به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،شاید شما هم در طول گفتگوها و مراودات روزانه بسیار شنیده باشید که مردم از اصطلاحات نظامی استفاده می کنند. البته این اصطلاحات، خاص نبردها و فضاهای نظامی هستند اما به نظر می رسد کاربردهای دیگری نیز پیدا کرده اند. وقتی یک فوتبالیست را جنگنده و تجارت را نوعی رزم و نبرد بی تعارف و کار سیاسی و اقتصادی را کاری در دو خاکریز می دانند، بد نیست در این باره بیشتر بدانیم و خالی از لطف نیست که دانستنی هایی از جنگ و اصطلاحات و رویکردهای آن داشته باشیم.
تمرکز قوا و تمرکز هدف در جنگ ها، یک نکته مهم است. گاهی وقت ها شما قادر نیستید با همه ستون ها و سربازان و ادوات دشمن که در حال نزدیک شدن به شماست مقابله کنید. در این صورت راهکار این است که همه چیز را کانالیزه کنید. یعنی یک منطقه باریک را مشخص کنید که به واسطه موانع طبیعی یا مصنوعی از هم جدا بشود. حتی این منطقه را را می توان به وسیله بمباران و آتش تهیه خودی ها ایجاد کرد؛ به این صورت که عده یا ستون های دشمن از یکدیگر جدا شده و کانالیزه شدن صورت می گیرد.
اصل جنگ در پشت جبهه هاست. اگر پشت جبهه ها در تامین نیازهای اساسی رزمندگان ناکارآمد باشد، جنگ چندان به طول نخواهد انجامید. لجستیک این بخش از جنگ است. شامل فعالیت هایی است که آمادترابری، تعمیر و نگهداری، تخلیه، بستری کردن، خدمات ساختمانی، توزیع و تولید مواد مورد نیاز جبهه ها در مکان های مناسب و حتی ایجاد امنیت برای انتقال این موارد است. در واقع جابجایی جنگ افزار، مهمات و جیره غذایی در موقع حرکت از مکان اصلی به سمت خط مقدم را شامل می شود.
احتمالا این سربازها را دیده اید که یک کیسه برزنتی بزرگ را پشت خودشان انداخته اند و در شهر راه می روند. این کیسه، کیسه انفرادی نامیده می شود. اغلب برزنتی است و برای نگهداری از لباس و وسایل شخصی سربازان و رزمندگان از آن استفاده می شود. یک کیسه دیگر هم داریم که به آن می گویند کیسه خواب. نوعی رختخواب سبک کیسه مانند است که در عملیات های صحرایی یا هنگام رزم که خبری از سنگر و این جور چیزها نیست، از آن استفاده می کنند.
یک خط را فرض کنید که در طول جنگ روی آن حرکت ها و ارتباط های یگان های مختلف نظامی صورت می گیرد. جنگ ها بیشتر در یک منطقه منظم و خط کشی شده و تر و تمیز اتفاق نمی افتد، بلکه اغلب در بیابان ها یا شهرهای ویران شده یا ... اتفاق می افتد. خب، یگان های نظامی چطور باید با هم ارتباط بگیرند؟ نمی شود که بدون ارتباط باشند و هر کسی کار خودش را بکند؛ این می شود محور. نیروهای غیر خودی هم همیشه تلاش های فراوانی دارند تا این محورها را ناامن کنند.
نیروهای خودی قصد دارند که از نقطه موجود به نقطه موعود بروند تا بتوانند ماموریت شان را انجام بدهند. نیروهای عملیات شناسایی، شروع به شناسایی منطقه می کنند. بعد گزارش می دهند که فلان موانع طبیعی و فلان موانع مصنوعی وجود دارند که باعث می شوند حرکت نیروهای خودی کُند یا حتی غیرممکن شود. این، می شود تعریف مانع. حالا مانع می تواند یک سلسله جبال از کوه ها باشد یا خندق ها و میدان های مین و ...
لابد در فیلم های دفاع مقدسی هم زیاد دیده اید که از میدان مین، مثلا معبر باز کرده اند تا نیروها و ستون ها پشت سر هم حرکت و از آن عبور کنند. معبر، گذرگاه و محل عبور را گویند؛ راه باریکی که از منطقه ای خطرناک یا جنگلی یا صعب العبور ایجاد می شود تا نیروهای خودی، البته با تعداد و به روش مشخص ازی آن عبور کرده و ماموریت خود را به سرانجام برسانند. تعریف غیرنظامی اش هم می شود راهی که دو نقطه یا مکان مختلف را به هم می رساند. معبرها، دارای مدل های پیاده، غیر موتوری، موتوری، آبی و ... هستند.
