واقعیت این است که در نقطه ثقل تمامی درگیری ها و اشوب های بین المللی ایالات متحده با سیاست های جنگ افروزانه و اشغالگرانه اش حضور دارد .

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از آنتی وار ؛ این پایگاه خبری در مقاله ای به قلم " شاموس کوک " نویسنده و تحلیلگر سیاسی نوشت : اگر احساس کنید که جهان روز به روز بی ثبات تر و خطرناک تر می شود ، بدبین نیستید . تلاقی خطرناکی از پدیده های نظامی ، سیاسی و اقتصادی وضعیت بغرنجی را در سراسر دنیا ایجاد کرده است . تنش های داخلی که منجر به درگیری های منطقه ای می شود به امری معمولی بدل شده است ؛ همانگونه که ناارامی های سیاسی و اقتصادی بطورمداوم زمینه جنگ و بی ثباتی را فراهم می کند . 

در مرکز هر کدام از این گرداب های یک فاکتور ثابت قرار دارد : دولت ایالات متحده . واشنگتن بجای عمل کردن مانند یک اجراکننده صلح و ثبات ، به مثابه کاتالیزوری برای جنگ و درگیری اقدام می کند . دولت باراک اوباما با اشکال مختلف از جمله تحریک ، تهدید ، تحریم سیاسی و اقتصادی و تسلیح در شرق و غرب اسیا ، آفریقا ، مرز روسیه و هر جای دیگری در دنیا این اقدامات را انجام میدهد . 

چنین رویکردی یک جنگ بزرگ منطقه ای را غیرقابل اجتناب کرده ؛ جنگی فراتر از آنچه در سوریه و عراق روی میدهد . این دو کشور مدتهاست درگیر جنگی نیابتی علیه ایران و سوریه هستند که بطرز خطرناکی کل منطقه رادر استانه آشوب و جنگ قرار داده است . جامعه داخلی آمریکا نیز بدون توجه به عملکرد خطرناک و عواقب بدتر چنین سیاست هایی از سوی واشنگتن در منطقه آن را در راستای منافع ملی خود می دانند تا جایی که بر اساس اخبار منتشر شده برخی از شهروندان آمریکایی از عدم تمرکز دولت بر جنگ های خارجی شکایت داشته اند . 

اوکراین بعنوان منطقه ای کاملا تحریک شده به عرصه ای برای جنگ نیابتی تمام عیار آمریکا علیه روسیه تبدیل شده است . نقش تعیین کننده دولت اوباما در درگیری ها و خونریزی های اورکاین بازتابی بسیار ناچیز در رسانه های آمریکایی دارد ؛ حتی پس از افشای نقش رهبری ایالات متحده در کودتا علیه دولت دموکراتیک پیشین در کیف و سرنگونی آن توسط معاون وزیر خارجه اوباما . 

چکمه های متفقین اوباما در اوکراین درهای این کشور را به روی فاشیست ها گشود ؛ فاشیست هایی که قهرمان ایدئولوژیک آنان " استپان باندرا " یکی از اصلی ترین و قابل اعتمادترین متحدین فاشیست هیتلر ، دیکتاتور نازی آلمان در جنگ جهانی دوم می باشد . دولت باراک اوباما حمایت های سیاسی و اقتصادی حائز اهمیتی را به دولت ضدروسی اوکراین ارائه می دهد و این دولت فاشیستی را با اشکال مختلفی از کمک های نظامی حمایت میکند . 

میخائیل گورباچف ، رهبر سابق اتحاد جماهیر شوروی اخیرا اظهاراتی را درباره اهداف سیاست خارجی آمریکا بیان کرده که مورد خشم مقامات آمریکایی شده است . وی گفته است : آمریکا تلاش می کند تا بار دیگر روسیه را وارد یک جنگ سرد جدید نماید . این جنگ سرد اکنون به راه افتاده است . گام بعدی واشنگتن چیست ؟ متاسفانه ناچارم بگویم این جنگ سرد می تواند مقدمه ای برای جنگ نظامی باشد . من می ترسم که آمریکا ریسک این حمله را بپذیرد . 

