فیلیپین مجمعالجزایری است متشکل ازحدود 7100 جزیره که جمعیت روبه رشد آن تنها در 11 جزیره زندگی میکنند. اغلب نقاط این کشور نیز کوهستانی و زلزله خیز است. فیلیپین 20 رشته کوه آتشفشانی فعال دارد و اغلب سواحل این کشور توسط توفانهای شدید مورد تهدید قرار میگیرد.
اما نكته مهم اين است كه عليرغم ارتباطي نزديك به نيم قرن ميان دو كشور جمهوري فيليپين همواره براي گردشگران و تجار ايراني ناشناخته باقيمانده است، به اعتقاد مسئولان فرصتهاي گستردهاي از سرمايه گذاري و توسعه گردشگري ميان دو كشور وجود دارد.
از این رو «قانون» سري به دفتر كار سفير فيليپين در تهران ادواردو مارتین آرمنیز كه تقريبا دوسال پيش به ايران آمده ، زده تا از چند و چون اين روابط از گذشته تا كنون بپرسد كه او نيز با خوشرويي ما را در محل كارش پذيرفت. « قانون» ابتدا از تجربيات گردشگري وي و خاطراتش در كشورمان پرسيده و كم كم به مباحث اقتصاد رسيده است.
تاكنون از چند شهر ايران بازديد كردهايد؟
اصفهان، شيراز، همدان، كيش ، قشم ، بندرعباس و كرج اما تعداد زيادي از شهرهاي كشور ايران باقي مانده كه در صورت فرصت بايد به آنها سفر كنم.
نظر شما درباره تهران چيست؟
اين شهر همانند اكثر شهرهاي بزرگ جهان مشخصههاي يكساني دارد كه كاملا شبيه به آنهاست و ترافيك گل سرسبد آن است. من فكر ميكنم جمعيت تهران شبيه به مانيل پايتخت كشور من است.
با كدام يك از وسايل نقليه عمومي ايران سفر كردهايد؟
براي رفتن به مسافتهاي دور از هواپيما استفاده ميكنم اما براي مسافتهاي نزديك از اتوبوس كه به نظر من هر دو وسيله قابل اعتماد بود و كيفيت و خدمات مناسبي براي گردشگران دارد.
نظر شما درباره حملو نقل جادهاي ايران چيست؟
به عقيده من جادههاي ايران در حد قابل قبولي استاندارد هستند و براي گردشگراني كه علاقهمند به رانندگي در جادههاي ايران هستند بهخصوص آنهايي كه با دوچرخه يا موتورسيكلت وارد مرزهاي جمهوري اسلامي ايران ميشوند بهترين گزينه است تا بتوانند راهشان را به راحتي پيدا كنند. اين درحالي است كه اين راههاي استاندارد درواقع پتانسيل بسيار مناسبي براي اقتصاد كشورتان است و بايد از اين موضوع استفاده مناسب داشته باشيد، به عنوان مثال در كشور من همانطور كه ميدانيد تعداد زيادي جزيره وجود دارد كه امكان رانندگي و استفاده از حمل و نقل جادهاي را درواقع بسيار محدود كرده است و بيشتر به صنايع حمل و نقل دريايي وابسته ايم حال آنكه ايران ميتواند از موقعيت استراتژيك خود در منطقه و اين جادهها استفاده مناسبي داشته باشد.
صنعت گردشگري ايران و فيليپين را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
باتوجه به اطلاعات و آماري كه در اختيار داريم چيزي حدود سالانه 200 هزار نفر گردشگر ايراني وارد خاك تايلند ميشوند و كمي بيشتر از اين تعداد روانه مالزي شده اند اما متاسفانه باوجود اينكه فيليپين جزو 15 كشور برتر جاذب براي گردشگران است با توجه به بعد نزديك اين كشورها با كشور من هنوز نتوانستهايم ارتباط تبادل گردشگر را ميان دو كشور فراهم نماييم چون در آخرين آمار ارائه شده از تعداد گردشگران ايراني تنها نزديك به 5000 نفر از كشور من بازديد كرده اند و نزديك به 3000 نفر از هموطنان من نيز سر از ايران درآوردهاند. به عقيده من هنوز ناشناختههاي بسياري درميان جوامع دو كشور وجود دارد. اما يكي از اصليترين دلايل را ميتوان در نبود پرواز مستقيم ميان تهران و مترو مانيل دانست.