لجستیک را که یادتان مانده؟ این به همان حوزه مربوط می شود. آماد به تمامی اقداماتی اطلاق می شود که طی آنها همه امکانات مورد نیاز یگان ها در شرایط مختلف، جنگ و رزم با رعایت اصول حفاظتی و امنیتی، تامین و توزیع می شود. به این منظور، آمادگاه ها هم شکل گرفته اند؛ به جایی گفته می شود که مسئول انجام یک یا چند بخش از امور دریافت، تفکیک، طبقه بندی، انبار کردن، توزیع، نگهداری و ... آماده می شود. در واقع آماد گاه موارد و مواد مورد نیاز ارتش ها را برای ادامه جنگ تأمین می کند.
این یکی هم جزء موارد معروف جنگ هاست؛ به این صورت که گروهی مسلح از یک یگان را انتخاب می کنند تا بروند و منطقه ای را تحت پوشش داشته باشند، به چه منظوری؟ حالا یا ماموریت شناسایی دارد یا هدفی رزمی. شاید که هر دو را هم به این گروه محول کنند. احتمالا در فیلم های دفاع مقدس موارد گشتزنی را زیاد دیده اید. این گشتی ها، برای ناامن کردن منطقه جهت حضور نیروهای غیرخودی است.
سرواژه های معنای سیستم کنترل و اعلام خطر هوابرد را کنار هم چیده اند و شده است آواکس. در کل امکانات جاسوسی و اعلام خطر در جنگ ها، از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند. این امکانات اگر با ضعف روبرو باشند، کار را برای نیروهای خودی به خصوص در آسمان دچار اشکال می کنند. آواکس ها در واقع نوعی ایستگاه رادار نیرومند و متحرک برای عملیات های فرماندهی و کنترل و مدیریت جنگ هم محسوب می شوند.
نیروهای خودی و غیرخودی روبروی هم قرار گرفته اند و علیه هم، آتشباری می کنند. از کجا این آتشباری شروع می شود؟ همانجا را موضع می نامند. اساسا موضع جایی است که یگان های نظامی با جنگ افزارهای جنگی در آنجا مستقر شده و از آنجا به دشمن تیراندازی یا روی دشمن آتشباری می کنند. یک موضعی نیروهای خودی دارند و یک موضعی هم نیروهای دشمن یا غیر خودی. محل قرار گرفتن جنگ افزارهای سنگین را نیز موضع تیر می نامند.
جنگ قاعده و قانونی ندارد، هر چند که برایش قواعدی بین المللی تعریف کرده اند؛ ولی همان ها هم که چنین قواعدی تبیین کرده اند، می دانند جنگ یعنی بی قانونی و هر وقت لازم دانستند، قواعد را زیر پا می گذارند. یکی از این بی قانونی ها، استفاده از مواد شیمایی است. برای مقابله با این اتفاق معمولا از ماسک ها استفاده می شود. این ماسک ها در کیفی قرار گرفته اند که در جیب این کیف ها، آمپول های آتروپین و امیل نیتریت قرار دارند. این آمپول ها علیه گاز اعصاب کاربرد دارند. وقتی نیروها پی بردند که حمله شیمیایی شده است، آنها را برداشته و سر سبزرنگ شان را جدا کرده و به قسمت داخلی ران فشارش می دهند. سه عدد از آن وجود دارد که هر 10 دقیقه، باید داخل ران فرد مصدوم زده شود.
هر تیم فوتبالی، یک بدنه ذخیره هم دارد. به این ترتیب که عده ای از بازیکنان تیم به عنوان بازیکن ذخیره روی نیمکت ها می نشینند تا هر وقت مربی صلاح دانست، وارد زمین شوند. طبیعی است که ممکن است بازیکنان داخل زمین خسته شوند، آسیب ببینند یا خوب عمل نکنند. در این صورت باید بازیکنانی برای تعویض وجود داشته باشند.
در جنگ نیز این اصل رعایت می شود و ما نیروی احتیاط داریم. به این ترتیب که بخشی از نیروهای یک یگان وقتی که عملیات شروع می شود، وارد عملیات و درگیری نمی شوند و عقب نگه داشته می شوند، چرا؟ به همان دلیلی که یک تیم فوتبال بازیکنان ذخیره دارد؛ برای این که اگر نیاز شد و تلفات بالا بود و ... نیروی احتیاط وارد عمل شود.
منبع:برترین ها
انتهای پیام/