به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هيچ كس نميتوانست حدس بزند، مرد ميانسالي كه ماموران زندان رجايي شهر كرج با دستبند و پابند به دادگاه كيفري استان تهران آورده بودند، همان سعيد ٥٠ ساله باشد كه پنج سال پيش همسرش را زير شكنجه كشت و جنازهاش را در جنگلهاي عباس آباد رها كرد تا پليس، چند ماه بعد هويت او را از روي تكه استخوانهايش شناسايي كند.
او صبح ديروز وقتي در جايگاه متهم در شعبه دهم ايستاد فاش كرد كه براي شكنجه همسرش، دستبند و پابند آهني درست كرده بود و هنگام بيرون رفتن از خانه، او را ساعتها به لوله گاز ميبست تا مبادا از خانه فرار كند يا با يكي از مردان فاميل قرار بگذارد.
اولياي دم مقتول، فرزندان و مادر زن متهم هستند با اين حال تقاضاي آنها با هم متفاوت است. مادر مقتول در ابتداي شروع جلسه رسيدگي به پرونده در شعبه دهم به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده، قصاص دامادش را خواست اما دختر ٢٧ و پسر ٢٤ ساله مقتول – و قاتل – تقاضاي مصالحه كردند. آنها شاهد به قتل رسيدن مادرشان در مرداد ٨٩ بودند. وقتي پدرشان پشت جايگاه ايستاد، روز حادثه برايشان زنده شد. سعيد ٥٠ ساله در همان ابتداي حرفهايش، مفقود شدن سيدي ارتباط همسرش با مردي ديگر را جرقه قتل دانست و گفت: «فهميده بودم با يكي از مردهاي فاميل ارتباط دارد. براي همين اجازه خارج شدن از خانه را به او نميدادم. چند بار از دستم فرار كرد براي همين مجبور شدم يك دستبند و پابند آهني درست كنم تا هر وقت از خانه بيرون ميرفتم او را به لوله گاز خانه ببندم. بچههايم اول با من همكاري ميكردند اما پس از مدتي باورم نميشد كه طرف مادرشان شده باشند.»
براساس محتويات پرونده، متهم بارها مقتول را كتك زده و او را با چنگك شكنجه داده بود. پزشكي قانوني نيز كه هنگام كشف جسد تنها با چند تكه استخوان روبهرو شده بود در گزارش خود اعلام كرد كه مرگ به دليل اصابت جسم سخت بوده است. متهم اما با وجود اعتراف به شكنجه مقتول در بازجوييها، در دادگاه اين موضوع را انكار كرد و گفت: «چنگك جنبه تهديدي داشت. روز حادثه وقتي خانه رسيدم ديدم سيدي آن فيلمي كه از ارتباط زنم به دست آورده بودم گم شده. او گفت خانوادهاش سيدي را با خود بردهاند. عصباني شدم و چند سيلي به او زدم. روي زمين افتاد. نميدانم چطور شد كه مرد.»
حرفهاي سعيد در تناقض با اعترافات او در بازجوييها بود. او پيش از اين گفته بود: «روز قتل خيلي عصباني شدم. چنگك را در بدن زنم فرو كردم و فرياد زدم با همين تو را از سقف آويزان ميكنم. جلوي دهانش را هم گرفتم و گفتم خفه ات ميكنم. ميخواستم او را بترسانم. به بچهها هم گفتم اگر همكاري نكنيد با شما هم همين كار را ميكنم. زنم كه بيهوش شد رفتم دوش گرفتم. وقتي برگشتم پسرم گفت مرده. گفتم خودش را به مردن زده، صدتا جان دارد.
با پا تكانش دادم اما ديدم غيرطبيعي است. آنجا فهميدم مرده. با برادرم تماس گرفتم و ماجرا را تعريف كردم. گفت جنازه را ببر در جاده چالوس مخفي كن. اول ميخواستم خاكش كنم اما نتوانستم براي همين در جنگلهاي عباسآباد رهايش كردم.»براساس كيفرخواست صادره، متهم به حبس غيرقانوني همسرش نيز متهم است. با اين حال او اين اتهام را رد و در دفاع آخرش نيز از تقاضاي مصالحه فرزندانش شكايت كرد: «بچه بايد از پدرش ديه بخواهد؟ ديه براي آنها مادر ميشود؟ من خانه و ماشينم را ميفروشم كه ١٤٠ ميليون تومان ميشود. پولش را به بچه هايم ميدهم اما نه به عنوان ديه.»
يك ساعت طول كشيد تا حادثه حبس، شكنجه و قتل زن جوان پس از پنج سال بار ديگر زنده شود. وقتي ماموران متهم را از جلسه دادگاه بيرون بردند، صداي كشيده شدن پابند آهنياش روي زمين آمد. او پيش از اين براي شكنجه همسرش، دستبند و پابند درست كرده بود.
منبع: روزنامه اعتماد
انتهای پیام/