جواد شمقدری گفت: به نظرم کسانی که می‌خواهند عملکرد من و ایوبی را مقایسه کنند، سی و سومین و سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر را با هم مقایسه کنند.

 به گزارش خبرنگار سینما باشگاه خبرنگاران؛ این آقای  شمقدری چه قدر جالب و جنجالی است! کسی تا بحال آماری از هواداران مردی نگرفته که دومین معاونت سینمایی در دوره‌ی دکتر احمدی‌نژاد و آخرین معاون سینمایی وزارت ارشاد در تاریخچه‌ی جمهوری اسلامی بود، اما آنچه می‌دانیم این است که شمقدری هر چقدر که مخالف داشته باشد، همانقدر هم مهم است. او کسی است که برای اولین بار در سیستم سینمایی پس از انقلاب، عَلَم مبارزه با مافیا را بالا برد اما خودش به ایجاد یک مافیای جدید در برابر طومار قبلی متهم شد. 

شمقدری مجوزهای عجیبی صادر کرد و از طرفی خیلی عجیب و غافلگیر کننده بود که مجوزهای بسیاری هم توسط او لغو شدند. 

او یک روز مقابل دوربین تلویزیون نشست و گفت که تمام فیلم‌ها باید در خدمت ایدئولوژی اسلامی انقلاب باشند و چندی بعد در مقابل دوربین همان برنامه، با دفاع از مضمون خیانت که به صورت یک موج وارد فیلم‌های ایرانی شده بود، هملت شکسپیر را شاهد مثالی بر مدعایش قرار داد. 

در دوره‌ی شمقدری یکی از فیلمسازانی که تفکراتش با دولت وقت همخوانی نداشت، جایزه‌ی اسکار را برد اما جناب مهندس، طی یک اظهار نظر غافلگیر کننده به دست آمدن این موفقیت را محصول لابی‌های خودش دانست و چندین و چند شاهکار خبری دیگر هم برای رسانه‌ها دست و پا کرد. 

دوره‌ی او را چه دوره‌ی خوبی بدانیم و چه بد، بی شک می‌دانیم که جنجالی‌ترین بازه‌ی زمانی در تاریخ سینمای ایران است. 

جالب است که شمقدری اصلاً جزو آن دسته مسئولینی نبود که از پاسخگویی مقابل رسانه‌ها فراری باشد و حتی اگر اشتباه فاحشی هم انجام داده بود، تلفن همراهش از دسترس خارج نمی‌شد. 

او مجموعاً چهار سال معاون سینمایی وزارت ارشاد و سپس رئیس سازمان سینمایی بود اما لااقل چهل سال می‌شود با این مرد مصاحبه کرد و باز هم حرف‌های جدید و جالب شنید. 

آقای مهندس شمقدری در همین روزها مهمان مجموعه‌ی باشگاه خبرنگاران بود و طی یک گفتگوی نسبتاً بلند، قسمت دیگری از جذابیت‌های کلامی‌اش را رو کرد. 

او این بار درباره‌ی لابی‌هایی که ادعا می‌کرد برای اسکار فرهادی انجام داده، جزئیاتی را هم توضیح داد، خودش را با ایوبی مقایسه کرد، نسل خودش را برتر از نسل سوم دانست و خیلی حرف‌های خاص‌تر از این هم زد که باعث می‌شود سوای قضاوت درباره‌ی خوب یا بد بودنش، تردیدی نکنیم که برای او لقب آقای خاص واقعاً مناسب و با مسمـّی است. گفتگوی ما با جواد شمقدری را در ادامه می‌خوانید:


*اگر انقلاب فرهنگی رخ نمی‌داد هیچ گاه به سینما نمی‌آمدم 

- آقای شمقدری از نحوه‌ی ورودتان به سینما شروع کنیم جرقه‌ی ورود شما به سینما کی و چگونه زده شد؟

من دانشجوی رشته‌ی مکانیک دانشگاه علم و صنعت بودم و انقلاب فرهنگی رخ داد، بعد از این اتفاق من به همراه تعدادی از دوستان دانشگاه تهرانی‌ام وارد دوره‌ی آموزشی سینما شدیم و تعدادی مستند ساختیم و به این ترتیب بود که سال 59 وارد سینما شدم.

