حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ابوالفضل درخشنده متولد 3 فروردین 1348 جانباز و شیمیایی جبهههای غرب است. درخشنده در سال 1365 اولین خود را با نام «شیطان صفتان» از سال 1380 به صورت حرفهای در حوزه ادبیات دفاع مقدس شروع به فعالیت کرده است. گفتگوی کوتاه ما را با او می خوانید:
*چی شد که نویسنده شدید؟
نویسندگی یک هنر ذاتی است که با علم اکتسابی کامل میشود. از دوران مدرسه با روزنامه دیواری عشق به نوشتن را تخلیه میکردم و در بزرگی با داستان نویسی. اما به صورت حرفهای از سال 1364 به داستاننویسی روی آوردم که به دلایل محدودیتهای شغلی تا سال 1380 که بازنشسته شدم نتوانستم که بنویسم، از سال 80 بدون هیچ محدودیتی قلبم نسبت به نشانههای بیرونی واکنش نشان داد و ثمر این جوششها مجموعه داستان کوتاه «قرارمون ساعت عشق 1و 2» است.
*چه عواملی موجب نوشتن شما میشود چیست؟
انگیزه نوشتن یک نویسنده به هدفهای نگفته او خلاصه میشود هر چقدر نسبت به شرایط اطراف اشراف داشته باشد باعث شناخت بیشتر به مسائلی میشود که او را به نوشتن وادار میکند، به عبارت بهتر نویسنده برای یافتن فکر اولیه از نشانههای بیرونی الهام میگیرد.
*در حال حاضر چه اثری در دست نگارش دارید؟
داستان بلند «توهم یک توطئه» که مراحل پایانی خود را سپری میکند.
*در خصوص آخرین اثری که منتشر کردید بگید؟
جلد پنجم آموزش داستان نویسی پیشرفته که در سال جاری توسط نشر حدیث قلم به چاپ رسیده است. در این کتاب برای اولین بار ویژگی اطلاعات در داستان تعبیر شده و همین امر باعث گسترش تکنیکهای دیالوگ نویسی و تنوع بیشتر آن در داستان نویسی شده، در حوزه داستانهای بلند کتاب «تخریبچی دوران» و مجموعه داستانی «راز اسیر» که مربوط به جشنواره ادبی انواع حساب کاربردی است.
*نظر شما در خصوص وضعیت نشر کتاب در حال حاضر؟
متاسفانه به دلایل مختلف از جمله دنیای مجازی وضعیت نشر حال و روز خوبی ندارد. وجود ناشران دولتی با رانتهای خاص، فرصت ابزار وجود نویسندگان نوقلم و با سبکهای جدید را نمیدهد. کار نویسندگی و انتشار آن نه تنها سودآور نیست بلکه هزینهبر شده است و متاسفانه مخاطب نیز استقبالی از آثار چاپی نمیکند. باید متولیان امر کاری کنند تا هنر داستان نویسی که مادر تمام هنرهای نمایشی است از این بیحرکتی خارج شود وظیفه نهادهای فرهنگی دولتی چاپ کتاب نیست! بلکه سیاست گذاری و مهندسی فرهنگی است که متاسفانه این امر مهم کمتر دیده میشود.
*زندگی بدون کتاب از نظر شما چگونه است؟
هر چقدر هم که رسانههای دیجیتال نشر و گسترش یافته باشند ولی کتاب چیز دیگری است. سلامتی جسمی نیز در بهرهبرداری از کتاب است نه گوشیهای هوشمند که میتوانند فایلهای کتاب را در اختیار مخاطب قرار دهد. کتاب آرامبخش است و اشعههای زاید و ... ندارند. در بحث اصلی کتاب آگاهبخش است و ثمره تجربیات زندگی دیگران، بدون کتاب یعنی بدون راهبر و تجربه در راهی تاریک قدم برداشتن.
*اگر نویسنده نمیشدید حرف خود را چگونه به گوش مردم میرسوندید؟
با توجه به گسترش رسانههای دیجیتال مانند وبلاگ و گروههای مجازی و ... نشان دهنده این است که خیلیها حرف برای گفتن دارند اما راه انتقال آن را بلد نیستند واقعیت این است که هنر نویسندگی ذاتی است واقعا توفیق نگارش نداشتم چگونه این نیاز خودم رو برآورده میکردم راستش تا به حال به این موضوع دقیق فکر نکردهام.
*نظرتون در خصوص ممیزی کتاب؟
یکی از کسانی که بیشترین لطمه را از ممیزی سلیقهای خورده است بنده حقیر است، کتاب «تخریبچی» از سال 90-88 در پشت سر ممیزی سلیقهای اجازه نشر نیافت. با ممیزی اصولی و با معیار بر اساس ساز و کار ثبت شده قانونی در راستای مهندسی فرهنگی کشور و سند چشمانداز فرهنگی کشور کاملا موافقم. ولی با ممیزی سلیقهای و بدون معیار که متاسفانه برخی اوقات برای نویسندگان دردسر ساز میشود، کاملا مخالفم.