آيا در اين زمينه يعني برقراري پرواز مستقيم تصميم گيري شده است؟
بله، مشغول رايزني با شركت ماهان اير هستيم كه در صورت برقراري و امضاي قرارداد پرواز مستقيم ميان دو كشور برقرار خواهد شد. اگرچه شركت هواپيمايي گلف اير هم در اين زمينه مذاكراتي با ما داشته است تا پرواز ارزان قيمت در اختيار متقاضيان سفر به مانيل قرار دهد.
در دهه 50تعداد زيادي از هموطنان شما در ايران زندگي ميكردند پس چرا اكنون عنوان ميكنيد ايران براي گردشگران فيليپيني ناشناخته است؟
بله ؛ قبل از انقلاب در ايران تقريبا حدود 15هزار فيليپيني در ايران زندگي ميكردند و همين موضوع باعث شده بود دو كشور درباره يكديگر بيشتر از حال حاضر بدانند اما اين روند پس از انقلاب و گذشت زمان كاهش يافت چون نه تنها برخي از اين افراد در ايران ماندند بلكه گروه ديگر هم به كشورهاي اطراف ايران رفتند و جريان اطلاعات ميان دو كشور قطع شد. در آن زمان درواقع بزرگترين گروه آسيايي ساكن ايران بودند اما اكنون كشورهاي حاشيه خليج فارس اين تعداد را در خود جاي دادهاند.
در آن زمان بسياري از فيليپينيها در ايران براي شركتهاي خارجي فعاليت ميكردند و به همين دليل ساكنان كشور شما بودند . عمده اين افراد در ايرلاينهاي مختلف يا صنايع نفتي كار ميكردند كه البته نميتوان تعداد پزشكان و نرسهاي بيمارستان را در اين ميان ناديده گرفت. اين درحالي است كه پس از انقلاب و خروج شركتهاي ايراني به هر دليل از ايران اين پرسنل هم مجبور به خروج از ايران شدند و خاك ايران را ترك كردند هرچند گروه كوچكي هنوز در ايران ساكن هستند.
به نظر شما تبليغات گردشگري درباره فيليپين و ايران به اندازه لازم صورت گرفته است؟
خير، چون بايك نگاه اجمالي در خواهيم يافت هرگز تبليغات انجام شده درباره اين مقصد گردشگري همانند كشورهايي مثل تايلند و مالزي نبوده و همين امر باعث ناشناخته بودن ايران و فيليپين براي يكديگر شده است.
آيا برنامهاي براي معرفي جاذبههاي كشورتان دربازار ايران داريد؟
بله، بابرخي از آژانسهاي هواپيمايي و ايرلاينها مذاكراتي داشتيم و در حال بررسي چگونگي همكاري و توسعه گردشگري ميان دو كشور هستيم تا بتوانيم بستههاي گردشگري مناسبي براي مسافران ايراني مهيا كنيم. اگرچه وزارت گردشگري كشور فيليپين هم برنامههايي براي برقراري ارتباط با تور اپراتورهاي ايراني جهت گسترش همكاري و توسعه در نظر دارد. البته با برگزاري مسابقات ورزشي يا جشنواره فرهنگي نيز ميتوانيم به اين خواسته برسيم.
در اخبار آمده دانشجويان و دانش آموزان ايراني در كشور شما مشغول به تحصيل هستند آيا آماري در اين زمينه در اختيار داريد؟
بله، گروه زيادي از ايرانيان براي تحصيل به كشور من وارد شده و مشغول درس خواندن در مقاطع مختلف تحصيلي هستند در حال حاضر حدود 4000 دانشجوي ايراني در كشورمن مشغول به تحصيل هستند كه اين خود به عنوان فرصتي مناسب در اختيار دو كشور قرار گرفته است ولي متاسفانه تاكنون از آن استفاده نشده است.