- مهندسی مکانیک و سینما این دو عرصه چه سنخیتی با هم دارند؟

شاید اگر انقلاب فرهنگی اتفاق نمی‌افتاد من هیچ گاه به سمت سینما نمی‌رفتم البته باید بگویم که من از مدت‌ها پیش به سینما علاقه داشتم و انسان دغدغه‌مندی بودم، همیشه دوست داشتم با یک دوربین تمام حوادث انقلاب اسلامی را ثبت کنم و غصه می‌خوردم که چرا یک دوربین حرفه‌ای ندارم، پس از انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن درس و دانشگاه فرصت را غنیمت شمردم و پس گذراندن دوره‌ی آموزشی مستند سازی این کار را حرفه‌ای تر دنبال کردم. شرایط آن زمان به گونه‌ای بود که فردی مثل من به خوبی می‌توانست در آن فضا فعالیت کند. حوادث انقلاب اسلامی، هشت سال دفاع مقدس، رویدادهای کردستان و اقدامات منافقان بهترین سوژه‌هایی بودند که من با آنها می‌توانستم مستندهایم را بسازم. من تقریبا می‌توانم بگویم بدون اینکه خودم اراده کرده باشم، وارد مستند سازی دفاع مقدس شدم.

- شما در ادامه‌ی راه، نویسندگی و کارگردانی سه فیلم و سریال را بر عهده داشتید که همه ارزشی بودند، چگونه بعد از ایام دفاع مقدس این مسیر را ادامه دادید؟

به دنبال اتمام هشت سال دفاع مقدس من سعی کردم تمام تجربیات به دست آورده از این ایام را در قالب فیلمی به نام "بر بال فرشتگان" به تصویر دربیاورم. "طوفان شن" هم کاری با محوریت زندگی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بود که در قالب فیلم و سریال عرضه شد. "فرستاده" سریالی با موضوع سفیر فرستاده‌ی امام حسین (ع) بود که در سال 83 ساخته شد و اکنون هم مشغول تهیه‌ی سریالی با موضوع تسخیر لانه‌ی جاسوسی هستم، حدود یک سال است که نگارش فیلمنامه‌اش تمام شده و تا چند روز دیگر پیش تولید آن آغاز می‌شود؛ ناگفته نماند که من مستند‌های زیادی در خصوص زندگی و رحلت امام (ره) ساختم. در پاسخ به سوال دوم شما باید بگویم که من زمانی که دیدم کمتر کسی به سراغ ساختن کارهای ارزشی می رود، تصمیم گرفتم به این سمت جهت گیری کنم به طور مثال من مستندهایی با موضوع حج خونین و موشک‌سازی در سال 68 داشتم که زحمت زیادی داشت.

*افسردگی فضای سینما و سینما گران و دور شدن فیلم‌ها از محتویات ارزشی مرا وادار به مدیریت این حوزه کرد 

- آقای شمقدری شما از سال 88 ریاست سازمان سینمایی را بر عهده گرفتید از این دوران بگویید و چه شد که این مسئولیت را پذیرفتید؟

من قبل از سال 88 هم دور از فضای مدیریتی نبودم به طور مثال ضرغامی مدیر سینمایی وقت من را به عنوان مدیر کل معاونت سینمایی انتخاب کرد؛ همچنین سه دوره در شوراهای مختلف و چهار دوره داور جشنواره‌ی فیلم فجر بودم. من در آن سالها دیدم که نحوه‌ی طراحی و فضای سینما فیلمسازان را به سمت فیلمسازی در فضای ارزشی سوق نمی‌دهد. همچنین پس از فتنه‌ی 88 شرایط سخت برای هنرمندان به وجود آمد و سینما و سینماگران ما افسرده شدند، طبیعی بود که مسئولان و به ویژه وزیر وقت تصمیم گرفتند که فضای سینما را عوض کنند و به دنبال آن به من پیشنهاد ریاست سازمان سینما را دادند، من در آن زمان معاون سینمایی بودم و پس از مشورت با دوستان این مسئولیت را قبول کردم.

