چنانچه کل منابع آب کشور را به استناد گزارش‌های وزارت نیرو حدود 108 میلیاردمترمکعب در نظر بگیریم حدود 40درصد آن در جلگه‌خوزستان جاریست که بیش از 42میلیارد مترمکعب بر سال خواهد بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به جرات می‌توان گفت یکی از عمده‌ترین مشکلات در استان خوزستان که علاوه بر جنبه‌های زیست‌محیطی دارای تبعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و بویژه اقتصادی و .... است، مقوله کیفیت آب رودخانه‌ها و تالاب‌های این استان است. در سال‌های اخیر مشکلات جدی زیادی در تامین آب شرب سالم در شهرهای آبادان، خرمشهر، اهواز، شوش و دیگر شهرها ایجاد شده که عامل اصلی آن افت کیفیت آب در رودخانه‌های استان بوده و چنانچه سد دز وجود نداشت احتمالا بیش از 5 میلیون نفر در استان خوزستان با مشکلات جدی تامین آب شرب مواجه بودند.
 
**فعالیتهای انسانی مهم در جلگه خوزستان
مهمترین فعالیتهای انسانی که در جلگه خوزستان که برمحیط زیست آن اثرگذاراست را می‌توان به اجرای طرحهای توسعه‌ای اشاره کرد که بطور عمده پس از جنگ تحمیلی رخ داده است. این طرح‌های توسعه شامل ایجاد و توسعه طرحهای کشت‌و‌صنعت ‌نیشکر، طرح‌های توسعه نفت‌و‌گاز و توسعه مناطق جمعیتی و صنعتی می‌باشد. گذشته از افزایش جمعیت شهرها و روستاها که منجر به تولید مقادیر چشمگیر فاضلاب‌های مربوطه شده و اغلب آن بصورت خام و تصفیه‌ نشده به محیط‌زیست تخلیه می‌شوند؛ انجام فعالیت‌های آبزی‌پروری که بطور عمده در پیرامون رودخانه کارون (و رودخانه گرگر) مستقرند نیز میزان زیادی زهاب ایجاد کرده و سپس به همین رودخانه تخلیه می‌شوند. اینها نیز از جمله فعالیت‌های کشاورزی در جلگه خوزستان هستند. طرحهای توسعه نفت‌ و‌گاز و صنایع وابسته به آن بطور عمده در مناطق جنوبی جلگه خوزستان (آبادان و ماهشهر) استقرار یافته‌اند. سایر صنایع بزرگ و یا شهرکهای صنعتی نیز بصورت پراکنده در سطح جلگه استقرار یافته‌اند. اما به جرات می‌توان گفت طرح‌های توسعهکشت‌وصنعت ‌نیشکر از جمله اثرگذارترین طرح‌های توسعه‌ای بوده است که هم در جغرافیای گسترده و هم ازنظر اثرگذاری برمحیط‌زیست چشمگیر بوده‌اند.
 
تقریبا در بخش‌های شمالی و میانی جلگه خوزستان و مناطق باختری کارون بزرگ در زمین‌هایی به مساحت بیش‌ از 150‌هزار هکتار زیرکشت نیشکر قرار دارند، بطوریکه در تصاویر هوایی و ماهواره‌ای زمین‌های مذکور را می‌توان به آسانی رصد نمود.
 
میزان مصرف آب نیز در کشت‌وصنعت‌نیشکر بسیار بالاست.
 
براساس گزارشهای رسمی وزارت نیرو (1392) برآورد شده که میزان مصرف آب در سطح جلگه رقمی حدود 16 میلیاردمترمکعب‌برسال است. با توجه به روش‌های آبیاری به‌ازای هرهکتار زمین زیر کشت، رقمی بالغ بر حدود 1200 تا 1500مترمکعب آب مصرف می‌شود. بطور میانگین یک هکتار نیشکر در طول یک دوره رویش حدود 65-45 هزارمترمکعب آب مصرف می‌کند. تعداد دوره‌های آبیاری در هر دوره کشت‌نیشکر بطور میانگین 25-30 بار آبیاری است. در نتیجه برای مثال زمینهای زیرکشت دو واحد دهخدا و امام‌خمینی(ره) با مساحت حدود 35000هکتار واقع در حوضه آبریز و حریم تالاب هورالعظیم درهردوره کشت حدود 1500‌میلیون‌مترمکعب (5/1 میلیاردمترمکعب) آب مصرف و حدود نیمی از آن را بصورت زهاب به محیط‌زیست تخلیه می‌کند!
 
