حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از روش های خاموش کردن آتش، روشن کردن آتشی دیگر در کنار آن است.
این شیوه ای است که آتش نشانها در مواقعی خاص از آن استفاده می کنند؛ آنها در کنار یک بنای آتش گرفته که نمی شود با روش های معمولی خاموشش کرد، شعله ای بزرگتر (و البته قابل کنترل) روشن می کنند که اکسیژن فضا را بدزد و به این ترتیب، آتش آن بنای حریق گرفته از بی هوایی کم بیاورد و بمیرد.
حالا این ماجرای شبکه سلطنتی بی بی سی هم هست که افشای پی در پی فسادهای اخلاقی داخل مجموعه آن، چهره این رسانه را طی سالهای اخیر به شدت مخدوش کرده و متصدیانش را به فکر انداخته تا به هر ترتیبی، افکار عمومی را از این قضایا منحرف کنند.
جرمی کلارکسون اعصابش خرد بود و با مشت توی دهان تهیه کننده برنامه «تخت گاز» کوبید. بعد هم مشاجره آنها چند ثانیه ای بصورت لفظی ادامه پیدا کرد و تایمون پیرمرد که مقداری شوکه شده بود به بیمارستان رفت و گفت: من حالم بد است!
اخراج!
[دو روز قبل از درگيری، من با احتمال سرطان مواجه شده بودم، دكترم گفته بود كه توی زبون من يه تودهای ديده ميشه كه احتمال داره سرطان باشه و بايد چك بشه و اون روزها پراسترس ترين روزهای عمرم رو ميگذروندم. بعدِ از دست دادن مادرم و ورود به مساله طلاق و از دست دادن همسرم، خونه و زندگیم هم از دستم رفت و موفق شدم كه كارم رو هم از دست بدم.
تخت گاز برای من مثل فرزند خودم بود و حالا فرزندم رو از دست دادم. الان وقتشه كه يكی ديگه به دنيا بيارم، نمی دونم به جز من ديگه چه كسی بالاسر وایمیسه؟ نمیدونم که آیا بهتر يا بدتر از قبلي خواهد شد و حتی نمیدونم دیگه چه شكلی هست ولی كاری كه نمیتونم انجام بدم چون اهل يه جا نشستن و بيكار بودن نیستم و حالا كه خطر سرطان رو پشت سر گذاشتم آماده آماده به کارم.]
این توضیحی است که خود کلارکسون، بعد ازماجرای آن مشاجره منتشر کرده و جایی که میگوید [نمی دونم به جز من ديگه چه كسی بالاسر وایمیسه؟] به ادامه دار بودن تولید و پخش تخت گاز بدون حضور خودش اشاره می کند.
تونی هال، مدیر واحد اسکاتلند بی بی سی، چند روز بعد از این بزن بزن و فحاشی اعلام کرد که کلارکسون دیگر پا را ازگلیمش درازتر کرده و جای او در برنامه تخت گاز نیست. این جمله، اعلام اخراج کسی بود که خودش بانی و بسط دهنده تخت گاز بوده است؛ آنها سویچ را از جرمی گرفتند.
جرمی کلارکسون یکی از خودرو نویسان قدیمی در روزنامههای انگلیسی زبان بود. خودرونویسی از مدیومهای جذاب و پرطرفدار ژورنالیستی است که مثل سینمایی نویسی، ورزشی نویسی، نگارشهای سیاسی و گزارشهای اجتماعی، روزگاری در ایرانِ ما هم باب بود.
خودرو چیزی است که همه جای دنیا کشته مردههای فراوانی دارد و نویسندگان آن هم معمولاًً خودشان جزو همین دارو دسته کشته مردهها هستند.
جرمی کلارکسون خودش میگوید که اولین حضورش را به عنوان ستوننویس ماشین، در شراپ شایر تجربه کرده و ده سال بعد موفق شده که یک لامبورگینی براند.
او در 1984 خبرگزاری خودرو (mpa) را پایهگذاری کرد که در آن تستهایی جادهای، برای روزنامههای محلی و مجلههای خودرو ترتیب داده میشد.
در 1988 بود که کلارکسون با برنامه تخت گاز، اولین حضور تلویزیونیاش را تجربه کرد و تولید سری اول این مجموعه را تا سال 2000 ادامه داد.
