درباره زندگی معاویه کتابی با عنوان "معمای معاویه بن ابی سفیان" را تالیف نمودم، بر آن شدم تا با نگاهی تحلیلی به این مجموعه تلویزیونی بنگرم و پس از بررسی علمی، مهمترین نقد‌هایی که به این فیلم وارد می‌دانم، به شرح ذیل است:

۱- نخست تصویر نادرست از عصر جاهلی و دوران تاریکِ پیش از بعثت رسول اکرم (ص) که بت پرستی، جهل و نادانی، خرافات و رسوم ناصواب، زندگی مردم آن روزگار را دربر گرفته و در این فیلم، دوران جاهلیت، به خوبی تصویر نگردیده و رفاهی موهوم برای مردم این عصر به تصویر کشیده شده و صنادید و چهره‌های قریش نیز افرادی دانا، خردمند و بافرهنگ به تصویر کشیده شده‌اند؛ در این میان، آنچه بیشتر نظر بینندگان را به خود جلب می‌نماید، تصویر شگفت آوری است که از ابوسفیان بن حرب (پدر معاویه و یکی از چهره‌های بنی امیه و از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام) نشان داده می‌شود؛ مردی خردمند، حکیم، دانا به فنون مذاکره و خانواده دوست؛ گویی همه ویژگی هایش خوب و ارزنده بوده و تنها ویژگی ناپسندش، همان بت پرستی است! ابوسفیان در این مجموعه به گونه‌ای به تصویر کشیده شده که گویی یکی از حکما و فلاسفه یونان همچون سقراط یا ارسطو بوده است! این تصویر سازی، با شخصیت حقیقی ابوسفیان به عنوان یکی از معاندانِ قریش و امضاکنندگان معاهده فشار اقتصادی بر پیامبر (ص) و خاندان هاشمی و جنگ افروزانِ قریش در برابر اسلام و مسلمانان که در نبرد اُحُد و نبرد خندق (احزاب) نقش تعیین کننده‌ای در ایجاد صفوف مشرکان و مدیریت جنگ با مسلمانان ایفا نموده، تفاوتی چشمگیر دارد. علاوه بر این، امکانات رفاهی که در مکه و مدینه آن روزگار به تصویر کشیده شده، با واقعیت فاصله بسیار دارد و در مدینهِ صدر اسلام، خبری از تخت‌های مجلل، لباس‌های فاخر، خانه‌های بزرگ و دارای امکاناتی همچون پرده‌های بلند و دسترسی به پزشک و ... نبوده است.

۲- نکته دیگر، شجاعت و دلاوری معاویه بن ابی سفیان است؛ در این مجموعه تلویزیونی معاویه را مردی شجاع و جنگ آور معرفی کرده و به طور نمونه، در نبرد حُنَین (در سال هشتم هجری؛ پس از فتح مکه) نشان می‌دهد که فرزند ابی سفیان با دشمنان همچون قهرمان مبارزه می‌کند؛ گویی زندگی یکی از مجاهدان رشید و بزرگ اسلام همچون حمزه، امام علی (ع)، ابودُجانه و ... موضوع فیلم است. به گواهی تاریخ، معاویه در نبرد‌ها نقش تعیین کننده‌ای نداشته و از شجاعت چندانی برخوردار نبوده است؛ وی در نبرد بدر (که آن زمان در سپاه مشرکان بوده)، در برابر امام علی (ع) قرار گرفت و از میدان فرار کرد و از آنجایی که امام (ع) هرگز کسی را که در برابر ایشان فرار می‌کرد، تعقیب نمی‌نمود، فرزند ابی سفیان از این معرکه جان سالم بدر برد. در نبرد صفین نیز هنگامی که امام علی (ع) از پور ابی سفیان دعوت نمود با ایشان مبارزه کرده و دو لشکر را از جنگ معاف نماید و نتیجه این پیکار در نبردِ دو نفره معین شود، معاویه این پیشنهاد را نپذیرفت و هنگامی که با اعتراض عمرو بن عاص مواجه گردید، پاسخ داد: تو می‌دانی علی (ع) در هیچ نبردی شکست نخورده، گمان می‌کنم در فرمانروایی شام طمع کرده‌ای (می خواهی مرا به کشتن دهی و خود فرمانروای شام شوی). این گزاره‌های تاریخی، با آنچه در فیلم نمایش می‌دهد، تضادی کامل دارد.