**چندوچون زهابهای کشت‌وصنعت‌نیشکر در جلگه‌خوزستان
 
زهاب به آبهای خروجی از شبکه آبیاری که حاصل فرایندهای آبیاری و آبشویی خاک اطلاق می‌شود که بعلت وجود املاح شسته‌شده از خاک و نیز نهاده‌های کشاورزی (دارای ترکیبات و مواد سمی) آلاینده آب و محیط‌زیست می‌باشد.
 
7 واحد بزرگ کشت‌وصنعت‌نیشکر که پس از جنگ تحمیلی در جلگه‌خوزستان ایجاد و درحال توسعه و گسترش روزافزون است، در سطح زیرکشتی بالغ بر 150هزارهکتار، علاوه بر بلعیدن مقادیر چشمگیری از منابع آب خوزستان، موجب تولید میلیاردها متر مکعب زهاب می‌گردد.
 
این واحدهای هفت‌گانه در پیرامون پرآب‌ترین و مهمترین رودخانه‌های کشور و جلگه‌خوزستان واقعند: کارون، دز، کرخه، مارون و جراحی. در بالادست جلگه خوزستان (مثلا در سد تنظیمی گتوندعلیا، سد دز و کرخه) آب موردنیاز واحدهای 7گانه تامین می‌شود و در پایین‌دست زمینهای زیرکشت با شبکه گسترده‌ای از کانالها و نهرهای طبیعی و دست‌ساز زهاب‌های خارج شده از زمین‌های زیرکشت دوباره به رودخانه‌ها، تالابها و دشتهای بایر رهاسازی و تخلیه می‌شوند. برآوردهای مربوط به تخصیص‌های آب وزارت نیرو نشان داده که زمینهای زیرکشت نیشکر کمتراز 16میلیاردمترمکعب آب را درسال مصرف می‌کنند و حدود نیمی از این مقدار را بصورت زهاب به محیط‌زیست پس می‌دهند. این زهابها بدون کوچکترین تصفیه یا بازچرخانی به محیط‌زیست جلگه رهاسازی می‌شوند. زهابهای کشاورزی واحدهای 7گانه کشت‌ و صنعت ‌نیشکر و نیز واحدهای قدیمی‌تر مانند هفت‌تپه و سایر زمین‌های کشاورزی موجود (مثلا در مناطق پیرامون اندیمشک، دزفول، شوشتر و ....) در احجام بسیار زیاد بصورتی ناپایدار، قابلیت و ظرفیت ایجاد تغییرات زیادی را در منابع آب و خاک جلگه دارند.
 
**کیفیت زهابهای کشت و صنعت‌ نیشکر

 
نیم‌نگاهی به آنچه در طول دوره کشت نیشکر در خوزستان می‌گذرد می‌تواند در شناخت بهتر محتوای این زهابها کمک کند. برای مثال آبهای ورودی به زمین‌های زیرکشت دارای هدایت الکتریکی کمتر از 1500 میکروزیمنس‌برسانتیمتر است درحالیکه در زمان خروج از زمینها (زهاب) به بالای 20 تا 30هزار میکروزیمنس‌ می‌رسد. غلظت املاح آب هنگام ورود به زمین‌های کشت حداقل دهها برابر کمتر از زمان خروج از زمین‌های زیرکشت است.
 
این به آن معناست که این آبها طی فرایند آبیاری و آبشویی بشدت شور می شوند، به عبارت دیگر این زهاب ها در طبقه‌بندی علمی آبها در ردیف آبهای «شور تا ابرشور» (Hypersaline) قرار می‌گیرند. در برخی موارد شوری زهابها بقدری بالاست که تقریبا هیچگونه موجود زنده‌ای توان زیست درآنها را ندارد. دو علت اصلی برای شوری زهابها وجود دارد: ورود املاح خاک بهنگام آبیاری و نیز آبشویی خاک. عامل اول طی آبیاری و در زمان داشت نیشکر اتفاق می‌افتد و مقادیر زیادی از املاح خاک بصورت محلول و معلق وارد زهاب می‌شوند. عامل دوم به منظور ارتقای کیفیت خاک‌های زیرکشت باید محیط خاک کاملا شسته شود. به عملیات شستشوی خاکها برای حذف املاح و قلیائیت خاک، آبشویی گفته می‌شود. اما آبشویی خاکها از نظر اثرگذاری و شوری بیش‌ از حد مهمتر است. با توجه به ویژگی عمومی خاک‌های جلگه خوزستان که قلیایی و نیمه‌شور هستند، پس از یک یا دو دوره کشت نیشکر، شور شده و بر میزان تولید محصول اثر می‌گذارند. علاوه براین زمین‌هایی که برای نخستین بار به زیرکشت می‌روند نیز باید پیش از کاشت، عملیات آبشویی خاک درآنها صورت پذیرد. در هر دوره آبشویی معمولا 5 تا 7 بار محیط خاک کاملا در آب غرقاب شده و سپس به نهرها و کانال‌های زهکش تخلیه می‌شوند. در نتیجه مقادیر بسیار زیادی از املاح خاک و هرآنچه در آن وجود دارد در زهاب وارد شده و نهایتا به محیط‌ زیست تخلیه می‌شوند.
 