*دست رانت خواران سینما در دوره‌ی من از هر چیز کوتاه بود

- خیلی از سینماگران دوره‌ی ریاست شما را برای سینما دوره‌ی ناامیدی و بیکاری می‌دانند و می گویند که در زمان شما فیلم نساختند

من به شدت علاقه مندم که با افرادی که این حرف‌ها را می‌زنند، نشستی برگزار کنیم و این ها برای صحبت‌هایشان سند و مدرک بیاورند. کارنامه‌ی کاری من نشان می‌دهد که متوسط تولید فیلم ایران قبل از من 65 فیلم بود و در دوره‌ی من به 100 فیلم و تعداد صدور پروانه ساخت‌ها به صد درصد افزایش یافت، همچنین حضور جوانان در دوره‌ی ریاست من سه برابر شد و اسناد و مدارک این صحبت ها نزد من موجود است. البته باید بگویم که گروه خاصی که دنبال رانت‌های سینمایی بودند در دوره‌ی من دستشان از همه چیز کوتاه شد و به دلیل اینکه دستی بر رسانه‌های عمومی داشتند، خود را خوب و من را بد نشان دادند و مسئله‌ی شانتاژ را مطرح کردند که هیچ کدام از این صحبت‌ها درست نیست.

*من در دوره‌ی خود روابط بین الملل سینمای ایران را بهبود دادم

 - مهمترین دستاوردهای خود را در زمان ریاست بر سازمان سینمایی چه می دانید؟

من به تمام سینماگران نشان دادم که فضاها و موضوعات دیگری وجود دارد که سینما به آن ورود نکرده است؛ انسان‌هایی بودند که سالها به اجبار کار نمی کردند اما با آمدن من این افراد دوباره احیا شدند. من در دوره ی ریاستم نود آیتم کاری ارائه دادم که بهبود روابط بین‌المللی سینمای ایران،‌ برگزاری همایش هالیوودیسم در حاشیه‌ی جشنواره‌ی بین المللی فیلم فجر که درهای جدیدی را به روی سینمای ایران در جهان باز کرد، غیر قانونی شناخته شدن و تعطیلی خانه سینما که مورد انتقاد افراد زیادی در آن زمان بود که در صدد باز کردن آن برآمدند اما اکنون به غیر قانونی بودن آن پی برده و مشغول پیدا کردن راه حلی برای قانونی کردن آن هستند، از بین بردن پنهان کاری‌ها و حیاط خلوت‌های سینمایی و بهبود اوضاع فیلمسازان چند نمونه از آنها است. در دوره‌ی قبل از من مخفی کاری‌ها و حیاط خلوت‌هایی بین بعضی سینماگران وجود داشت که عده ای را به افسردگی و گوشه گیری وا می‌داشت اما با آمدن من فضا تغییر کرد و فیلم سازان هم عزم شان را جزم کردند که اوضاع خود را سامان دهی کنند.

* پروژه‌ی لاله یک پروژه‌ی ملی است که به خاطر رسوا نشدن دروغ‌هایشان تمامش نمی‌کنند

- چطور شد که به پروژه جنجالی "لاله" به کارگردانی اسداله نیک نژاد مجوز دادید؟ این پروژه سر و صدا‌های زیادی را در آن دوران به پا کرد و هنوز هم ناتمام مانده است در این خصوص بگویید؟

قبل از ریاست من به تولید و ساخته شدن پروژه‌ی "لاله" اقدام شده بود و فکر می کنم حتی مجوز و پروانه‌ی ساخت هم به آن داده بودند؛ در دوره‌ی من این موضوع تکرار شد، "لاله" شبیه تمام فیلم‌های سینمایی دیگر است و کسانی که می‌خواستند شانتاژ رسانه‌ای کنند، این موضوع را دستاویز خود قرار داند تا اقتشاشاتی به وجود آورند و چهره‌ی مدیریت من را خراب کنند. بسیاری از افراد تصمیمات من را زیر سوال می‌بردند و در کارهای من اختلال ایجاد می‌کردند. اکنون هم "لاله" را به اتمام نمی‌‌رسانند که دروغ هایشان رو نشود، به نظر من در این فیلم یک غیرت ایرانی جریان دارد که بسیاری از مردم از آن استقبال خواهند کرد و مسئولان به دلیل مخاطب پسند بودن و کیفیت این فیلم تصمیم گرفتند آن را متوقفش کنند.