فرمت جدید این برنامه هم از اکتبر 2002 تا همین چند وقت پیش روی آنتن بی بی سی میرفت و مشت محکمی که توی دهن تهیهکننده خورد، پایانی بر روند سیزده سالهای شد که ظاهراً حالا حالاها میخواست ادامه داشته باشد. اما چرا اخراج؟! کلارکسون قربانی چه چیزی شد؟
در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۱ و دو روز قبل از تولد ۸۵ سالگی جیمی ساویلی، جسد این مجری معروف بی بی سی در خانهاش پیدا شد و تقریباً یک سال بعد، اتهاماتی مبنی بر سوء استفاده جنسی او از نوجوانان کم و سن سال و همینطور زنان بالغ در رسانهها منتشر شد. ساویلی در دوران حیاتاش این تهامات را بارها انکار کرده بود.
حالا به یک قربانی نیاز داریم
در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۲ و وقتی یک سال از مرگ جیمی ساویلی میگذشت، پلیس انگلستان تحقیقاتی رسمی را در مورد بیش از چهار دهه سوءاستفاده از کودکان توسط او آغاز کرد. بعد اعلام شد که سال 1971 یک دختر بیمار ۱۳ ساله و همینطور دختر بچهای هشت ساله در بیمارستان "استاک مندویلی" قربانی ساویلی شدهاند. ساویلی یکی از اعضای هیأت نظارت بر بیمارستان برودمور هم بود و گفته میشود که او کلیدهای این بیمارستان را در اختیار داشته است.سویل یکی از مجریان بسیار معروف بی بی سی بود که در حوزه موسیقی پاپ برنامهسازی میکرد. او فعالیتاش را در 1960 شروع کرد و حدود نیم قرن ادامه داد. حالا رسوایی سویل برای بی بی سی خیلی آبروریزی به بار آورده بود و قضیه چند وقت بعد بدتر هم شد، وقتی مشخص شد که «ری ترت» از دوستان «جیمی سویل» متهم است با استفاده از جایگاه هنریاش در کلوپ منچستر، طی دهههای 1960 و 1970 دست به تعرض به دختران نوجوان زده است.
پس از افشاگری های رسانه ای در مورد فساد اخلاقی و سوءاستفادههای جنسی گسترده جیمی ساویل و ریرت، پلیس انگلیس تیم ویژه ای را به نام یوتری تشکیل داد تا درباره اتهامات جنسی مطرح شده عوامل بی بی سی تحقیق کند.
یک سال بیشتر از تشکیل این تیم نگذشته بود که حدود 13 نفر از افراد مشهور دستگیر و یا بازجویی شدند و چند روز بعد اعلام شد که شکوائیه دهها فقره اتهام سوءاستفاده و آزار جنسی، علیه حداقل ۲۰ نفر از مستخدمان فعلی و سابق بنگاه بی بی سی و چندین نفر از همکاران موردی و پروژه ای این بنگاه هم مطرح است.
در همین اثنا بود که 30 نفر از مجریان زن بی بی سی انگلیسی، به دلیل اخراجشان از کار، یک شکایت دستهجمعی تنظیم کردند و در متن آن به قدری صراحت به خرج دادند که این رسانه دولتی انگلستان کاملاًً در آستانه بحرانی جدید قرار گرفت.
«او ریلی»، وکیل این گروه 30 نفره، در مصاحبهای اعلام کرد که موکلانش تا به حال به دلیل ترس، از بازگو کردن شرایط نابرابر خود ابا داشتهاند اما حالا [که دیگر کارشان را از دست دادهاند] فرصتی برای بیان تبعیضهای موجود پیدا شده. او ادعا کرد که با شکایت و پیگیری حقوق این سی نفر، فرهنگ موجود در بیبیسی که با زنان مانند شهروندان درجه دو رفتار میکنند تغییر خواهد کرد و به آنها احترام بیشتری گذاشته خواهد شد.
ریلی این را هم گفت که برای مجریان مرد و پا به سن گذاشته بیبیسی، اجرای برنامه در کنار زنان جوان خوشایندتر است و وقتی که مجریان زن پا به سن میگذارند، احساس می کنند دیگر جایی در این شبکه ندارند.
مشخصاً هر چه قدر به زمان حال نزدیکتر میشویم از ماجرای فسادهای اخلاقی جدیدتری در دل شبکه سلطنتی بی بی سی پردهبرداری میشود و این وضعیت جداً به حیثیت یک رسانه لطمه خواهد زد.
حالا وقتش رسیده تا برای خاموش کردن حریقی که در بنای حیثیت بی بی سی تنوره انداخته، یک آتش دیگر در کنار آن روشن شود (صبر کنید! اتفاق خودش میافتد، فقط لازم است که شما آن را حسابی گنده کنید!)