همچنین استفاده از انواع نهاده‌های کشاورزی شامل انواع کودهای شیمیایی برای افزایش حاصلخیزی خاک و بکارگیری انواع سموم دفع آفات و علف‌کشها در مرحله داشت، میزان متفاوتی از این مواد وارد زهابها می‌شوند. برای مثال در هردوره کشت به ازای هر هکتار زمین زیرکشت انواع کودهای شیمیایی (با توجه به نوع آنها) بین 150 تا 350 کیلوگرم‌ و انواع سموم دفع آفات رقمی بین 40تا60‌لیتر مصرف می‌شود.
 
همچنین مقادیر زیادی از انواع آلاینده‌ها در این زهابها وجود دارد که مهمترین آنها عبارتنداز: علف‌کشها، قارچ‌کشها، مواد و ترکیبات کلروره، سولفاته، سدیم، پتاسیم، کلسیم، ذرات کلوئیدی، فلزات سنگین (آهن، مس، کادمیوم، جیوه، سرب، نیکل و کبالت)، ترکیبات فسفر و سایر املاح محلول و جامد موجود در خاک. بدیهی است این زهابها با چیرگی آلاینده‌های وارد برآن در صورت تخلیه به محیط‌زیست موجب آلودگیهای متفاوتی می‌شوند. در نتیجه بار آلودگی زهاب‌های کشت‌وصنعت‌نیشکر بالا بوده و تخلیه آنها به محیط‌زیست جز تخریب و آلودگی درپی نخواهد داشت. برای مثال زهابهای کشت‌وصنعت اما‌م-خمینی(ره) و دهخدا حدود 16 میلیارد متر مکعب آب را بلعیده و حدود نیمی از این مقدار را با مقادیر معتنابهی از انواع آلاینده‌ها، بصورت زهاب به محیط‌زیست تخلیه می‌کنند که تا مدتی پیش در حوضچه‌های تبخیری نوار مرزی تخلیه می‌شد اما از سال گذشته این زهابها به تالاب کانالیزه شده و از آنها به عنوان احیاکننده تالاب استفاده می‌شود. عدم توجه کافی به وضعیت کیفی این زهابها (هدایت الکتریکی و شوری بالا و نیز وجود انواع ترکیبات کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات در این زهابها) امیدواری زیادی را در احیای اکولوژیکی و کیفی آب تالاب ایجاد نمی‌کند، بلکه با شوری و تغییر کیفیت آب تالاب وضعیت را در آینده پیچیده‌تر خواهد کرد.
 
مثال بسیار بارز دیگری از شدت تخریبی زهاب های کشت ‌و صنعت ‌نیشکر را می‌توان در منطقه آبادان و خرمشهر یافت. طی دهه‌های پیش از جنگ تحمیلی مناطق پیرامونی اروند رود و بهمنشیر، گستره وسیعی از نخلستان ها وجود داشت (حدفاصل خرمشهر و آبادان، جزیره مینو و سایر مناطق پیرامونی بهمنشیر) که از آبگیری این دو رودخانه آبیاری شده و محصولاتی با کیفیت و حاصلخیزی بالا تولید می‌شدند. با توسعه کشت ‌و صنعت‌ نیشکر و تخلیه میلیاردها مترمکعب زهاب حاصله به رودخانه کارون و دز و به تبع آن افت شدید کیفیت آب رودخانه، مالکین و کشاورزان نخلستانها با آبیاری این آبهای آلوده ظرف چند سال نه تنها میزان تولید محصولاتشان بطور قابل توجهی افت کرد، بلکه خاک حاصلخیز این نخلستانها شور و بشدت قلیایی شده و پس از چند سال درختان نخل خشکیدند. بررسی تصاویر ماهواره از دهه 80 میلادی به این سو به خوبی وضعیت تخریب نخلستانهای این مناطق را نشان می‌دهد.
 