*تفاوت‌های سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر گویای تفاوت عملکرد من و ایوبی است

 - اکنون آقای ایوبی ریاست سازمان سینمایی را بر عهده دارند مدیریت وی را چگونه می‌بینید؟

من زیاد مایل نیستم به نقد در مورد عملکرد ایوبی بپردازم اما به نظرم کسانی که می‌خواهند عملکرد من و او را مقایسه کنند، سی و سومین و سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر را با هم مقایسه کنند؛ فیلم های سال گذشته آخرین دستاوردهای دوره‌ی من بود و فیلم‌هایی چون "چ" و شیار 143 ر ا شامل می‌شد، تفاوت فیلم‌های سی و سومین دوره جشنواره های فجر با دوره‌ی قبل گواه تفاوت‌های مدیریت من و ایوبی است.

*"رخ دیوانه" یک تقلید محض از فیلم های آمریکایی است 

- شما به فیلم‌های جشنواره امسال نقد داشتید. فیلم های جشنواره ی امسال را چطور ارزیابی می کنید؟ فکر می کنید این فیلم ها گیشه‌ی موفقی را برای سال 94 رقم بزنند؟

اکران 93 اکران موفق و خوبی بود و فیلم های آن فیلم هایی بودند که در دوره‌ی من مجوز گرفته و ساخته شده بودند اما اکران 94 کارنامه‌ی مدیریت جدید است و باید منتظر باشیم و ببینیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد البته پیش بینی‌های بسیار ناامیدکننده است. در مورد جشنواره‌ی سی و سوم باید بگویم که نقدهای زیادی به آن وارد است و فیلم ها به جهت فنی، هنری و محتوایی نزول قابل توجهی پیدا کرده بودند در این دوره فیلم خوب نداشتیم و همه‌ی فیلم ها متوسط و متوسط رو به پایین بودند.

*اکثر فیلم ها بر خلاف شعار دولت نا امید کننده و بی اعتنا نسبت به موضوعات استراتژیک نظام بودند

بنابر گفته‌ی منتقدان نزدیک به 70 درصد فیلم‌ها صرفا اجتماعی بودند که این رقم، رقم بالایی است و دو فیلم که جشنواره راه نیافته بودند و نقدهای بسیاری به آنها وارد بود به جشنواره برلین رفتند که این امر اتفاقی بدی برای سینما به حساب می آید. مسئولان جشنواره برای اینکه دچار حاشیه نشوند، این فیلم ها را به جشنواره راه ندادند و با فرستادنشان به خارج از کشور اتفاقی بدتری را به وجود‌ آوردند. در کل سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر یک سینمایی یاس آور و هویت گریز را برای ما به ارمغان آورد که اصلا خوب نیست. فیلم ها از جهت هنری، فنی و محتوایی یک عقب گرد محض داشتند و بهترین فیلم انتخاب شده از سوی هیئت دولت و داوران یک تقلید ناقص و غلط از فیلم های غربی بود و جشنواره امسال یک سقوط نامطلوب است. برای مسئولان سینما هم، چنین استدلال‌های عذر بدتر از گناه است در دوره‌ی قبل از سوی دولت اعلام شد که امیدوار کننده ترین فیلم جایزه‌ای ویژه به عنوان جایزه‌ی امید اعطا می شود و به این نتیجه رسیدند که چنین فیلمی وجود ندارد و قرار شد، این برنامه را برای امسال که فیلم ها با برنامه و اختیارات خودشان ساخته شده است، پیاده کنند اما درست بر عکس شد. یعنی فیلم ها به اندازه ای یاس آور و نا امید کننده بود که خودشان هم صدایش را در نیاوردند و موضوع را مسکوت نگه داشتند و در اخبار هم اشاره ای به این موضوع نشد، زیرا احساس کردند گفتن آن با فضای غم‌انگیز جشنواره هم‌خوانی ندارد.