دليل حضور دانشجويان ايراني در كشور شما چيست؟
اول سطح علمي دانشگاههاي كشور من و پس از آن هزينهمناسب اقامت و زندگي هرچند از آموزش به زبان انگليسي هم بايد در توسعه اين روند ياد كرد. چون كشور فيليپين به عنوان سومين كشوري به غير از آنهايي كه ذاتا انگليسي زبان هستند، است كه بخش عمدهاي از ساكنانش ميتوانند به زبان انگليسي صحبت كنند همانطور كه ميدانيد نزديك به يكصد ميليون نفر در كشور من زندگي ميكنند كه برهمين اساس ميتوانند به خوبي انگليسي صحبت كنند.
آيا برنامه اي براي آسانتر شدن شرايط دريافت ويزا براي گردشگران ايراني داريد؟
بله، همانطور كه ميدانيد اكنون روند دريافت ويزا براي گردشگران ايراني بنا به دلايلي كمي مشكل است ولي قصد داريم با استفاده از راهكارهاي قانوني و همكاري ميان وزارتخانه كشورم و ايران اين روند را و شرايط دريافت ويزا را براي گردشگران ايراني كاهش دهيم.
اشاره كرديد گروه زيادي از هموطنان شما در كشورهاي حاشيه خليج فارس مشغول به كار هستند، آيا اين تعداد خود بالقوه براي گردشگري ايران مفيد نيستند؟
بله؛ اگر كمي به آمار توجه داشته باشيم درخواهيم يافت گروه زيادي از هموطنان من كه در كشورهاي حاشيه خليج فارس مثل عربستان و امارات و قطر يا بحرين مشغول به كار هستند همواره در جزيره كيش حداقل دو يا سه روز اقامت داشته اند. اين اقامت براي اين بوده است كه اين افراد براي تمديد مهلت ويزاي خود براساس قوانين بايد از مرزهاي كشور محل اقامتشان خارج شده و دوباره پس از دريافت ويزا وارد آن كشور شوند . اين تعداد براساس آمار حدود 3 ميليون نفر است كه اگر ايران و سازمان گردشگري آن بتواند براي آنها برنامه ريزي داشته باشد درواقع سه ميليون گردشگر فيليپيني بالقوه كنار مرزهاي ايران هستند و ميتوان به راحتي آنها را در خاك كشور پذيرايي كرد.
آيا تاكنون مشكلي درگردشگري ايران ديدهايد؟
دو مشكل اساسي درباره گردشگري ايران به نظر من وجود دارد كه بايد به آنها توجه ويژه داشته باشيد اول اينكه برخي از زيرساختها متناسب با تقاضاي سفر در صورت تبليغات گسترده نيست مثل هتلها در برخي از شهرهاي گردشگر پذير ايران در صورت افزايش ورود گردشگران با كمبود محل اقامت و هتل مواجه خواهيد شد.
اما دومين مورد كه يكي از تاثيرگذار ترين مشكلات است مربوط به انتقال پول و استفاده از كارتهاي بانكي معتبر بين المللي مثل ويزا كارت يا مستركارت است كه به دليل نبود امكان استفاده گردشگران مجبور به همراه داشتن مبالغ زيادي پول نقد هستند كه خوشايند نيست براي آنها. اجازه دهيد به سومين مورد نيز اشاره كنيم آنهم درباره مناطق تاريخي و موزههاست چون تابلوها يا اطلاعات دوزبانه در برخي مراكز وجود ندارد بنابراين ممكن است شما براي بازديد موزهاي رفته باشيد اما اطلاعاتي به زبان بينالمللي در آن وجود ندارد.
يكي از شاخصههاي گردشگري فيليپين در توسعه گردشگري درماني است نظر شما در اين زمينه چيست؟
همانطور كه قبلا اشاره كردم بسياري از فيليپينيها بهخصوص در بخش درمان و بهداشت خارج از مرزهاي كشورمن در اروپا و ديگر كشورها مشغول به كار هستند، همين دليل بسيار محكمي است براي سطح بالاي آموزش دانشگاهها و شرايط پرورش پزشكان و نرسهاي بيمارستاني بنابراين نبايد فراموش كرد اين موضوع توانسته تاثير بسزايي در توسعه گردشگري پزشكي فيليپين داشته باشد.
