به گزارش خبرنگار
احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، شکی نیست که یکی از عواملِ عمدهِ پیروزی حسن روحانی در انتخابات 92، همراهی اصلاحطلبان با گفتمان اعتدال بود. هرچند برخی از چپها دولت را به انواع و اقسام تشبیهات نیشدار نظیر "رحم اجارهای" مشبه نمودند لیکن در مجموع، کابینه مرد شماره یک اعتدال، مورد هواخواهی و هواداری تاکتیکی و نه استراتژیک کثیر طیفهای اصلاحطلبی واقع شد. راهبردی که از بازگشت به قدرت و داشتن سهم ویژه در هژمونی معادلات سیاسی نشأت میگرفت.
آنچه این روزها در نوع تعامل چپها با یاران همائتلافی خود یعنی پاستورنشینان اعتدالی مهم به نظر میرسد، دغدغه مشترکی است که تمدید این ائتلاف را موجب گردیده است. به راستی این دغدغه مشترک چیست؟
***برجام؛ حرکت روی تیغ
حل مناقشه هستهای برای حسن روحانی، مستمسکی جهت ارتقای چگالی پایگاه و جایگاه اجتماعیِ اعتدالیون و اصلاحطلبانِ همائتلافی با ایشان در خرداد92 به شمار میرفت. دولت یازدهم دو سال از عمر خود را مصروف مذاکرات با گروه 5+1 کرد. امروز با وجود فرجام برجام، شرایط متفاوت و البته سختی دامان دولت را فراگرفته است. به بیان بهتر، موضوع هستهای که تا دیروز برای روحانی رأیآور بود، امروز تبدیل به پاشنه آشیل دولت شده است.
طرف غربی و در رأس آن آمریکا، هر روز به بهانه تازهای، سعی در زیر میززدن توافق برجام دارد. یک روز با ذرهبینگذاشتن روی آزمایشات موشکی سپاه پاسداران، روز دیگر با ادعای ژنده و نخنماشده حمایت ایران از تروریسم و این آخری با دستبرد به 2 میلیارد دلار از اموال بلوکهشده جمهوری اسلامی در آمریکا.
همه اینها، عملیاتیشدن توافق برجام روی زمین را به محاق اما و اگر برده است. در شرایطی که همگان نیمخیز شدهاند تا عواقب مثبت اقتصادی برجام را نظاره کنند، دبهکردن غرب برای خود داستانی شده است. با این شرایط، طیفی از جریان اصولگرایی که از همان آغاز، چندان سر سازشی با مذاکرات نداشت، حالا شیب انتقادات خود نسبت به دولت تدبیر و امید را بیشتر کرده است. رئیسجمهور هم در مجامع و محافل مختلف، هرجا تریبونی گیر آورده، حسابی از خجالت منتقدان خود درآمده است.
اما حسن روحانی به تنهایی یارای مقاومت در برابر هجمهها را ندارد. برای همین هم اصلاحطلبان وارد گود شده و نقش مدافع دولت را بازی میکنند. چپها واقفند که برجام، مخرج مشترک مهم میان ایشان با دولت است. اگر برجام به حاشیه کشیده شود یا ثمرات اقتصادی آن برای مردم ناملموس گردد، کشتی آرزوهایشان در ساحلِ ریزشِ مخاطبِ اجتماعی پهلو خواهد گرفت. موضوعی که میتواند در انتخابات 96 برای حسن روحانی گران تمام شود.
اصلاحطلبان علاوه بر حمایت از برجام، دولت را انذار میدهند تا برای خالینماندن عریضه مخاطبانش در خرداد 96، فِلفور دست به کار شده و برای رکود اقتصادی و بیکاری فکری بیندیشد. الهه کولایی نماینده مجلس ششم از دولت میخواهد تا برای "رکود فلج کننده" و "فاجعه بیکاری" کاری انجام دهد. احمد نقیبزاده فعال سیاسی اصلاحطلب خطاب به روحانی از وی میخواهد که "هرچه سریعتر کشور را از حالت بلاتکلیفی پسابرجام دربیاورد." صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران اما از رئیس دولت مطالبه متفاوتی دارد و آن اینکه "حسن روحانی واقعیات اقتصادی را با مردم در میان بگذارد و بگوید که عمده مشکلات امروز به دلیل عملکرد دولت سابق است."
زیباکلام متوجه شده که شکوفایی و کُنفیکونکردن اقتصادی در بازه زمانی یک سال تا انتخابات 96، ناممکن است؛ بنابراین بهترین راه برای دولت جهت توجیه مشکلات، رویآوردن به روش مرسوم بالارفتن از دیوار کوتاهِ دولت سابق است. دولت تلاش دارد تا با حمله به دولت قبل و متهمکردن آن به دلیل ایجاد "وضع موجود"، اذهان عمومی را به سمت مسأله دیگر منحرف ساخته و خود را از زیر بار فشار انتقادات خلاصی دهد.
***دلشوره اقتصاد با طعم انتخابات
توجه به مشکلات اقتصادی و تأکید بر حل آن از سوی دولت تا جایی در میان چپها رایج شده که موضوع اهتمام حسن روحانی به سیاست داخلی و توسعه سیاسی، تبدیل به مطالبه دست چندم ایشان گشته است و دیگر از رنگ و لعاب سابق برخوردار نیست.
به نظر میرسد، طیف چپ جریان اصلاحات(دوم خردادیها) همانند طیف راست آن(حزب کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه) به این باور رسیده است که بدون توجه به اقتصاد و توسعه اقتصادی، مشارکت و توسعه سیاسی عملیاتی نخواهد شد.
دلشوره اصلاحطلبان نسبت به وضعیت اقتصادی، در حقیقت دلشوره برای اقتصاد نیست بلکه نگرانی از احتمال ایجاد موج نارضایتیهای اجتماعی علیه دولت در انتخابات 96 است. موجی که قادر خواهد بود، اقبال مردمی نسبت به حسن روحانی را کاهش داده و به یک دورهایشدن ریاستجمهوری وی بینجامد و یا در بهترین حالت، پیروزی شکننده و پُرریسکی را نصیب سکاندار قوه مجریه گرداند.
جریان اصلاحات در مبارزات انتخاباتی سال 96، همانند سال 92، به جز حسن روحانی گزینه درخور دیگری را برای عرض اندام و رقابت با ژنرالهای پر عِده و عُده اصولگرا ندارد. با قبول این گزاره تحلیلی، میتوان دریافت که تمام کژیها و کاستیهای دولت اعتدالگرای حسن روحانی در نگاه و منظر مردم، به حساب اصلاحات نیز واریز خواهد شد. این موضوع میتواند پروژه بلندمدت اصلاحطلبان در بازگشت مستقل به قدرت (بدون ائتلاف با دیگر جریانات سیاسی) را با خدشه و چالش مواجه نماید.
الغرض؛ شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ جاری کشور، موجب تغییر در دغدغههای مشترک اصلاحطلبان و اعتدالیون میشود. رابطه این دغدغه با ظرف سیاستورزی اصلاحطلبان معکوس است. یعنی به هر میزان، دامنه و بُرد سیاستورزی مستقل اصلاحطلبان بیشتر گردد، از مشترکات ایشان با اعتدال کاسته میشود. شاید مجلس دهم، بهانهای برای وحدت رِفُرمیستها و آغازی بر پایان ائتلافشان با اعتدال باشد.
نوشته حسام رضایی
انتهای پیام/