به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیت الله سید احمد خوانساری رحمه الله علیه ستارهای تابناک از تبار امام موسی بن جعفر علیهما السلام بود. تبار او همه عالمان فرهیخته دین بودند و نور هدایت علوی را در ضمیر جانها روشن نگاه داشتند.
پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف و برادرش محمدحسن خوانساری (م ۱۳۳۷ ه.. ق) از عالمان کامل عصر خود بودند. شب هیجدهم محرم سال ۱۳۰۹ قمری آسمان خوانسار ستارگان بی قراری را شاهد بود که چشم بر زمین دوخته، در انتظار لحظهای آسمانی در تب و تاب بودند. به ناگاه ستارهای در خانه سید یوسف درخشید و چشمان پدر و مادر را روشن ساخت.
پدر به پاس رسالت عظمی نام احمد را برگزید و مادر به مهر علوی او را در آغوش کشید. سومین بهار از زندگی شیرین کودکی را پشت سر میگذاشت که باد خزان بر خرمن مهر پدری زد و او را از دست سید احمد گرفت. از آن پس سرپرستی او را برادر گرانقدرش سید محمدحسن پذیرفت.
حکایتی که میخوانیم به عنوان یکی از کرامات ایشان نقل شده است:
مرحوم آیت ا… العظمی سید احمد خوانساری بیماری زخم معده داشتند که احتیاج به عمل جراحی داشت، از طرفی ایشان سالخورده و از لحاظ جسمی ناتوان بودند و تحمل جراحی بدون بیهوشی نیز ممکن نبود.
پیش از آنکه عمل جراحی آغاز شود، ایشان اجازه بیهوش کردن را به پزشک ندادند [چون به نظر ایشان در وضعیت بیهوشی، تقلید مقلدینشان دچار اشکال میشد]از این رو به پزشکان معالج فرمودند:
هرگاه من مشغول قرائت سوره مبارکه انعام شدم، شما مشغول عمل شوید؛ من توجهم به قرآن است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمیآید. [ایشان آنچنان به قرآن توجه پیدا میکردند که احساس درد نمیکردند.]همان طور هم شد و با تمام شدن عمل جراحی، قرائت سوره مبارکه انعام نیز به پایان رسید!
منبع: وبسایت فرهنگی اخلافی
انتهای پیام/
آمین