۳- در این مجموعه همچنین ادعا شده ابوسفیان نیز در نبرد حنین با رشادت به مبارزه پرداخت و حتی چشم او نیز دچار آسیب شد؛ سوالی که به ذهن هر بیننده‌ای ایجاد می‌شود این که: ابوسفیان تا پیش از فتح مکه بزرگترین دشمن اسلام بوده، چگونه به یکباره این چنین تحولی در او به وجود آمده و در صف مجاهدان قرار می‌گیرد و جانفشانی می‌کند؟! این ادعای فیلم نیز عاری از صحت بوده و حاصل اندیشه‌های موهوم فیلم سازان است.

۴- معاویه در این مجموعه تاریخی (به تاسی از برخی منابع تاریخیِ هواداران بنی امیه) کاتبِ وحی معرفی شده است؛ این در حالی است که کاتبان وحی (چهره‌هایی همچون امام علی «ع»، اُبیّ بن کَعب و زید بن ثابت) از اصحاب بسیار نزدیک و قابل اعتماد رسول اکرم (ص) بوده و معاویه که در آن زمان، به تازگی در جرگه مسلمانان وارد شده و سابقه دشمنی با اسلام را نیز در کارنامه اش دارد، نمی‌تواند در این جمعِ قابل اعتماد درآید. علاوه بر این که بسیاری از مورخان همچون مدائنی و ابن ابی الحدید معتزلی نیز در آثار خود تصریح نموده‌اند، معاویه از کاتبان وحی نبوده و تنها نامه‌های رسول خدا (ص) به سران قبایل را می‌نگاشت. از این رو این مطلب، مخدوش بوده و معرفی فرزند ابی سفیان به عنوان کاتب وحی، دروغی بزرگ است.

۵- جریان شورای شش نفره برای انتخاب خلیفه سوم نیز با واقعیت تاریخی فاصله دارد و اشاره‌ای به اختلاف اصحاب در این خصوص نشده و سخنان امام علی (ع) در بیان شایستگی خود طرح نگردیده است.

۶- اشاره‌ای به نقد‌های امام علی (ع) به شیوه حکومتی خلیفه سوم (به ویژه در انتخاب امرا و مسئولان بلاد اسلامی از میان بنی امیه و به طور اخص جایگاه ویژه معاویه در شام که مورد انتقاد شدید امام «ع» بوده)، نشده است.

۷- در سیاست مداری، زیرکی، خردورزی و دانایی معاویه بن ابی سفیان، زیاده روی شده است. اگر چه وی مردی سیاست مدار و برخوردار از عقل و تجربه بوده، اما از این استعداد در راه تحقق اهداف خودخواهانه اش بهره می‌جست. بدون تردید وی برای دستیابی به برنامه هایش، از راه‌های ناصواب و مخالف اخلاق و شرع نیز بهره می‌جسته و از آن اِبایی نداشته است. نمونه بارز این سوء استفاده او از عقل و تجربه، تحمیل نبرد صفین (نام مکانی نزدیک رِقّه سوریه که این نبرد تاریخی در سال ۳۷ هجری در آن واقع شد) بر دولت نوپای علوی به بهانه خون خواهی خلیفه سوم بوده است؛ تا از این رهگذر خود را به خلافت نزدیک سازد. فرزند ابی سفیان به خوبی می‌دانست امام علی (ع) نه تنها در موضوع قتل خلیفه سوم نقشی نداشته، بلکه از او در برابر مهاجمان دفاع نموده و حتی به عنوان واسطه میان وی و مخالفانِ بنی امیه، نقش آفرینی نموده است؛ اما برای آنکه بهانه‌ای برای فرار از بیعت با امام (ع) داشته باشد، امام (ع) را به دست داشتن در کشتن خلیفه متهم نمود و شامیان را به جنگ تشویق نمود و شامیان که به او اعتماد فراوانی داشتند و از فضیلت‌های امام علی (ع) و سابقه ایشان در اسلام بی خبر بودند، خواسته او را اجابت نموده و راهی این پیکار شدند. لازم به ذکر است فرزند ابی سفیان در حالی امام علی (ع) را به قتلِ عثمان متهم می‌کرد که خودِ او در کمک رسانی به خلیفه، کوتاهی نمود و هنگامی که عرصه بر خلیفه سوم تنگ گردید و از معاویه درخواست کمک کرد، فرزند ابی سفیان از کمک به خلیفه خودداری نمود و تنها تظاهر کرد برایش نیرو‌های کمکی می‌فرستد. پس از کشته شدن خلیفه سوم، روزی معاویه با یکی از اصحاب پیامبر (ص) با نام ابوالطفیل عامر بن واثله دیدار نمود و از او پرسید: چرا خلیفه را یاری نکرده است؟ او نیز پرسید: چرا شما به کمک او نرفتید در حالی که لشکر شام از شما پیروی می‌کردند؟ معاویه پاسخ داد: آیا خون خواهی خلیفه، نوعی یاری رساندن نیست؟!

