خداوند از ظاهر و باطن همه آفریدگان و از نهان جان انسانها آگاه است و بر رفتارهای آشکار و پنهان آنها ناظر است. او هم جهان هستی را آفریده و هم گردش آن را تدبیر می کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛  قرآن عواملی مانند ایمان، تقوا، شکر نعمت، استغفار، انفاق، مهلت دادن به کار برای شدت بخشیدن به عذاب آنان در قیامت و سرانجام امتحان و آزمایش را اسباب گشایش در روزی و ناسپاسی، کفران نعمت، کفر و امتحان را عوامل تنگی روزی معرفی می کند.

نعمت های الهی برای همه و امانت در دست مردم

منابع طبیعی و ثروتهای اولیه برای جامعه به مثابه کل و عموم مردم آفریده شده است. وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ (الرحمن، ۱۰) زمین را برای خلایق آفرید. هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (بقره، ۲۹). او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.


بیشتربخوانید : عامل موفقیت انسان در آخرت چیست؟


«وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ» (نحل، ۵۳) «آنچه از نعمت ها دارید، همه از سوی خداست و هنگامی که ناراحتی به شما رسد، فقط او را می خوانید.» همچنین می فرماید: «وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ ۚ» (نور، ۳۳). «و چیزی از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهید». بنابراین، امکانات عالم نعمتها و موهبت های الهی هستند که در اختیار بشر قرار گرفته اند.

اگر او دستور به انفاق دهد نسبت به بخشش مال خود دستور داده است. اگر گردش ثروت در دست عموم را مطالبه کرده نمی توان گفت من با دانش خود کار کردم و دولت نمی تواند از من بگیرد و به فقرا بدهد بنا بر این، استدلال قارون که: « قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِی» [قارون] گفت: «این ثروت را با دانشی که نزد من است به دست آورده ام»، استدلال درستی نیست. بنابر این الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قرآن کریم دیدگاههایی مانند جان لاک و نوزیک را بر نمی تابد. دیدگاه مبتنی بر این که افراد حقوق و وظایف اساسی و طبیعی دارند و هیچ مسئله اخلاقی، اجتماعی و فلسفی ای نباید محدودیتی برای این حقوق ایجاد کند. افراد می توانند منابع مالی خود را به صورتی کامل و نامحدود کنترل کنند.

آنها نیاز ندارند رضایت کسانی را جلب کنند که از ناحیه وسعت حقوق ملکی، و فراوانی برخورداری های آنها از منابع مالی، امکانات و موقعیت های اجتماعی، در فشار قرار می گیرند. (ر. ک. واعظی، ۱۳۸۸، ص ۳۲۲ – ۳۲۶.)

قبض و بسط روزی در مشیت الهی
خداوند از ظاهر و باطن همه آفریدگان و از نهان جان انسانها آگاه است و بر رفتارهای آشکار و پنهان آنها ناظر است. او هم جهان هستی را آفریده و هم گردش آن را تدبیر می کند. این گونه آموزه ها با دئیسم که آفرینش جهان را آنی و لحظه ای می پندارد و آفریدگار جهان را همانند معمار بازنشسته دست بسته می داند که جهان و انسان را به حال خود رها ساخته تا بشر با رفتار بر طبق طبیعت خود راه سعادت را بپیماید به طور کامل متفاوت است.

إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ ۚ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا (اسراء، ۳۰). به یقین، پروردگارت روزی را برای هر کس بخواهد، گشاده یا تنگ می دارد؛ او نسبت به بندگانش، آگاه و بیناست. سنت الهی بر این است که « إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ» (رعد، ۱۱)؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سویی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!

مشیت الهی بر این است که تغییر و تحولها، باید از درون صورت گیرد. از جمله دگرگونی هایی که در زندگی افراد و جوامع ممکن است پدید آید، تغییر در در آمد، ثروت و رفاه است. سنت خدا است که «مَن جَدَّ وَجَدَ»؛ «هرکس بکوشد، بیابد». هر جامعه ای می تواند با تدبیر، کار و فعالیت، ثروتمند شده یا با سوء مدیریت و کم کاری به جامعه ای فقیر تبدیل شود.

خداوند زمینه کار و تلاش را برای انسان فراهم ساخته، نیازها و تمایل ها را در بشر به وجود آورده و از طرفی به انسان، انگیزه و توانایی لازم داده است تا در تلاش برای کسب روزی باشد و بتواند نیازهای مادی و معنوی خود را تأمین کند و رفاه دنیایی و سعادت آخرتی خویش را به دست آورد. این روند معمول است؛ ولی اولا با وجود همه این غرائز و انگیزه های درونی، عله العلل اوست و همه چیز رزق و عطای خداوند متعال است. ثانیا، جمله «مَن جَدَّ وَجَدَ»، قاعده ای همیشگی و کلی نیست. در جامعه فراوان مشاهده می شود که افراد یا اقوامی به هر دری می زنند، گشوده نمی شود.

کلیت «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِم»، بلافاصله با جمله « وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ؛ و هنگامی که خدا اراده سویی به قومی [به سبب اعمالشان] کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت.» تخصیص داده شده است. ثالثا؛ از بعضی آیات استفاده می شود که گسترش روزی بعضی و محدودیت روزی دیگران، معیاری برای ارزش فردی بر فرد دیگر یا یک فرد در زمانی در مقایسه با زمان دیگر نیست؛ هم چنان که تنگی معیشت، دلیل بر خشم و غضب خداوند نیست.

خداوند گاهی انسان را به وسعت روزی، آزمایش می کند و اموال زیادی در اختیار او می گذارد، میزان مقاومت و پایمردی او را روشن می سازد و آنان را از این طریق پرورش می دهد. گاهی ثروت بسیار، مایه بلا و عذاب جان صاحبان آنها است و هرگونه آرامش را از آنان می گیرد. (ر. ک: مکارم شیرازی و دیگران، ج ۲۰، ص ۳۷۳.)

آیات متعدد حاکی از این هستند که خداوند به هر کس بخواهد، روزی بی حساب (بدون عوض) می دهد یا به بعضی بیش تر و به برخی کم تر می دهد. آیاتی به بیان حکمت ها و مصالح این «بسط و تقدیر» پرداخته اند. بعضی آیه ها، فلسفه بخشش را «امهال» کافران معرفی می کند و دستهای بیان می کنند که خداوند می خواهد به این وسیله، انسان را تربیت کند؛ روح سخاوت، فداکاری و از خودگذشتگی را در انسان پرورش دهد. افزون بر این اگر بسیاری از مردم در روزی شان گشایش شود، راه طغیان پیش می گیرند؛ بنابراین صلاح آنها است که اندازه معینی روزی داشته باشند که نه باعث فقر و نه طغیان شود. بعضی آیات فقر و ثروت را وسیله ای برای آزمایش نام می برند تا انسان پرورش یابد و صابران مشخص شوند.

قرآن عواملی مانند ایمان، تقوا، شکر نعمت، استغفار، انفاق، مهلت دادن به کار برای شدت بخشیدن به عذاب آنان در قیامت و سرانجام امتحان و آزمایش را اسباب گشایش در روزی و ناسپاسی، کفران نعمت، کفر و امتحان را عوامل تنگی روزی معرفی می کند.

منبع: پایگاه اطلاع  رسانی طلیعه

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.