*دو فیلم قابل قبول جشنواره سی و سوم فجر توسط جوانان تربیت شده توسط ما ساخته شده بود

- امسال گفتند در جشنواره جوان‌گرایی شده است شما با این امر موافقید؟

یکی از سیاست‌های دوره مدیریتی من میدان دادن به جوانان و توجه به استعدادهایشان بود یکسری از جوانان بودند که واقعاً لیاقت راه یافتن به سینما را داشتند، من هم از همان ابتدا سعی کردم به پرورش و بروز دادن استعدادهای این جوانان بپردازم و نمود آن را هم در سی و دومین دوره جشنواره فجر دیدیم. در دوره قبل شاهد بودیم که جوانان بسیار خوش درخشیدند و فیلمی چون "شیار 143" ساخته یک جوان بود. این سیاست طبق عواملی که ما طراحی کرده بودیم امسال هم پیاده شد اما متأسفانه جوانان همچون قبل تصویر مثبتی از خود ارائه ندادند و فیلم‌هایشان از جهات مشکلات فراوانی داشت، اگر چه 2 فیلمی که در سی و سومین دوره فجر از بقیه قابل قبول‌تر بودند، توسط همان جوانان ساخته شده بودند.

- خیلی‌ها معتقدند با رفتن شما فضا برای فیلم‌سازی بازتر شده است درباره این صحبت‌ها چه نظری دارید؟

بله، فضا در دوره جدید برای گروه اقتدارگرا بازتر شده است. این افرادی که چنین صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند،‌ افرادی هستند که همیشه برای من مشکل‌ساز می‌شدند.

*مطمئن هستم در صورت ارائه نسخه سینمایی سریال تسخیر لانه جاسوسی‌ام از من چنین حمایتی نشود

- شنیده شده که در این دولت به شما اجازه فیلم‌سازی نمی‌دهند، آیا این موضوع صحت دارد، "اگر نه" در حال حاضر پروژه‌ای را در دست دارید؟

به طور رسمی و قطعی کسی با فیلم‌سازی من مخالفت نمی‌کند. اما شک ندارم اگر نسخه سینمایی سریال تسخیر لانه جاسوسی‌ام را به آقایان ارائه دهم، هیچ کس از من حمایتی نمی‌کند.

*نباید مشکلات داخلی‌مان را در قالب فیلم‌های مختلف به خارج از کشور عرضه کنیم

- شما مخالف رفتن بعضی از فیلم‌هایی که در آن‌ها مشکلات جامعه بیان شده بود به خارج از کشور بودید. اما الان به این اندازه حساسیت وجود ندارد نظرتان در این باره چیست؟

اکنون همه چیز سینما برعکس شده است. من همیشه گفته‌ام که مردم کشور ما محرم هستند و بیگانگان نامحرم. اگر عیب و ایرادی در جامعه داریم بهترین افرادی که می‌توانیم با آن‌ها این موضوعات را در میان بگذاریم، مردم کشورمان هستند اما اکنون دقیقاً سیاست‌ها برعکس شده است. فیلم‌هایی که در آن سیاه‌نمایی وجود دارد و مشکلات جامعه مطرح شده است در داخل کشور نمایش داده نمی‌شود و به کشورهای خارجی فرستاده می‌شود. عقل هم حکم می‌کند که یک مشکل خانوادگی را نباید به خارج از خانواده رسوخ داد. اما در این دوره هم 2 فیلمی که حاشیه زیادی داشتند و راهی جشنواره شده بودند به برلین رفتند، این سیاست کاملاً غلطی است و فارغ از این که در فیلم چه مطلبی مطرح می‌شود و چه بار محتوایی دارد، اینکه مشکلات جامعه خود را به بیرون از کشور انعکاس دهیم، هیچ دردی از ما دوا نمی‌کند و خردمندانه نیست.