جنگ سرد خیلی زود به جنگ نظامی و گرم تبدیل شد ؛ همان زمانی که جنگ نیابتی آمریکا و روسیه در مرزهای اوکراین به راه افتاد و تمامی مرزهای جغرافیایی دراین منطقه را مورد تجاوز قرار داد . ابراز نگرانی گورباچف درباره 5 هزار کشته شده اوکراینی و بیش از 1.5 میلیون آواره در این کشور است که یکی از تبعات جنگی اولیه میان دو کشور کملا هسته ای محسوب می شود . در عین حال ، رسانه های آمریکایی این تهدیدات خطرناک وواقعی را نادیده گرفته و اقدامات گستاخانه و جنگ طلبانه اوباما را بعنوان فعالیت های سیاسی باارزش پوشش می دهند . 

سیاست دیرینه و دیوانه وار اوباما در غرب اسیا نیز تحت عنوان " بدون هیچ چکمه نظامی روی زمین " موجب کشتار هزاران شهروند و غیرنظامی در این منطقه شده است . بمباران بی وقفه منطقه با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و جنگ نیابتی گسترده در سوریه ، تمامی ملت های این منطقه را درگیر کرده است . 

200 هزار کشته و میلیونها آواره تنش های سیاسی در این منطقه را بحرانی تر کرده و تعهد اوباما به تغییر حکومت در سوریه درواقع تعهد فداکارانه ای است که واشنگتن به دو حکومت منفور در کل دنیا دارد : عربستان و اسرائیل . 

بلافاصله پس از بمباران اخیر جنگنده های اسرائیلی در خاک سوریه که منجر به کشته شدن تعدادی از رهبران حزب الله و یکی از افسران ارشد نظامی ایران شد  ، خبر همکاری اسرائیل و آمریکا در سال 2008 برای به شهادت رساندن "عماد مغنیه" ، فرمانده ارشد حزب الله لبنان در رسانه ها منتشر گردید . هر دوی این حوادث به نوعی باعث گسترش درگیری به سایر مناطق در غرب اسیا می شود و سکوت اوباما نیز در قبال بمباران اسرائیل در خاک سوریه بیش از پیش زمینه را برای سوزاندن کل منطقه درآتش جنگ و درگیری فراهم کرده است .

آنتی وار همچنین نوشت : جنگ نیابتی آمریکا در سوریه بااستفاده از هزاران تروریست تکفیری _ بعثی از سراسر کشورهای دنیا نیز یکی دیگر از اقدامات بی پروایانه و احمقانه اوباما است . آموزش و سرمایه گذاری های کلان بر روی این تروریست های وحشی و افراطی شرایط را بگونه ای فراهم کرده که گروهی مانند داعش از گمنامی و خفقان به یک غول منطقه ای تبدیل شود .   

تا کنون واشنگتن هیچ طرحی برای برقراری صلح در سوریه ارائه نداده است . تنها گزینه ای که طی چهار سال گذشته از سوی مقامات آمریکا درباره دمشق عنوان شده لزوم سرنگونی دولت بشار اسد ودر غیر این صورت ادامه جنگ در این کشور بوده است . هیچکس نمی تواند سیاست های آفریقایی اوباما را نیز فراموش کند ؛ آنجا که لیبی نیز همانند شرایط کنونی سوریه قربانی جاه طلبی های نفتی و جغرافیایی واشنگتن گردید . 

این نویسنده وتحلیلگر سیاسی همچنین خاطرنشان کرد : رویکرد دولت آمریکا در قبال مناقشه  میان اسرائیل و فلسطین نیز اسفناک بوده است . حملات مکرر و متناوب به نوار غزه از سوی ارتش رزیم اسرائیل به بهانه های واهی و ساختگی هرگز موجب اعتراض مقامات امریکایی _ بعنوان مدعیان ازادی ، دموکراسی و حقوق بشر _ نشده است . اوباما همواره یکی از حامیان اصلی جنایات جنگی تل آویو در سرزمین های اشغالی و علیه فلسطینیان بوده و هست . 

در انتهای این مقاله آمده است: اوباما از طریق تشویق هاو یاری های رسانه ای در جریان اصلی رسانه ای دنیا دراقدامات جنگ افروزانه خود یاغی تر و بی پرواتر شده است . این سیاست وی را رییس جمهوری با رویکرد کاملا "تهاجمی " تبدیل کرده است . به این ترتیب با عدم پوشش صحیح خبر و اطلاعات در رسانه های غربی واقعیت سیاست خارجی دولت باراک اوباما و خطرات زیادی که بدنبال آن ایجاد می شود ، از دید ملت آمریکا پنهان مانده است . 



انتهای پیام/
برچسب ها: دنیا ، اوباما ، امنیت ، دولت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار