به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ "اَوِن بنتجونز" خبرنگار بی بی سی در مقالهای با عنوان "پاکستان و افغانستان: بازی بزرگ جدید" موضوع روابط دو همسایه را با نگاه انگلیسی خود مورد توجه قرار داده است.
نکاتی درباره مقاله بی بی سی:
1. در این مقاله به نقش تخریبی قدرتهای بزرگ همچون آمریکا و انگلیس در منطقه اشارهای نمیشود. منظور نویسنده از "بازی بزرگ جدید" رقابت کشورهای پاکستان و هند بر سر افغانستان است.
2. نویسنده با بریدن بخشهایی از تاریخ وانمود میکند که گویا انگلستان پس از قراردار 1907، پایش را از افغانستان بیرون کشیده است. به همین دلیل دخالتهای انگلستان در منطقه را "بازی بزرگ"ی که مربوط به گذشته بوده، نام میبرد. گویا انگلستان دیگر نقشی در دخالت در کشورهای منطقه ندارد و...!
3. مشکلات میان افغانستان و پاکستان و هند را به نزاعی درونی و داخلی تقلیل میدهد.
4. در این مقاله به این نکته مهم هیچ اشارهای نشده که گروه های تروریستی مانند طالبان و القاعده، حاصل دست سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و پولهای پادشاهان حوزه خلیج فارس بودهاند.
آنچه در این مقاله میخوانید تحلیل خبرنگار بی بی سی است:
ارتش پاکستان، بعد از اینکه طالبان این کشور ۱۳۲ دانشآموز را در مدرسهای در پیشاور قتلعام کرد، عزمی بیسابقه در مقابله با برخی ستیزهجویان پاکستانی از خود نشان داده است.
اما اقدامات نظامی ارتش هنوز یکپارچگی لازم را ندارد و با این که موضع طالبان پاکستان تضعیف شده، ولی باقی گروههای ستیزهجویی که در پاکستان فعالیت میکنند به حال خود رها شدهاند.
مقامات پاکستانی، حداقل در ملا عام، تاکید میکنند که دیگر تفاوتی میان طالبان "خوب" (نیروهای همراستا با دولت پاکستان) و طالبان "بد" (نیروهایی که دست به حملات قومی و ضددولتی میزنند) قائل نیستند.
اما استدلالشان در پشت درهای بسته این است که ارتش نمیتواند همزمان با همه گروهها بجنگد. به گفته آنها، در حال حاضر کار فوری و ضروری جنگیدن با ستیزهجویانی است که مسئول قتل دهها هزار نفر در داخل مرزهای پاکستان بودهاند.
حملهها در افغانستان
این حرف به این معنی است که مانعی بر سر راه گروههایی مانند شبکه حقانی، که بیشتر فعالیتهایشان را بر افغانستان متمرکز میکنند، وجود ندارد. این گروه، که در مناطق قبیلهنشین پاکستان مستقر است، مسئول چند حملهای که در تابستان گذشته به کابل شد، قلمداد میشود.
این حملهها واقعا ویرانگر بودهاند. در شش ماه اول سال ۲۰۱۵، تعداد تلفات غیرنظامی ثبت شده توسط هیات معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان به بالاترین سطح خود از زمان مستندسازی دقیق این آمارها در سال ۲۰۰۸ رسید.
از طرف دیگر طالبان افغانستان هم فعالیتهای نظامی خود را افزایش داده، از جمله حمله اخیر به شهر قندوز در شمال این کشور.
ناراحتی مقامات کابل در سالهای گذشته از این بوده که بسیاری از رهبران طالبان افغانستان در شهر کویته پاکستان و اطرافش زندگی میکنند.
پاسخ مقامات نظامی پاکستان به شکایتهای دولت افغانستان این بوده که با وجود حضور حدودا سه میلیون افغان در پاکستان، آگاهی از محل دقیق زندگی تکتک افراد کار سختی است.
عدم انکار آشکار حضور این افراد در پاکستان تعمدی است. مقامات پاکستانی از این احساس که دولت پاکستان بر طالبان افغانستان تسلط دارد مانند یک اهرم دیپلماتیک استفاده میکنند. پیام ضمنی آنها این است که اگر غرب خواهان برقراری صلح در افغانستان است، ابتدا باید همکاری پاکستان را جلب کند.