*با سیاست‌هایی که پیاده کردیم اسکار را گرفتیم

- شما صحبت‌هایی را در خصوص لابی برای اسکار اصغر فرهادی انجام دادید، دقیقاً این لابی را چگونه انجام دادید؟

ما برای گرفتن اسکار از ظرفیت انتخاب آخر استفاده کردیم. 5 فیلم به مرحله نهایی دریافت اسکار راه یافتند. یکی فیلم "جدایی نادر از سیمین" بود و فیلم دیگر در مورد یهیودیانی بود که از ترس نازی‌های آلمان به یک کانال می‌رفتند و عده زیادی از آن‌ها کشته می‌شدند و به نظرم این فیلم یک تراژدی قوی به حساب می‌آمد اما در مورد یهودیانی بود که با مظلومیت کشته شده بودند و یک فیلم اسرائیلی خیلی قوی هم در میان آن 4 فیلم حضور داشت. ما چون می‌دانستیم خیلی از اسکاری‌ها با تسلط جریان صهیونیستی بر هالیوود و اسکار موافق نیستند ولی جرئت ابراز این مخالفت را ندارد به آن‌ها پیغام دادیم که الان فرصت خوبی است و شما می‌توانید با انتخاب یک فیلم ایرانی این اعتراض خود را به صهیونیست‌ها نشان دهید و فردا هم کسی نمی‌تواند به شما خرده بگیرد که چرا یک رفتار ضدیهودی یا ضدصهیونیستی انجام دادید؛ آن‌ها هم این حرف را پذیرفتند و اسکار را به ما دادند.

- آخر مشخص نشد موضع‌تان نسبت به اسکار مثبت است یا منفی؟ اگر منفی است دیگر برای گرفتنش چرا لابی کردید؟

اولاً باید بدانیم که پشت هر جشنواره جهانی و اسکار که در واقع یک جشن است، سیاست‌های خاصی وجود دارد. جشن اسکار به طور قطع در راستای سیاست‌های فرهنگی و استکباری آمریکا و طبق نیازها و کارکردهای این کشور است. من در زمان خود گفتم خوب است متناسب با وظیفه‌ای که دارم به دور از ارزش‌گذاری‌هایی که روی اسکار داریم تلاشم کنیم که این جایزه را بگیریم و نهایتاً گرفتم.

*اگر سازمان سینمایی بد بود بعد از یک سال و نیم که از ریاست من گذشته است آن را تغییر می‌دادند

- در زمان شما معاونت سینمایی به سازمان سینمایی تبدیل شد به نظرتان این اتفاق مثبتی بود خیلی‌ها معتقد بودند که این امر فقط بزرگ کردن میزها است و دردی از سینما دوا نمی‌کند.

یادم می‌آید وقتی دولت جدید آمد، گفت در اولین اقدام سازمان سینمایی را به معاونت سینمایی برمی‌گردانیم اما بعداً وقتی سازمان را تحویل گرفتند، فهمیدند ساختار سازمان چقدر پویاتر و مؤثرتر است و الان هم با این که یک سال و نیم می‌گذرد حتی زمزمه ایجاد تغییرات هم به گوش نمی‌رسد. به نظر من سازمان سینمایی سبب ارتقای سینما شد.

*شنیده‌ام که امسال یک تیم اضافه به برلین سفر کرده‌اند

- خیلی به سفرهای خارجی مدیران و افراد در زیرمجموعه‌های به بهانه حضور در فستیوا‌ل‌های خارجی در زمان شما نقد داشتند.

ما در راستای مأموریت‌هایی که داشتیم، سفرهایی کردیم؛ آقایان بگویند کدام سفر نامربوط و بی‌نتیجه بوده است و سفرهای کاری مختص به دوره من نیست و در تمام مدیریت‌ها بوده است؛ در این دوره هم شنیده‌ام حتی یک تیم اضافه به برلین رفته است. آقایان فقط می‌خواستند برای من حاشیه درست کنند و سوژه‌سازی کنند.