يكي از دلايل توسعه گردشگري پزشكي در كشورمن اين است كه هزينه درماني در فيليپين نسبت به بسياري از كشورهاي ديگر جهان كم و قابل قبول است و با توجه به كيفيت بسيار بالاي خدمات درماني جاي ترديد نيست كه بيشتر گردشگران علاقهمند به حضور و درمان در مرزهاي كشور من هستند. اما يك نكته را فراموش نكنيم كه ميتوانيم براي آن برنامهاي بلند مدت و دقيق داشته باشيم كه آنهم در مورد توسعه گردشگري پزشكي ايران است.
همانطور كه ميدانيد ايران مشغول برنامه ريزي براي توسعه گردشگري درماني خود در جهت جذب گردشگران درماني از كشورهاي همسايه خود است درحالي كه كشور من هم در اين زمينه تجربيات بسيار مناسبي در اختيار دارد بنابراين آن فرصتي كه به عقيده من تاكنون ديده نشده است همكاري ميان هر دو كشور براي توسعه گردشگري پزشكي است . اين درحالي است كه ميتوان با استفاده از بستههاي بسيار جذاب گردشگري براي گردشگران نظر گروه عمدهاي از آنها را جلب كرد.
آيا شما اشتراكي ميان توسعه گردشگري ميان دو كشور ديده ايد؟
بله، همانطور كه در ابتدا صحبتها اشاره شد هر دو كشور داراي تعداد مشابهي از گردشگران خارجي هستند و هر دو كشور قصد توسعه و افزايش تعداد بازديدكنندگان خارجي را دارند بنابراين اگر امكان استفاده از تجربيات يكديگر در اين ميان به وجود آيد بيترديد هر دو ميتوانندبه مقصود خود برسند. ما در فيليپين به افزايش تعداد هتلها نياز داريم كه در ايران نيز اينگونه است. از طرف ديگر قصد گسترش تبليغات براي جلب نظر گردشگران را داريم كه شما در ايران هم به دنبال اين موضوع هستيد پس ميتوانيم با استفاده از ظرفيتهاي موجود وقانوني آينده گردشگري هر دو كشور را به يكديگر ارتباط دهيم.
نظر شما درباره غذاهاي ايراني چيست؟
همانطور كه ميدانيد غذا و خوراك بخشي از فرهنگ هر كشور است كه در ايران به واسطه فرهنگ چندين هزار ساله جاي ترديد نيست كه تعداد زيادي از غذاها وجود داشته باشد كه هر كدام ميتواند باعث جلب نظر گردشگران و البته خارجيها در اين سرزمين باشد. نكته جالب درباره غذاهاي ايراني و ذهنيت هموطنان من اين است كه با توجه به اينكه دانشجويان زيادي از ايران در كشور من بهخصوص درپايتخت زندگي ميكنند هم اكنون تعداد زيادي رستوران ايراني در اين منطقه در دسترس عموم است كه باعث شده تا غذاهاي ايراني در ذهن بيشتر پايتخت نشينان آشنا باشد كه معروفترين آن مستر كباب است. اما اين براي شناخت كشوري با پيشينه تاريخي ايران كافي نيست و بايد كارهاي بيشتري در اين زمينه صورت گيرد.
كمي هم از امكانات اقتصادي بگوييم، به نظر شما امكان سرمايه گذاري مشترك در دو كشور وجود دارد؟
بنابر اصول سرمايه گذاري همه افراد بهدنبال سرمايهگذاري با سود مناسب هستند كه در هر دو سوي مرزهاي ايران و فيليپين اين موضوع مهياست، بهعنوان مثال با توجه به شرايط اقليمي و جغرافيايي كشور من امكان سرمايهگذاري در حمل و نقل دريايي بسيار مهياست؛ اين ميتواند براي سرمايه گذاران ايراني مناسب باشد و در كشور من هم سرمايه گذاراني براي توسعه هتلسازي وجود دارد كه ميتوان در ايران از دارايي آنها استفاده كرد. اين درحالي است كه هماكنون امكان سرمايهگذاري در زمينه بانكداري و همچنين توسعه همكاريهاي كشاورزي نيز درميان دو كشور وجود دارد.