اما حقیقت تاریخی این است که طالبان افغانستان، با وجود علاقه به برخورداری از کمکهای پاکستان، میتواند دستورات صادرشده از اسلامآباد را نادیده بگیرد و سیاستهای خودش را تدوین کند.
اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، بعد از به قدرت رسیدن در سال ۲۰۱۴ گفت که بهبود روابط با پاکستان یکی از اولویتهای کاری مهم دولتش خواهد بود؛ اگر اسلامآباد رابطهاش را با طالبان افغانستان قطع کند، در آن صورت کابل هم تلاش خواهد کرد تا مانع پنهان شدن نیروهای مخالف پاکستان در خاک افغانستان شود.
او در آن زمان گفت که دو کشور برای رسیدن به ثبات چارهای جز همکاری ندارند.
اما امیدهایی که با پیروزی آقای غنی زنده شده بود حالا نقش بر آب شده و اسلامآباد و کابل مجددا به متهم کردن یکدیگر روی آوردهاند و به نظر میرسد که این بیاعتمادی قرار است ادامه پیدا کند.
نگرانیهای ژئواستراتژیک
به گفته مقامات ارشد نظامی در پاکستان، نفوذ رو به رشد هند در افغانستان باعث ادامه اهمیت این کشور برای آنها میشود.
نگرانی اسلامآباد از این است که هند بخواهد از نفوذش در افغانستان برای برقراری روابط نزدیکتر با بلوچهای جداییطلبی استفاده کند که نزدیک به یک دهه است که برای استقلال از پاکستان میجنگند.
برنامه پاکستان برای ایجاد شاهراه اقتصادی پاکستان - چین باعث شده حساسیت این مساله حتی بیشتر از پیش شود. این مسیر تجاری قرار است طبق برنامه با عبور از بلوچستان و گذشتن از نزدیکی مرز افغانستان، به بندر تازهتاسیس گوادر که در آبهای عمیق ساخته شده برسد.
پاکستان امیدوار است که درآمدی چند میلیارد دلاری از این مسیر تجاری جدید عایدش شود.
این یک وضعیت ژئواستراتژیک پیچیده است.
خیلی خلاصه، استراتژیستهای پاکستانی میخواهند با حمایت از ستیزهجویان اسلامگرا نقشههای ماموران اطلاعاتی هند را خنثی کنند تا آنها نتوانند با همکاری استقلالطلبان بلوچ چوب لای چرخ تجار چینی بگذارند.
به این ترتیب جای شک نیست که "بازی بزرگ"، یعنی تلاش قدرتهای خارجی برای کنترل افغانستان، همچنان زنده و در جریان است.
تجربه تاریخی نشان میدهد که ثبات افغانستان مستلزم عدم دخالت خارجیها در امور این کشور است. اما قدرتهای محلی همگی به چشم جایی که میتواند برایشان مشکلساز شود به این کشور نگاه میکنند.
در نتیجه خیلی از همسایگان افغانستان تلاش میکنند که با حمایت از گروههای نظامی محلی، قومی و مذهبی از تسلط گروههای وابسته به دیگران بر این کشور جلوگیری کنند.
در این میان مردم افغانستان با این روند کاملا آشنایی دارند چون، در اکثر مواقع، دودش تنها به چشم آنها میرود.
بازی بزرگ
بی بی سی در پایان نوشت: رقابت استراتژیک امپراتوریهای بریتانیا و روسیه برای تسلط بر آسیای مرکزی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم.این رقابت به صورت رسمی با امضای قرارداد ۱۹۰۷ سن پترزبورگ به پایان رسید. این قرارداد ایران را به سه قلمرو تقسیم کرد، افغانستان را رسما به تحتالحمایه بریتانیا تبدیل کرد، و بریتانیا و روسیه را از دخالت در امور داخلی تبت منع کرد. اتفاق نظر عمومی بر این است که سازنده این اصطلاح آرتور کانلی، سروان بریتانیایی، است. وقایع رمان "کیم"، نوشته رودیارد کیپلینگ در سال ۱۹۰۱، در فضای این رقابت رقم میخورد و این کتاب در رواج این اصطلاح نقش مهمی ایفا کرد.
منبع: جام نیوز
برای آگاهی از آخرين اخبار و پيوستن به کانال تلگرام باشگاه خبرنگاران جوان
اينجا را کليک کنيد.
انتهای پیام/