*من برای پذیرفتن مدیریت سازمان سینمایی با خدا معامله کردم

- اگر به 6 سال پیش برمی‌گشتید دوباره مسئولیت ریاست سازمان سینمایی را بر عهده می‌گرفتید؟

بله، زیرا این مسئولیت را با آگاهی کامل پذیرفتم من در آن زمان با خدا معامله کردم و گفتم خداوندا من هرچه دارم از تو دارم و حاضرم برای بهبود و پیشرفت وضعیت سینمای ایران همه آن‌ها را از دست بدهم. به نظرم اتفاق مثبت هم در سینما افتاد و یکسری فعالیت‌های من در گذر ایام خود را نشان می‌دهد.

*آقایان برای از دست ندادن گرین کارت و شینگل خود فیلم‌هایی ارزشی نمی‌سازند

- اگر همین الان به شما می‌گفتند که به سینما برگردید اول از همه کدام قسمت آن را تغییر داده یا اصلاح می‌کردید؟

اکنون دیگر هرگز این مسئولیت را نمی‌پذیرم (با خنده). به نظرم مسئولیت یک تکلیف است و وقتی انسان در یک سختی قرار می‌گیرد، باید همه کارهای دیگر را کنار بگذارد. من اکنون مشغول ساختن سریال تسخیر لانه جاسوسی‌ام هستم و به هیچ کار دیگری تن نمی‌دهم، به افراد زیادی گفتم بیایید و در مورد چنین موضوعاتی فیلم بسازید اما آقایان از ترس از دست دادن گرین کارت و شینگل خود نساختند. بعضی‌ها هم به موضوع اشراف نداشتند اما خدا را شکر من در جریان این موضوعات هستم و تحقیقات و مطالعات زیادی در این زمینه‌ها دارم.

*اوضاع کنونی اقتصاد سینمای ایران افتضاح است

- آقای شمقدری شما وضعیت اقتصادی سینما را در حال حاضر چگونه می‌بینید؟

اوضاع کنونی اقتصاد سینمای ایران افتضاح است، در ابتدای سال 50 میلیارد پول برای ساخت فیلم می‌آورند و فقط 10 میلیارد آن برمی‌گردد و دولت 40 میلیارد خسارت می‌بیند و هر سال این موضوع تکرار می‌شود اگر حمایت‌های دولت از سینما نبود، سینما با سر زمین می‌خورد.

*سینما در زمینه پیشرفت‌هایی که ما در جهان داشتیم می‌تواند فعالیت‌های موثری داشته باشد

- در جشنواره‌ای که گذشت ما هیچ اشاره‌ای به موضوعات روز جهان مثل مذاکرات 1+5 نداشتیم؟

بله، کاملاً درست است، سینمای ما از خیلی مسائل غافل است؛‌ ما موقعیت خیلی خوبی در جهان داریم و آمریکا حس می‌کند که دستش در مقابل ما کوتاه است. جای خالی مسائلی چون بیداری منطقه،‌ مذاکرات 1+5، پیشرفت‌های علمی ایران و مسائل انقلاب در سینما ما به شدت به چشم می‌خورد. سریال‌های تلویزیون و فیلم‌‌های سینمایی باید حداقل سالی یک سوژه در مورد این مسائل داشته باشند زیرا تأثیر زیادی روی جامعه خواهد داشت.

*افق دریچه‌ای روشن رو به دنیای گفتمان انقلاب است

- نظرتان راجع به راه‌اندازی شبکه افق چیست؟

هر شبکه‌ای که افتتاح می‌شود، نوید دهنده یک اتفاق خوب است و افق هم دریچه‌ای روشن را رو به گفتمان انقلاب اسلامی باز می‌کند اما شبکه‌های دیگر نباید فقط این کار را به افق واگذار کنند و در خود گفتمان انقلاب را جای ندهند. گفتمان انقلاب هم باید در قالب‌های متفاوت و متنوع بیان شود تا تأثیرگذاری لازم را داشته باشد. افق باید دریچه خوبی را برای انقلاب باز کند؛ حتی در شبکه سلامت هم لازم است پیام‌های انقلابی موجود باشد زیرا صهیونیست‌ها نقشه‌های زیادی برای رسانه‌های ما دارند.