چرا غذا سرد بود؟
جرمیِ، توی هتل سیمون استون انگلستان، به اوشن گیر داد که چرا غذای عوامل تخت گاز سرد است؟ اوشن تایمون پیرمرد هم که تهیهکننده برنامه بود، کم نیاورد و جواب جرمی را داد.
این دو نفر با هم دعوایشان شد و جرمی با مشت کوبید توی دهن پیرمرد.
البته مشت جرمی آنچنان هم محکم نبود و جرمی چیزیش نشد اما مشاجره لفظی حدود 30 ثانیه دیگر ادامه پیدا کرد و با پا درمیانی بقیه حل شد. کلارک سون مدتی بعد از این دعوانسبت به کردهاش پشیمان شد و عذرخواهی کرد. در آن محل هم غیر از عوامل تخته گار و چند تا از خدمه هتل، کس دیگری حضور نداشت و میشد ماجرا را خیلی خودمانی و بیسر و صدا فیصله داد اما مدیران بی بی سی، بر عکس، ترجیح دادند که حسابی شلوغش کنند.
بی بی سی یک جنجال غیر جنسی لازم داشت که جنجالهای دیگر را به محاق فراموشی ببرد یا به طاق نسیان بکوبد.
کلارکسون به قدر کافی مشهور بود و برنامهاش آنقدر بیننده مشتاق داشت که فردای این اتفاق، عدهای از آن هواداران در یک غافلگیری محض، با تانک جلوی ساختمان بی بی سی بیایند و به اخراج جرمی اعتراض کنند.
ظاهراً شبکه بی بی سی حتی با هواداری اعضای داعش از کلارکسون هم مشکلی ندارد، هر چند اگر چنین بشود، تانک آنها با کسی شوخی ندارد و حتماً شلیک میکند؛ اما هر چه بشود و هر آن چیزی که اتفاق بیفتد، لااقل خوبیاش این است که رسوایی اخلاقی نیست، ماجرای یک غذای سرد است و فحش دادن جرمی و در نهایت یک مشت یواش که اوشن ادعا میکند خیلی درد داشته.
این وسط بحث تبعیض نژادی هم مطرح شده که لابد به اصالت ایرلندی اوشن بر میگردد. اوشن تایمون از جرمی شکایتی در این باره هم کرده و میشود احتمال داد که مبنای حقوقی شکایت، جملهای شبیه (ایرلندی ابله!) باشد که کلارک سون وسط دعوا به عنوان فحش از دهانش پرانده. این بحث هم جدی نیست اما اگر بشود جدیاش کرد، حتماً میتواند جنجال را آنقدر دامنهدار بکند که حاشیه روز بی بی سی دیگر همین چیزها باشد، نه پروندههای چهار–پنج رقمی فساد اخلاقی بین مدیران و مشاهیر شبکه.
یک آتش بزرگ لازم بود تا اکسیژن فضا را بدزدد و آن آتشی که بر بنای حیثیت بی بی سی افتاده بود را از خفهگی بمیراند. جنجال جرمی کلارک سون این آتش بزرگ بود.
او حالا قرار است در یک فیلم سینمایی به نام «گربه چکمهپوش» نقش مردی را بازی کند که گربه میشود. بعد از آن هم کارهای دیگری برای انجام دادن خواهد داشت و شاید دستمایهای جدید برای شهرتی متنوعتر از قبل پیدا کرد. خلاصه این که تخت گاز برایش تمام شده...
اما شاید هم گوشه ذهنش این را به یاد بیاورد که چهار سال پیش، وقتی کارگران انگلیسی به سیاست های ریاضتی ملکه اعتراض کردند، این خود او بود که روی آنتن تلویزیون آمد و گفت: [این كارگران چگونه جرات می كنند اعتصاب كنند؟ من دوست دارم همه كارگران اعتصابی تیرباران شوند. اگر دست من بود، همه آنها را می كشیدم بیرون و جلوی خانواده هایشان اعدام شان می كردم].
این صحبت ها با اعتراض شدید اتحادیه های كارگری و مردم انگلیس مواجه شد طوری كه ده ها هزار شكایت رسمی برای بی بی سی ارسال شد و اتحادیه های كارگری درخواست اخراج فوری كلاركسون از این شبکه را دادند.
به هر حال، از این به بعد میشود منتظر رسانهای شدن ماجرای فحش دادنها و سیلی و مشت زدن کارمندان بی بی سی به هم باشیم. اینها اتفاقاتی هستند که همیشه و همهجا میافتند، اما حالا در بی بی سی رسانهای هم میشوند تا تاریخچه جدید این شبکه بعد از ماجرای سویل، فراموش شود.
یادداشت از میلاد جلیلزاده
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/