**آلودگی شدید آب‌های زیرزمینی
 

متاسفانه در اجرای سیستم‌های زهکشی زمین‌های زیرکشت نیشکر در دشت‌هایی که دارای سفره‌های آبهای زیرزمینی هستند (مانند دشت بزرگ دزفول-شوش)، عمق زهکش‌ها بیش از حد بوده (گاهی تا بیش از 2 متر) و این امر سبب تماس پیوسته (سطح ایستابی) آبهای زیرزمینی با زهابها می‌شود. در دشتهای جلگه خوزستان عموما عمق آب‌های زیرزمینی کمتر از 5 متر و در برخی جاها حدود 2متر است و در نتیجه آبیاری زمین‌های زیرکشت که همواره با مصرف بی‌رویه، بدون ضابطه و استاندارد انواع و اقسام کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات همراه است، سبب می‌شود علاوه بر تشدید بارآلودگی زهابها، آبهای زیرزمینی را آلوده نماید. بررسیهای صورت گرفته نشان داده است که تقریبا در تمام زمینهای زیرکشت نیشکر، آب‌های زیرزمینی به سموم دفع آفات، نیترات و ترکیبات آن، ترکیبات فسفر، فلزات سنگین (ناشی از کاربرد کودهای معدنی مانند کودهای پتاس و فسفر) و سایر ترکیبات سمی آلوده شده‌اند.
 
برای مثال در تمامی چاه‌های پیرامون شهر شوش و روستاهای اطراف آن چاه‌های مردم به این آلاینده‌ها آلوده شده و تاکنون نیز برنامه‌ای برای پیشگیری، کنترل و مهار این آلودگی‌ها توسط واحدهای آلوده‌کننده به اجرا درنیامده است.
 
**پیامدهای برهم‌خوردن تعادل هیدرولوژیکی بر محیط‌زیست جلگه خوزستان
 
مسئولان و دست‌اندرکاران بخش آب و کشاورزی خوزستان طی دو تا سه دهه اخیر زهاب‌های کشاورزی را به عنوان بخشی از آب‌های برگشتی به توده‌های آبی قلمداد نموده و هدایت آنها را به رودخانه‌ها و تالاب‌های جلگه خوزستان اصولی‌ترین و اقتصادی‌ترین روش مدیریت آب و زهاب دانسته‌اند. ساخت سدهای زیاد در بالادست حوضه‌های آبریز رودخانه‌های موجود در جلگه خوزستان و آبگیری آنها و نتیجتا کم‌آب شدن رودخانه‌های جلگه باعث شد تا ظرفیت خودپالایی و طبیعی رودخانه‌ها به شدت کاهش یابد و این امر باعث افزایش غلظت املاح، شوری و آلودگی‌ها در روخانه‌ها و تالاب‌های جلگه گردید. بطور معمول پدیده‌ها و فجایع زیست محیطی اغلب مقیاسهای دهه‌ای داشته و در دراز مدت بروز پیدا می‌کنند و درصورت تکرار و تداوم تخلیه زهابها به محیط زیست نتایج و تبعات زیانبار آن شدت بیشتری خواهد یافت. علاوه براین تمرکز بالای مناطق جمعیتی در پیرامون رودخانه کارون باعث تخلیه آلودگی‌های بیشتر دیگری مانند فاضلاب‌های شهری و روستایی و صنعتی شده که این امر بر میزان مواد ته‌نشین‌شده در بستر رودخانه خواهد افزود. نتیجه اینکه رودخانه کارون علاوه بر آب آلوده دارای مقادیر معتنابهی رسوبات و لجن‌هایی است که دارای آلودگی بالا بوده و در صورت اجرای اقدامات پیشگیری و کاهش آلودگی‌ها و ساماندهی منابع آلوده‌کننده، باید نسبت به تخلیه میلیونهامترمکعب رسوبات آلوده از بستر رودخانه اقدام گردد. اجرای طرح‌های مشابه لایروبی و پاکسازی بستر رودخانه‌های تیمز در لندن، سن در پاریس و هان در سئول ازجمله طرح‌های بسیار پرهزینه‌ای خواهد بود که پیش‌بینی می‌شود نسل‌های آینده باید هزینه‌های آنرا بپردازند. گرچه تاکنون هیچ‌گونه مطالعه مستقلی درباره اجرای طرحهای مختلف توسعه در سطح جلگه و یا طرح‌های اثرگذار بر جلگه خوزستان (مانند سدهای بالادست) و میزان خسارات وارده بر محیط زیست آن صورت نگرفته، اما پرواضح است که میزان و ابعاد خسارات وارده بسیار بسیار بیشتر و بالاتر از آن است که بتوان تصور نمود. ذکر چند مثال در این زمینه می‌تواند ابعاد رخدادها و فجایع درحال وقوع در جلگه خوزستان را نشان دهد.
 