*نام کتابهاتون رو چگونه انتخاب میکنید؟ از نحوه انتخاب و ارتباطش با موضوع کتاب بگید؟
واقعیت این است که انتخاب تیتر و نام کتاب یک هنر است زیرا نام کتاب در راستای طرح جلد از ویژگیهای مقدمه خوب داستانی میشود که به قول چخوف باید قلاب ذهنی را برای خواننده ایجاد کند. این اصل واقعا تکنیکی است اما در خصوص نام کتابهای خودم راستش اسم بعد از اتمام شدن کتاب به ذهنم خطور میکند که برخواسته از متن داستان با ابهام هنری است.
*با توجه به کلاسهای داستان نویسی که برگزار کردید حوزه ادبیات را در چه سطحی میبینید؟
خوشبختانه نویسندگان بسیار خوبی در تمام عرصههای ادبی در کشور وجود دارند ولی قدرت مطرح شدن ندارند. کلاسهای آموزشی داستاننویسی پیشرفته که در طول ده سال گذشته توسط این حقیر برگزار شده برای اولین بار ثابت کرده است که برای انتقال تکنیکهای داستاننویسی میتوان حتی پنج سال هم درس تکنیکی خواند. هنرجویان کلاسهای داستاننویسی این حقیر تقریبا تا پایان دوره ده ترمی بیش از 5 جلد کتاب چاپ شده دارند که نشان میدهد اگر فکر اولیه در کنار نکات قرار گیرد، میتواند هنر ذاتی هنرجویان داستاننویسی را شکوفا کرد. یکی از نگرانیهایم برای افرادی است که در شهرستان هستند که این هنر را دارند اما قابلیت استفاده کلاسها را ندارند.
*یک کتاب خوب بهمون معرفی کنید؟
در بعد فرهنگ سازی و انتقال ارزشهای والای ایرانی مسلمان کتاب مجموعه داستان «راز بشر» را مصرف میکنم.
*ویژگیهای یک داستان نویس؟
درونگرا، محقق، آشنا به روانشناسی رفتاری جامعه، آگاه به زمان و زبان وقت جامعه، احساسی، تکلیفگر و آشنا به تکنیکهای انتقال مفاهیم ...
*تعهد یک نویسنده نسبت به جامعه؟
تعهد یک نویسنده به جامعه و آحاد مردمش و ارزشهای کشورش اصل ذاتی یک هنرمند است.
*چرا ادبیات دفاع مقدس را انتخاب کردین؟
زیرا تاثیرگذارترین برهه تاریخی کشورم میباشد و هم چنین بیشترین بازده تاثیرگذاری برای افردا کشورم را در خود نهفته دارد.
*جایگاه ادبیات دفاع مقدس در حال حاضر؟
غریب، مظلوم و فراموش شده! واقعیت این است که چاپ و انتشار خاطرات بزرگمردان هشت سال دفاع مقدس باید به نسل امروز که آشنا زبان هنر داستاننویسی است قابلیت انتقال داشته باشد. متاسفانه عدم توجه به هنر داستاننویسی به عنوان زبان مشترک بین تمام نسلها این جایگاه رفیع را به پایینترین حد خود در عرصه فرهنگی کشور رسانده است متولیان فرهنگی جایگاه راهبردی خود را در سطح یک انتشار خوردهپا تنزل دادهاند و این حجم گسترده خاطرات، فرصت بهرهبرداری با تکنیکهای داستان نویسی را از هنرمندان داستان نویس سلب نموده است.
*ویژگیهای یک نویسنده در حوزه دفاع مقدس چیست؟
آشنا به محیط، شخصیتها و اتفاقات زمان روایت داستان، مسلط بودن به تمام تکنیکهای هنر داستان نویسی و ... متاسفانه هر روز که میگذرد فرصت همدلی با این هنرمندان بیشتر از ما سلب میشود زیرا یک نویسنده دفاع مقدس باید خود نیز آن شرایط را درک کرده باشد تا بهتر بتواند برای مخاطب جنگندیده شرایط توصیف و صحنهپردازی نماید.
*هر چه میخواهد دل تنگت بگو؟
حرف که زیاد است ولی عادت کردهام به خوردن بغضهایم... حضور عناصر بدلی و کم سواد در راس برنامههای فرهنگی و ... باعث شده محصولات فرهنگی عرضه شده، در سطح بسیار پایینی باشند.
گزارش از: سعیده سادات احمدی
انتهای پیام/