تقویمم را برمیدارم و می نویسم روی این صفحات:
سوم شعبان و الشمس و ضحیها
چهارم شعبان والقمر اذا تلیها
پنجم شعبان والنهار اذا جلیها
نور علی نورند این روزها
تا بال و پر عشق به جانم دادند
در وادی عاشقان مکانم دادند
گفتم که کجاست کعبه ی اهل ولا
در گاه حسین (ع) را نشانم دادند
به هر طرف نگری جلوه ی جمال خداست
ادب کنید که میلاد سید الشهداست
گرفته ختم رسل روی دست آینه ای
که در صحیفه ی او صورت خدا پیداست
ولادت امام حسین بر شما مبارک
يا حسين! عاشقانت مي دانند که تنها با شور حسيني است که مي توان شيريني ايمان را چشيد.
يا حسين! مي آيي و در ديدار آفتابي تو، خلايق قد مي کشند؛ اما بلندي مقام تو فراتر از پندار ماست.
ميلاد تو، آغاز صبحي است که در آن، آفتاب به اشتياق تماشايت پلک مي گشايد تا اولين زائر هر روز تو باشد
شده آوای لبهای/همه ی اهل عالمین
السلام ُ علیک َ یا/ابا عبدا... الحسین
آمدی ای نور کوثر/فرزند زهرا و حیدر
خوش آمدی یا ثارا... مدد یا اباعبدا...
خانه ی زهرا و علی گشته پر از مهر و صفا
سر زده خورشید رخ ِ سَروَر ِ خیل شُهدا
آمده آنکَس که بُوَد فاطمه را نور دوعین
با شادی تو آسمون دل/جلوه شده طلعت مهتاب
گل بریزید اومد ای یاران/تولّد حضرت ارباب
تو خونه ی حضرت زهرا و علی
نور خدا شده عیان و منجلی
امام حسين(ع) مي فرمايد: «کاري مکن که از آن پوزش بخواهي، زيرا مؤمن نه بد مي کند و نه عذري مي طلبد و منافق هر روز بد مي کند و عذر مي خواهد».
سروشی دوش در گوشم، سرود این نغمه ی شیوا
که بشگفت از گلستان محمد(ص) نوگلی زیبا
بشارت ای گنه کاران حسین آمد حسین آمد
نثار مقدمش سرها، فدای جان او جان ها