به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره در مطلبی به بررسی شکست 11 رئیسجمهور پیشین آمریکا در برقراری صلح با کره شمالی پرداخت و نوشت: بر خلاف تصور عموم، مسئلهای که قرار است در نشست روز 12 ژوئن (22 خرداد) بین دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، بررسی و حل و فصل شود، بحث غیر هستهای کردن پیونگ یانگ نیست. آمادگی پیونگ یانگ برای تعلیق فعالیتهای هستهای کاملا مشخص است. آنچه مشخص نیست این است که آیا واشنگتن حاضر است به درخواست اصلی پیونگیانگ که تضمین امنیت است، عمل کند؟
در ادامه این گزارش آمده است: شکی نیست که کره شمالی میتواند برنامه تسلیحات هستهای خود را غیرفعال کند. اما این در صورتی امکانپذیر است که آمریکا نیز به تعهدات خود پایبند باشد و در صدد تحمیل یک توافق خلع سلاح هستهای یکجانبه بدون تعهدات متقابل نباشد. اما تاریخچه شکستهای آمریکا در مذاکره با کره شمالی و تعهد آن برای برقراری صلح و امنیت در شبه جزیره کره، تا حد زیادی دلسردکننده است. دولتهای پیشین آمریکا همواره در توافق با کره شمالی و تضمین صلح و امنیت در شبه جزیره کره شکست خورده و بارها فرصت توافق با پیونگ یانگ را از دست دادهاند.
اظهارات اخیر جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و مایک پنس، معاون ترامپ در خصوص کاربرد «مدل لیبی» برای کره شمالی نشان میدهد دولت فعلی آمریکا همچنان نگرش روسای جمهور پیشین این کشور را ادامه میدهد؛ نگرشی که مقامات آمریکایی را طی 64 سال گذشته وادار کرده است تا در این مسیر (مذاکره با کره شمالی) به جای سازش به تقابل و استفاده از زبان زور روی بیاورند.
در سال 1954، اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین، آمریکا، انگلیس و فرانسه طی نشستی در ژنو به بررسی اوضاع شبه جزیره کره و منطقهای که در آن زمان «هندوچین» نامیده میشد، پرداختند. «جان فاستر دالس»، وزیر امور خارجه دولت وقت آمریکا (دولت دوایت آیزنهاور، سی و چهارمین رئیس جمهور آمریکا) موضع لجوجانهای را در مسیر رسیدن به توافق پیش گرفت. در حالیکه در سال 1953، همه طرفین درگیر در جنگ کره، توافق موقت آتشبس را امضا کرده بودند و همه شرایط برای حل و فصل مسائل سیاسی منطقه فراهم بود، اما فاستر از مذاکره مستقیم با چینیها خودداری کرد. او حتی حاضر به دست دادن با نماینده چین در این نشست نشد و جلسه را خیلی زود ترک کرد.
پس از آن در سال 1957، آمریکا با طرح پیشنهاد استقرار تسلیحات هستهای در شبهجزیره کره عملا و به صورت یکجانبه بند 13 توافقنامه آتشبس را نقض کرد و یک سال بعد نیز موشکهای هستهای «آنست جان» (Honest John) خود را در کره جنوبی مستقر کرد. این اقدام آمریکا موجب شد نقش کمیته نظارتی ملل متحد که وظیفه جلوگیری از ورود سلاح و نیروهای نظامی به شبه جزیره کره را داشت، تضعیف شود.
در طول دهه 1960 میلادی (دوره ریاست جمهوری جان اف کندی و لیندون جانسون در آمریکا) روابط دیپلماتیک واشنگتن و پیونگیانگ کاملا خصمانه شد؛ به گونهای که کره شمالی در سال 1968 ناو جاسوسی نیروی دریایی آمریکا موسوم به "یو اس اس پوئبلو" را متوقف و تسخیر کرد. کره شمالی در سال 1969 نیز با استفاده از جنگندههای میگ-21، هواپیمای جاسوسی آمریکا را با 31 پرسنل نظامی در دریای ژاپن سرنگون کرد.