*حوادث انقلاب اسلامی، ترورهای اول انقلاب و فتنه 78 و 88 مرا نسبت به دیگر مسائل پوست کلفت کرده است

- در سالی که گذشت خبری شنیدید که شما را شگفت‌زده کند؟

مطالب زیادی شنیدم که در حقیقت شوکه کننده بودند اما ما بچه‌های دهه 40 محکم هستیم، در دوران‌های مختلف زندگی من حوادثی چون انقلاب اسلامی، ترورهای متوالی و فتنه 78 و 88 رخ داد و من را نسبت به مسائل مختلف پوست کلفت کرد. من انتظارش را داشتم که صحبت‌های متفاوتی در مورد خود بشنوم و با شنیدن آن‌ها با این که ماهیت شوکه کننده داشتند، زیاد شگفت زده نشدم.

*امیدوارم در سال 94 مسئولان سینمایی در تمام امور صداقت بیشتری به خرج دهند

- آرزویتان برای سینما در سال 94 چیست؟

امیدوارم سینماگران در سال 94 به مأموریت اصلی خود بازگردند. ما در شرایط فرهنگی سختی قرار گرفته‌ایم و دشمن از ابزارهای خود به خوبی استفاده می‌کند اما ما غافل هستیم. متأسفانه از سینما آن طور که باید و شاید استفاده نمی‌کنیم. شما فرض کنید ما در یک میدان جنگ هستیم و دشمنان در حال حمله به ما هستند. ما تانکی در دست داریم اما با آن آب می‌آوریم و نمی‌جنگیم، آب آوردن کار بدی نیست اما شرایط آن جا این موضوع را نمی‌طلبد. من در زمان مدیریت خود گفتم باید سالی 2 یا 3 فیلم مقاومت ساخته شود؛ اتفاقی که سال‌های قبل از من تعطیل شده بود و تقریباً هیچ کس به سراغ سینمای دفاع مقدس نمی‌رفت. من پس از 5 سال جشنواره مقاومت را برگزار کردم و 15 فیلم مقاومتی خوب را به مخاطبان عرضه کردیم. امیدوارم ساختن فیلم‌های ارزشی که در دوره ما دوباره احیا شد ادامه‌دار باشد و مقام معظم رهبری هم به این موضوع اشاره کردند. متأسفانه مسئولان سینمایی بعضی چیزها را دستاویز خود قرار می‌دهند تا فعالیت‌های خوب دیگران را زیر سوال ببرند و خودشان هیچ کاری نمی‌کنند. مسئله خطرناکی است که مسئولان کاری را که نکرده‌اند، بگویند کرده‌ایم. امیدوارم در سال 94 نوعی صداقت و خلوص در عمل مسئولان و در همه بخش‌ها ایجاد شود. امیدوارم جوانان با در دست گرفتن مدیریت‌های فرهنگی بتوانند جبهه انقلاب فرهنگی را به سر منزل مقصود برسانند.

حرف پایانی؟

من با دیدن شور و حالی که در جوانان است،‌ احساس نشاط و سرزندگی می‌کنم. ما بخواهیم یا نخواهیم نهایتاً جریان مدیریت هنر و رسانه از دست ما خارج و به جوانان واگذار خواهد شد. امیدوارم نسل جوان با استفاده از تجربیات گذشتگان و افق‌های بلندی که پیش رویشان است خیلی بهتر از ما کار کنند و جبهه انقلاب فرهنگی را به سر منزل مقصود برسانند. از شما و تمام بچه‌های پرشور باشگاه خبرنگاران که شور و حال عجیبی دارند، تشکر می‌کنم.


گفتگو از سحر قناعتی


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.