به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امیرحسین خورشیدفر نویسنده و روزنامهنگار که در روزنامههای شرق و اعتماد قلم زده و از سال 75 شروع به نوشتن کرده است، مهمان کافه کتاب امشب ماست. در ادامه گفتگوی ما را با او میخوانید:
*از کی شروع به نوشتن کردید؟
بهجز تجربههای دوران دبیرستان و مواردی قبل از آن، به طور رسمی از سال 75 الی 76 شروع به قصه نوشتن کردم که در آن زمان 15 سال بیش نداشتم.
*یک کتاب خوب بهمون معرفی کنید؟
یک رمان بود که از نظر خودم خیلی زود بود برایم خواندن همچین کتابی. رمانی بود از «هرمان هسه» با نام «رِِِِسهالره» و به خاطر اینکه جلد کتاب شبیه رمانهای «ژول ورن» بود آن را خواندم و مسیر زندگی من را عوض کرد.
*اگر کتاب و مطالعه نبود، چه میشد؟
چون که دانش، تاریخ و آگاهی ثبت نمیشد، در همان عصر حجر زندگی میکردیم.
*تا به حال اتفاق افتاده که حس همذاتپنداری با شخصیتهای داستانی خود داشته باشید؟
این حس را هر وقت با شخصیتهای داستانی خودم داشته باشم، احساس میکنم یه جایی اشتباه شده و من زیادی به شخصیت نزدیک شدم و نسبت بهش بیطرف نیستم. این اتفاق برایم زیاد پیش اومده و من سعی کردم جلوش رو بگیرم. چون در قصه تغییر ایجاد میکند و روی روند داستان تأثیر میگذارد.
*کدام یک از شخصیتهای داستانی یا کارتونی دوران کودکیتون را بیشتر دوست داشتید؟
شخصیت کارتونی «پینوکیو». یک کتابی از اریش کستز به نام «فسقلی» که صد صفحهای بود و حتی تجدید چاپ هم نشد.
*اگر روزنامهنگار و نویسنده نمیشدید چه کاره میشدید؟
با توجه به اینکه رشته تحصیلی من طراحی صنعتی است، شاید نقاش میشدم. شاید هم نوازنده میشدم.
*خودتون رو در چند کلمه تعریف کنید؟
شماره یک
*ادبیات روی زندگی شما چه تأثیری گذاشته؟
هر چه در زندگیم دارم، از ادبیات دارم. تمام هویت و زندگیم حتی وضعیت مالیم که خوب نیست.
*با توجه به رزومه کاریتون تا حالا جلسه داستاننویسی هم برگزار کردید؟
بله. نزدیک به دو سال است که هم کارگاههای قصهنویسی دارم و هم کلاسهایی با موضوعات ادبی.
*تا به حال شده یک نابغه از هنرجویان خود کشف کنید؟
واقعیت اینکه من به خیلی از بچهها میگم که استعدادشون مثل الماسه اما الماس رو اگر درست تراش ندی کربن میشه، منم سعی میکنم کمکشون کنم اما ادبیات یک کمی استمرار لازم داره که شاید انتخاب همه نباشد.
*نظرتون در خصوص نشر در حال حاضر؟
متأسفانه 90 درصد نشرها با شیوهای شبیه بقالیهای قدیم اداره میشه. در حالی که این یک صنعت و یک دانش در دنیا است. در کل وضعیت نشر وضعیت اسفناکی است.
*آینده ادبیات از نظر شما؟
با توجه به نگرانیهایی که امکان میدهد مدیومهای دیگر جایگزین ادبیات شوند اما ادبیات و قصه نابود نمیشه و فقط تغییر شکل پیدا میکند.
*اگر قرار باشه یه حرف ماندگار بزنید بهمون اون چیه؟
اگر حرف ماندگاری داشته باشم، سعی میکنم بنویسم.
*بهترین کتابی که نوشتید؟
هنوز منتشر نشده. یک کتابی به نام «تهرانیها» که به زودی منتشر میشه.
*در حال حاضر کتابی در دست نگارش دارید؟
یک رمان با نام «آرزوهای بزرگ» که نگارشش هنوز تمام نشده.
*عاملی که سبب نوشتن شما میشود؟
نوشتن شغل منه. یعنی هم عامل اقتصادی و هم عامل درونی باعث نوشتن منه.
*اگه قرار باشه برای زندگی خودتون اسم انتخاب کنید، اون اسم چیه؟
شاید همین «آرزوهای بزرگ» اسم خوبی باشد برای زندگیم.
*نظرتون در خصوص کلمات زیر:
داستان: زندگیم
روزنامهنگار: افشاگر
روزنامه اعتماد: روزهای خوب
خبرنگار: وجدان
کتاب: کارهای عقب افتاده
قلم: کیبورد
*هرچه میخواهد دل تنگت بگو:
یک پیشنهاد میکنم به تمام خوانندههاتون که برن توی کتابفروشیها و یک کتاب بخرن. نترسن که اون کتاب بد باشه. 70 درصد کتابهایی پیش روی ماست، کتابهای خوبی است.
گفتگو از: سعیده سادات احمدی
انتهای پیام/