همانگونه که اشاره شده حدود 40درصد منابع آب تجدیدشونده کشور در جلگه و استان خوزستان جاریست، اما در حال حاضر یکی از مهم‌ترین منابع تولید ریزگردها در کشور این استان است. ایجاد کانون‌های ریزگرد و بیابانی شدن مناطق بسیاری در استان با داشتن پرآبترین رودخانه‌ها و بزرگترین تالاب‌های کشور جدا ازاینکه نشاندهنده سوء‌مدیریت‌های ما در توسعه منطقه بوده، از منظر اقتصادی حاکی از خسارات سنگینی است که برای جبران آنها باید بپردازیم. ایجاد میلیاردهامترمکعب زهابهای کشت‌ و صنعت‌ نیشکر در سطح جلگه خوزستان و انتخاب ساده-ترین روشهای مدیریت آنها (تخلیه به محیط زیست و آب) باعث آلودگی شدید رودخانه‌ها و اخیرا تالابهای استان شده است. پیش از انجام طرح‌های بهسازی وضعیت کیفی رودخانه‌ها و تالابها، باید نسبت به مدیریت مزرعه و رویکرد مصرف آب در کشت‌وصنعت‌نیشکر تجدیدنظر شود. پس‌ازآن در ارتباط با بهسازی و ارتقای کیفیت آب اقدامات زیاد را می‌توان صورت داد که در هریک از آنها متحمل هزینه‌های بسیار سنگینی خواهیم بود، آنهم با صرف زمانهایی دهه‌ای، زیرا پدیده‌هایی را که بصورت دهه‌ای شکل گرفته‌اند را نمی‌توان طی چندسال جبران نمود و این جزو قواعد بهسازی و پاکسازی محیط زیست است. اثرات تجمعی طرح‌های توسعه کشت و صنعت ‌نیشکر و نفت ‌و گاز از جمله موضوعاتی است که باعث وارد آوردن تنش‌های بیشتر و پیچیده‌تری بر منابع آبی جلگه خوزستان شده است.
 
تخلیه میلیونها مترمکعب فاضلاب‌های سمی و صنعتی پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های مستقر در منطقه، طی سالیان متعدد (از پیش‌از جنگ تحمیلی تاکنون) باعث تشدید آلودگی‌های زیاد در تالابها و رودخانه‌های جلگه شده است.
 
متاسفانه تاکنون هیچ‌گونه مطالعه‌ای در ارتباط با سهم و نقش هریک از طرح‌های توسعه در منطقه صورت نگرفته و در نتیجه درحال حاضر نیز نمی‌توان نسبت به برآورد اقتصادی و ریالی خسارات وارده بر جلگه خوزستان (با اولویت منابع آب) با توجه به کارکردهای زیست‌بومی و اکولوژیکی هریک از اجزای آن ارائه نمود. آنچه محرز است تخلیه بسیاربسیار بیشتر از توان طبیعی و خودپالایی منابع آبی جلگه اعم از تالابها و رودخانه‌ها از یک سو و توسعه نامتوازن و ناپایدار در منطقه از سوی دیگر، معضلات و بحران‌هایی را خلق کرده که با ادامه این روند تنها باید برای مقابله مستقیم با آنها وارد شویم. اینکه نسبت به تغییر روش‌های مدیریت در بخش آب و کشاورزی باید تجدیدنظر اساسی صورت گیرد، متاسفانه و شوربختانه تا به امروز کوچکترین گامی برداشته نشده است. با توجه به اینکه بحران‌های زیست‌محیطی در کشور ابتدا در جلگه خوزستان سربرآورده و آن بصورتی است که در دهه‌های آتی با ادامه روند مدیریت توسعه ناپایدار آب و کشاورزی چیزی از وخامت آن کم نخواهد شد، بر تمام مسئولان کنونی و آینده تکلیف است که با نگاهی بر آنچه که در گذشته برسر منطقه آورده‌ایم، مصمم شوند تا با تجدیدنظر در روش‌های توسعه آتی با نگاهی به جبران خسارات وارده و بهسازی و احیای منابع زیست محیطی تلاش و کوشش بی‌اندازه داشته باشند که جز با این روش نمی‌توانیم به شرایط متعارفی در منطقه‌ای با اینهمه منابع عظیم خدادادی دست یابیم.
 
منبع:آفتاب یزد
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.