آيا شرايط خاصي براي سرمايه گذاران خارجي كشور شما تدارك ديده است؟
يكي از مهمترين سياستها در كشورهاي مختلف جهان جذب سرمايههاي خارجي است و بهترين راهكار جلب نظر سرمايه گذاران در صنعت گردشگري به عنوان پوياترين صنعت جهان است، پس جاي ترديد نيست كشور من با استفاده از قوانين موجود شرايط مناسبي براي سرمايه گذاران تدارك ديده باشد تا بتواند نظر سرمايه گذاران را به خود جلب كرده و امنيت سرمايه گذاري آنها را در نظر داشته باشد.
كدام يك از بخشهاي صنعتي شما بيشتر براي سرمايهگذاران خارجي جذاب بوده است؟
اولين و بيشترين بخش مربوط به گردشگري است و پس از آن ميتوان به صنعت معادن اشاره كرد هرچند بحث ساخت و ساز و زيرساختها نيز ميتواند از ديگر بخشهاي جذاب براي خارجيها باشد. شرايط دقيقا شبيه به ايران است چون در كشورشما مناطق آزاد تجاري يكي از بهترين و جذابترين مراكز براي سرمايه گذاري خارجيها بوده است كه اين موضوع از ديد تجار فيليپيني هم دور نمانده است.
با اين شرايط چطور تاكنون سرمايهگذاري مناسبي در اين زمينه صورت نگرفته است؟
اجازه دهيد قبل از پاسخ به اين سوال به مواردي جالب اشاره كنم، بهطور كلي 70 درصد اقتصاد كشور من به صورت مصرفي و مناسب براي صادرات محصولات ديگر كشورهاست اما طرحهاي زيربنايي در فيليپين مثل ساخت جاده، فرودگاه ، ساختمان سازي ، مواد اوليه مثل فولاد ، سيمان، ساخت نيروگاه و آلومينيوم مورد نياز فيليپين است كه بسترمناسبي براي صادرات از ايران در اين زمينه مهيا شده است.
از سوي ديگر فيليپين يك كشور بزرگ كشاورزي است و با توجه به گرمسير بودن آن محصولات كشاورزي متنوعي از جمله موز كه عمدهترين محصول كشاورزي است به صورت عمده صادر مي شود كه بعد از چين و ژاپن، ايران سومين كشور وارد كننده اين محصول است. اين درحالي است كه متاسفانه باوجود شباهتهاي زيادي كه در زمينه صنايع كوچك و بزرگ دارند شناخت و آشنايي كاملي از ظرفيتهاي خود ندارند و بايد زمينه مناسب براي تبادل كالا و خدمات بين دو كشور فراهم شود.
همانطور كه ميدانيم جمعيت كشور من نزديك به يكصد ميليون نفر است كه درواقع براي سرمايهگذاران بازار هدف بسيار مناسبي است و ميتوان براي آن برنامهريزي كرد چون در هر زمينهاي آمادگي سرمايه گذاري دقيق وجود دارد. اين درحالي است كه اقتصاد كشور من نيز به سرعت درحال گسترش است. به عنوان مثال GDP فيليپين سال 2014 ميلادي 2/7 درصد رشد داشته است. اما نكته جالب درباره اقتصاد كشورم جمعيت جوان اين سرزمين است كه مبنايي براي تجارت داخلي كشورمان شده تا درصورت بروز موارد مشابهي چون بحران اقتصادي در اروپا ما كمتر دچار بحران شويم.
پيشنهاد شما چيست؟
در اين زمينه ميتوان به برگزاري سمينارها و نشستهاي مختلف اشاره كرد و بايد براي آنها هردو كشور برنامه داشته باشند. تا از اين فرصت طلايي به وجود آمده استفاده كنيم خصوصا اينكه در آستانه رسيدن به پنجاهمين سالگرد برقراري ارتباط ديپلماتيك ميان دو كشور هستيم. البته نبايد فراموش كنيم طبق قوانين موجود در كشور من، خارجيها نميتوانند زمين براي خودشان خريداري كنند بلكه بايد با استفاده از امكانات موجود سرمايه گذاري مشترك با يك فرد فيليپيني داشته باشند پس اين طبيعي است كه ما به دنبال سرمايه گذاري مشترك در كشورمان باشيم. هرچند من معتقدم اگر گردشگري ميان دو كشور رونق بگيرد ناخود آگاه زمينه حضور تجار و بازرگانان نيز فراهم خواهد شد و تبادل پول رونق خواهد گرفت.