حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مریم صباغزاده ایرانی داستاننویس و روزنامهنگار، متولد 1343 در کرمان است. صباغزاده داستاننویسی را از اوایل دهه 60 در کانون پرورش فکری آغاز کرد و به عنوان عضو مرکز آفرینشهای ادبی و بعد به عنوان مربی به این مرکز پیوست.
داستانهای وی از معدود داستانهای ادبیات دفاع مقدس است که زاویه دید زنانه در آن لحاظ شده و از رویکردی زن محورانه برخوردار است.
صباغزاده سالهاست که به عنوان کارشناس ادبی مرکز آفرینشهای ادبی کانون مشغول به کار است. وی همچنین عضو هیأت مؤسس انجمن قلم و بازرس ده دوره متوالی در انجمن است. او همچنین دبیر دوره چهارم جایزه کتاب سال قلم زرین و عضو انجمن روزنامه نگاران مسلمان بود.
*خانم صباغزاده ایرانی موضوع ادبیات دفاع مقدس چه ویژگیهایی دارد که موجب شد شما در این زمینه قلم بزنید؟
ادبیات دفاع مقدس یکی از شاخههای ادبیات پایداری و از مهمترین نوع آن است. این نوع ادبیات در دنیا به عنوان یک ژانر مهم و تأثیرگذار مورد استقبال نویسندگان بوده است. ضمن اینکه نویسنده این نوع ادبیات به منابع بسیار عظیمی از بنمایههای آماده دسترسی دارد که میتواند سالیان سال شاهکارهایی حیرتآور و پرکشش خلق کند. البته اگر جسارت لازم را داشته باشد. این جذابیتها باعث شد من در این عرصه آثاری را خلق کنم.
*روند فعلی داستاننویسی در حوزه دفاع مقدس را چطور ارزیابی میکنید؟
من معتقد نیستم این ژانر باید دائم در حال خلق و زایش اثر باشد. باید با آن به طور طبیعی برخورد کرد. روند دانستن یک جریان ادبی فقط در شکل فرمایشی و دولتی آن ممکن است که این نه قابل دفاع است و نه از آن یک شاهکار به دست میآید. به نظرم هرگاه نویسندهای بنا به دغدغه هنری و شخصیاش به این ژانر روی بیاورد مبارک است.
*چه موانعی بر سر راه این روند هستند؟
من هیچ مانعی بر سر راه نویسندگان نمیبینم. از قضا معتقدم جنگ و دفاع دو روی یک سکه هستند که ما به عنوان نویسنده از هر رو به اینها اقبال کنیم، همه چیز در اختیارمان است، هم موضوعات متنوع و پرکشش، هم شخصیتهای چندوجهی و جالب، هم اقبال مخاطب، هم قدرت قلم و شأن آزاداندیشی ما به عنوان نویسنده. البته نه تعهد ما در قبال پیش پرداختی که از فلان نهاد و بهمان سازمان گرفتهایم.
*فکر میکنید نوشتن در حوزه دفاع مقدس برای نسل امروز میتواند جذاب باشد؟
اگر به گونهای مألوف موضوع تکراری و کسلکنندهای را بخواهیم به خورد مخاطب بدهیم، قطعاً او را از دست خواهیم داد. واقعه دفاع مقدس ابعاد گوناگونی دارد. اساساً ادبیات و هنر پایداری در دنیا دارای این ابعاد متنوع است. سینما در این نوع نگاه گسترده و همه جانبه بسیار جلوتر از داستان است. باید با این شگردها در میان نسل جوان و نسلهای بعدی ماند.
*نقش زن در ادبیات دفاع مقدس چیست؟
زنان زیادی در عرصه ادبیات پایداری صاحب اثر هستند و از زوایای مختلف متضاد جنگ و دفاع را دیدهاند. سیمین بهبهانی به همان اندازه دغدغهمند است که طاهره صفارزاده. چیزی که دست ما را از گرد آوردن آثار خالی می کند، گزین کردن بعضی و مردود دانستن بعضی نگاههاست. من نمیدانم چرا اگر کسی نقدی به ما داشت، باید او را از صحنه روزگار محو کنیم و از خود برانیم. خب اگر حرفی داریم بزنیم و این ترس از مطرود شدن در میان زنان بیشتر است. لذا آنها محافظهکارترند. خود این مسئله به دشواری کار می افزاید. با این همه زنان خیلی خوب در این عرصه حضور داشتهاند.
*با توجه به این که شما روزنامهنگار هم بودید، از نظر شما تفاوت بین روزنامهنگاری و داستاننویسی در چیست؟
در روزنامهنگاری در شکل درست و امروزیاش من طرح یک داستان را از یک حادثه یا اتفاق یا ماجرا میریزم ولی در داستان از ابتدا به خلق آن حادثه یا اتفاق یا ماجرا فکر میکنم. روزنامهنگار بر اساس واقعیت موجود می نویسد اما نویسنده از دل واقعیتهای موجود و متصور، دست به آفرینش میزند. هر دو کار مهم و سزاوار توجه هستند اما انگار یکی ملموستر و عادیتر است و یکی انضمامیتر و تخیلی.
*در کدام یک از این دو حوزه خودتان را تواناتر میدانید؟
در هر دو حوزه سعی کردهام به روز باشم و از دانش موجود بهره ببرم اما دنیای داستان برایم بسیار شورانگیز است.
*چه چیزی تخیل شما را برای نوشتن بر میانگیزد؟
همه چیزهایی که به انسان و رفتارهایش برگردد، فردی یا اجتماعی است و به نظرم دنیای پیرامون ما پر از موضوعات جذاب برای نوشتن است. آدمها، محیط، دغدغهها، حتی گاهی فرافکنهایی در قالب یک گفتگوی ساده. برای همین است که گاهی بین یک متن ادبی یا فلسفی یا تاریخی برای من موضوع یک داستان تازه میشود.
*برای رسیدن به نقطه ایدهآل ادبیات چه باید کرد؟
باید بیمهابا بخوانیم و بنویسیم. بنا به گفته یکی از نظریهپردازان باید در نوشتن مثل «اتللو» و در بازنویسی مثل «هملت» باشیم. یعنی در نوشتن بی دوراندیشی و مته به خشخاش گذاشتن و حساب سود و زیان کردن قلم بزنیم و در بازنویسی با شک و تردید و وسواس و بیرحمی هملتوار کارمان را رتوش کنیم.
*در پایان اگر صحبت خاصی دارید، بفرمایید.
به گمانم حرفی برای اضافه کردن نداشته باشم، موفق باشید.
گفتگو از: اکرم رضایی ثانی
انتهای پیام/