به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیرا اصلانپور نویسنده و روزنامهنگار و منتقد ادبی است که از آثار او میتوان به: «مبصر بعدی» و «قلب نقرهای شهر» اشاره کرد. این نویسنده امروز مهمان کافه کتاب ما شده، در ادامه گفتگوی ما را با او میخوانید:
_خانم اصلان پور از کی شروع به نوشتن کردید؟
از نوجوانیم مینوشتم ام اما به طور جدی از سال 64 که 20 سال داشتم شروع به قصه نوشتن کردم.
_یک کتاب خوب بهمون معرفی کنید؟
کتاب خوب خیلی زیاد داریم مثل رمان کلاسیک «جنگ وصلح» تولستوی و کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته».
_تا به حال حس همزاد پنداری با شخصیتهای داستانی خود داشتهاید؟
داستانیهایی که در دوره جوانی خودم نوشتم تحت تاثیر زندگی خودم بوده است. مخصوصا داستانهای کودک و نوجوانی که مینویسم الهام گرفته از کودکی خودم است.
_کودک درون شما چقدر زندهاس وچقدر روی کارهاتون اثر میگذارد؟
من هیچ وقت احساس نمیکنم سنم زیاده همیشه احساس میکنم دارم به کودکیم برمیگردم
ما در کودکیهایمان خیلی راحتتر مقابل زندگی قرار میگرفتیم و در حال حاضر هرچه زمان میگذرد من احساس میکنم باید به دوران کودیم برگردم و راحتتر مقابل زندگی و کارهایم قرار بگیرم.
_اگر نویسنده و روزنامهنگار نمیشدید چه کاره میشدید؟
تحصیلات من در رشته پتروشیمی بوده و علاقه زیادی به رشتهام داشتم اما چون علاقهام به داستان خیلی زیاد بود وبعد از جنگ احساس کردم من هم یک وظیفه دارم واین وظیفه رو با قلم انجام دادم در اون زمان فکر میکردم شرایط نویسندگی بهتر بشه اما بدتر شد.
_ادبیات روی زندگی شما چقدر تاثیر گذاشته؟
بخش زیادی از زندگیم صرف خوندن و نوشتن شده وتفریحاش خواندن است. اگر کتاب نخونم حالم خراب میشه، پس بخش زیادی از زندگی من ادبیات است.
_خودتون رو در یک کلمه توصیف کنید؟
سمیرا! اسم خودم چون با وجودم عجین شده و نشان دهنده شخصیتم است.
_تعهد یک نویسنده از نظر شما؟
هرنویسنده و هنرمندی متعهد به اعتقادات خودشه.
_ آیا تا به حال از ممیزی ضربه خوردهاید؟
بله، در زندگینامه شهیدان گاهی اوقات بهم میگفتن چرا مثلا شهید داره قهوه میخوره چرا چای نمیخوره یا مثلا بهم میگفتن چرا نوشتی شهید افسرده شده است .در کتاب «چهل ستون یک آسمان» که زندگی شهید میثمی بود هم خیلی از قسمتهای کتاب را حذف کردند که حتی من الان نمیدانم این کتاب چاپ شده یا نه.
_آخرین کتابی که نگراش کردید؟
همین کتاب «چهل ستون یک آسمان» و «یک شهر یک خیاط »
_درحال حاضر کتابی در دست نگارش دارید؟
یک کتاب بود برای کودکان که به خیلی از نشرها پیشنهاد دادمام گفتند چون نقاشی این کتاب زیاده هزینهاش زیاد میشه از همون موقع انگیزم برای نوشتن از بین رفت.
_به عنوان سوال آخر چرا به سمت ادبیات کودک و نوجوان وادبیات دفاع مقدس رفتید؟
کودک و نوجوان که علاقهام نسبت به اون فضا بود و دوست داشتم تجربیات کودکی خودم رو بازتاب بدم و ادبیات مقدس هم اعتقاد وعلاقهای که نسبت به شهدا داشتم واحساس وظیفه نسبت به شهدا و با تحقیقهایی که درباره آنها داشتم احساس نزدیکی با آنها کردم.
انتهای پیام/