به هر روی پیکار صفین و جنگ افروزی معاویه در برابر امامِ حق و کسی که اکثریت قریب به اتفاق مهاجرین و انصار و نمایندگان سرزمین‌های گوناگون با وی بیعت نموده بودند، دلیلی است بر بلند پروازی و جاه طلبی معاویه و از نقاط بسیار منفی کارنامه سیاسی و حکومتی او به شمار می‌رود و به قتل چهره‌هایی از اصحاب همچون عمار بن یاسر و هاشم مِرقَال و خیل گسترده‌ای از مردم (از دو لشکر) منجر گردید. پس از جریان حَکَمیت و پایان یافتن نبرد صفین با خدعه و فریب عمرو بن عاص (مشاور معاویه)، راه برای دستیابی فرزند ابی سفیان به خلافت هموار گردید و پس از شهادت امام علی بن ابی طالب (ع) و صلح امام حسن مجتبی (ع) با پور ابی سفیان، وی به خلافت دست یافت. با خلافت معاویه، دوران نوینی در جهان اسلام آغاز گردید. او بر خلاف تعهدش، فرزند خود یزید (که به فرعون این امت مشهور است) را به جانشینی خود برگزید، خلافت را در میان دودمان ابی سفیان موروثی کرد و به دیگر سخن، خلافت را به سلطنت تبدیل کرد، چهره‌هایی از یاران امام علی (ع) که حاضر نبودند به آن حضرت (ع) دشنام داده و او را لعن گویند (همچون حُجر بن عَدِی و یارانش) را به قتل رساند و چهره سخت گیر و ستم کاری همچون زیاد بن ابیه را در عراق بر جان و مال مسلمانان مسلط نمود و او نیز (به دستور معاویه و با اطلاع او) بر شیعیان و پیروان اهل بیت (ع)، ظلم و ستم فراوانی به انجام رساند و دستان خود را به خون بیگناهانِ بسیاری رنگین ساخت؛ تا جایی‌که گروهی از مردم عراق رهسپار مدینه شده و در کنار مزار رسول خدا (ص) تحصن نمودند تا خداوند آنان را از شرِ زیاد برهاند!

این‌ها علاوه بر بدعت‌هایی است که فرزند ابی سفیان در دینِ خدا قرار داده و در مواردی، آشکارا به مخالفت با سنت رسول خدا (ص) می‌پرداخت و برای ریحانه آن حضرت (امام حسن مجتبی «ع») دسیسه نموده و با همدستی همسرِ امام (جَعده بنت أشعث بن قیس)، سبط اکبر را به شهادت رساند. وی همچنین در زمان خلافت (بر خلاف روش خلفای راشدین)، خود را خلیفه و جانشین خداوند می‌پنداشت و اندیشه جَبر (مجبور بودن انسان و سلب اراده و اختیار) را رواج می‌داد. 

آنچه در این فیلم مشاهده می‌شود، تنها نقاط مثبت و  برجسته سازی آن و نادیده گرفتن خطا‌ها و در مواردی اعمال ناپسند و ستم گری‌های او در حق امت و توجیه اقدامات اوست؛ از این رو از جاده انصاف خارج شده و در مواردی می‌توان به صراحت گفت تحریف تاریخ و حقائق تاریخی است و لازم است بینندگان با دقت و توجه به منابع معتبر تاریخی، به دیدن این مجموعه تلویزیونی اقدام نمایند.

* پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد دانشگاه

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۰۷ ۲۹ اسفند ۱۴۰۳
باسلام و قبولی طاعات و عبادات شما.
با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی و مسئله تورم اقتصادی و اختلاسهای نجومی در ایران اصلا به صلاح نیست از سریال معاویه انتقاد و نقد کنیم.
بهتراست اول از نظام سیاسی اقتصادی و اجتماعی خودمان نقد صورت گیرد.