از دهه 1970، کره شمالی سیاست متفاوتی را اتخاذ کرد. در سال 1974، دولت وقت کره شمالی نامهای به کنگره آمریکا ارسال کرد. پیونگیانگ در این نامه واشنگتن را به مذاکره برای یک معاهده صلح دعوت کرد؛ معاهدهای که جایگزین توافق آتشبس موقت بود. با این حال، نه دولت ریچارد نیکسون و نه دولت جرالد فورد پاسخی به این درخواست پیونگ یانگ ندادند.
متعاقب آن، کیم ایل سونگ، رهبر وقت کره شمالی، با بهرهگیری از سیاستهای خارجی کارتر که در جهت کاهش نیروهای نظامی آمریکا در کره جنوبی بود، بار دیگر ایده توافق صلح میان واشنگتن و پیونگیانگ را مطرح کرد. ولی به واسطه مخالفتهای پنتاگون، بار دیگر توافق صلح میان این دو کشور شکست خورد.
زمانی که رونالد ریگان در سال 1981 وارد کاخ سفید شد، دستور افزایش تعداد نظامیان آمریکایی در کره جنوبی را صادر کرد. او اساسا با یک توافق صلح با کره شمالی مخالف بود و در مقابل، روابط با کره جنوبی را گسترش داد. جانشین او، جرج هربرت واکر بوش (بوش پدر) نیز صرفا به کاهش سلاحهای هستهای در شبهجزیره کره بسنده کرد و از تعداد نظامیان آمریکایی در کره جنوبی کاست ولی به صورت جدی وارد مذاکره با کره شمالی نشد.
بیل کلینتون، چهل و دومین رئیس جمهور آمریکا، اقدامات بیشتری برای حل و فصل مناقشات بین آمریکا و کره شمالی انجام داد. در سال 1994، یک چارچوب مورد توافق بین ایالات متحده و جمهوری دمکراتیک خلق کره با هدف متوقف و جایگزین کردن برنامه بومی نیروگاه هستهای کره شمالی منعقد شد و ابلاغیه مشترک (Joint Communique) بین واشنگتن و پیونگ یانگ در سال 2000 به نقطه عطفی در روابط دو طرف تبدیل شد. با این حال، به رغم حدود یک دهه مذاکرات سطح بالا میان آمریکا و کره شمالی، با روی کار آمدن جرج دبلیو بوش (بوش پسر) و اتخاذ سیاست جنگطلبانه علیه کره شمالی و نامیدن این کشور به عنوان یکی از ارکان «محور شرارت»، روابط میان دو کشور بار دیگر تیره و تار شد.
در ادامه، عدم تعهد دولت بوش به ماده 2 چارچوب مورد توافق بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری دمکراتیک خلق کره مبنی بر عادیسازی کامل روابط سیاسی و اقتصادی (که در دولت کلینتون منعقد شده بود) موجب شد کره شمالی از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) خارج شود. به رغم برگزاری مذاکرات شش جانبه در سال 2003، دولت بوش به سیاستهای خصمانه خود علیه پیونگ یانگ ادامه داد تا اینکه در نهایت، در سال 2006، پیونگ یانگ نخستین آزمایش هستهای خود را انجام داد.
دولت باراک اوباما نیز «استراتژی صبر» را با اتکاء به اعمال تحریم علیه کره شمالی در پیش گرفت. اما فعالیتهای هستهای پیونگ یانگ همچنان ادامه یافت و نتیجه آن دستیابی به موشکهای بالستیک قارهپیما با قابلیت حمل کلاهک هستهای شد. با این حال، کره شمالی از سال 2012 تا 2016 دستکم 5 بار خواستار عقد توافقنامه دائم صلح شد و در ششم مارس امسال (2018) نیز رسما طی بیانیهای که دفتر ریاستجمهوری کره جنوبی آن را منتشر کرد، اعلام کرد که در صورت رفع تهدید نظامی آمریکا نیازی به نگه داشتن تسلیحات هستهای خود ندارد.
الجزیره در انتهای گزارش خود آورده است: کره شمالی هماکنون یک کشور هستهای است. پیشنهادات آن روی میز است و قادر است از موضع قدرت مذاکره کند. دونالد ترامپ، میتواند از این فرصت برای پایان دادن به شکست سیاست روسایجمهور پیشین آمریکا در قبال کره شمالی استفاده کند. در واقع، توپ دوباره در زمین واشنگتن است.
انتهای پیام/