مدیریت درست هزینه ها اگر چه برای همه خانواده ها امری لازم است ولی برای خانواده های کم درآمد و متوسط به پایین جامعه ضروری تر به نظر می رسد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،افراد با سطح درآمد بالا اگر در هزینه کردن درآمد، دچار خطا شوند امکان جبران اشتباهات را دارند اما در قشر کم درآمد جبران اشتباه سخت تر است.

در خانواده های پردرآمد این امر باعث تحمیل کار بیشتر بر نان آور خانواده می شود اما در خانواده های کم درآمد، مدیریت نادرست هزینه ها، گاه زندگی خانوادگی آنان را از هم می پاشد به طوری که مشکلات اقتصادی یکی از عوامل تاثیر گذار بر میزان گرایش به طلاق در میان این خانواده ها است.

از جمله وظایف اقتصادی خانوارها می توان به تهیه خوراک، پوشاک، تامین امکانات مراقبت از کودک، رفع نیازهای آموزشی، خرید مسکن مناسب، امکانات اوقات فراغت، ایجاد امکان تحصیلات دانشگاهی، آماده کردن فرزندان برای ترک منزل اشاره کرد.

این وظایف اقتصادی در طول حیات یک خانواده ثابت نیست و با گذر زمان تغییر می کند خانواده ایرانی در مرحله ای که فرزند بزرگ خانواده به سن جوانی پا می گذارد، با اوج نیازمندی های اقتصادی خود مواجه می شود و اینجاست که فشار بیشتری به پدر و مادر برای تامین درآمد و مدیریت مخارج خانه وارد می شود.

با همه این موارد باید تاثیر بحران های اقتصادی را نیز اضافه کرد که معمولا با کاهش قدرت خرید خانواده و افزایش حجم مطالبات فرزندان همراه است، اگر این بحران ها به درستی مدیریت نشوند به تدریج به بحران های روانی و بروز اختلاف های خانوادگی می انجامند.

در این مرحله خانواده به ساخت سنتی خود نزدیک می شود پدر به سمت کسب درآمد بیشتر می رود و مادر در مرکزیت عاطفی خانواده قرار می گیرد.

از آنجا که اقتصاد ضامن بقای خانواده است، عمدتا سایر جنبه های زندگی خانواده فدای بعد اقتصادی آن می شود و این مهمترین خطر برای خانواده های امروزی است.

یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه ایلام گفت: اقتصاد یک هنر است، فقط کسب درآمد نمی تواند به رشد و پیشرفت آن کمک کند بلکه چگونگی مصرف شدن درآمد، سرمایه گذاری و مدیریت تقسیم آن به خانواده فرصتی برای بهبود موقعیت اقتصادی و اجتماعی می دهد.

باقر درویشی اظهار کرد: مهمتر از این موضوع، بحث آموزش اقتصادی به افراد است که جای آن در نهادهای آموزشی خالی است و با بیشتر شدن مشکلات اقتصادی، نداشتن این مهارت می تواند مشکلات بی شماری به وجود آورد، تا جایی که بسیاری از مشکلات خانوادگی ریشه در مسایل اقتصادی و ناتوانی در حل آنها دارد.

وی ادامه داد: در پاسخ به این سووال که چه کسی باید مدیریت اقتصاد خانواده را بر عهده بگیرد؟ می توان گفت در جامعه ما بسیاری از زنان و مردان در محیط بیرون مدیران خوبی هستند اما در خانواده نمی توانند مدیریت مطلوب و قوی داشته باشند.

وی اضافه کرد: در این خانواده ها فرزندان هم مهارت لازم برای مدیریت اقتصادی را به دست نمی آورند و اصلا نمی دانند چگونه باید طبق درآمد خانواده هزینه کنند و این موضوع منجر به بروز اختلاف در خانواده و در برخی موارد تشدید آن باعث از بین رفتن احساس رضایت افراد از یکدیگر، از بین رفتن احساس آرامش و درگیری بین اعضا و در نهایت طلاق عاطفی زن و مرد و دور شدن اعضای خانوده از هم می شود.

درویشی افزود: اگر افراد خانواده بخصوص پدر و مادر، مهارت مدیریت اقتصادی را کسب کنند و وظایف خود را به درستی انجام دهند، می توانند به نوعی در پیشبرد وضعیت اقتصادی خانواده گام بردارند که این امر باعث بالا رفتن احساس رضایتمندی در افراد و کاهش پرخاشگری و اضطراب می شود.

وی تاکید کرد: اگر خانواده بتواند هماهنگی لازم را در این زمینه میان اعضا بوجود آورد و مدیریت اقتصادی را به کسی بسپارد که شایستگی بیشتری دارد، به سطح رفاه بالاتری می رسد و می تواند زمینه سرمایه گذاری مطلوبتری را برای آینده فراهم کند، در هنگام وقوع هزینه های پیش بینی نشده خانواده دچار بحران و مشکل نمی شود و هنگام نیاز حیاتی به منابع مالی مجبور به فروش دارایی های درآمد زای خانواده نمی شود.

وی گفت: حال این سوال مطرح است که برای برآورده کردن اهداف مذکور مدیریت اقتصادی خانواده باید به چه کسی واگذار شود؟

وی ادامه داد: دوره ای که دخل و خرج خانه به عهده مرد بود و زن ها نگاهشان به دست شوهرانشان، دیگر سر آمده و این روزها در بعضی موارد می بینیم که انگار برعکس شده موقع خرید اتومبیل، خرج های پیش بینی نشده و حتی موقع خرید خانه، چشم مرد ها به دست زن هاست تا با سحر و جادوی همیشگی شان، از همان گنجشک روزی ای که روی طاقچه یا توی بانک برایشان گذاشته بودند، پس اندازی رو کنند تا این مشکل خانواده هم حل شود.

به گفته وی، بر اساس داستان های طنز و حتی برنامه های تلویزیونی چنین تصور می شود که خانم ها پرخرج و بی مبالات هستند و حساب و کتاب مالی نمی دانند، اما واقعیت چیز دیگری است.

این اقتصاددان اظهار کرد: طبق تحقیقات یک سایت اقتصادی در آمریکا نیمی از مردان اعتراف کرده اند پرداخت به موقع صورتحساب هایشان را فراموش می کنند و در پایان ماه هم فهرست مشخصی از میزان خرج هایشان ندارند، اما این حالت فقط در 17 درصد خانم ها دیده می شود.

وی یادآور شد: این سایت در نهایت این طور نتیجه گرفته که زنان مدیریت مالی منسجم تر و منظم تری دارند و امور مالی خانه را بهتر کنترل می کنند و کمتر ممکن است بدهی بار بیاورند.

وی اضافه کرد: به علاوه ریسک پذیری بیشتر مردان در امور مالی باعث بالاتر رفتن میزان بدهی های خانواده هایی می شود که مدیریت مالی شان به عهده مرد است به عنوان مثال مدیریت امور اقتصادی خانه در کشور ژاپن با زنان است، در یک خانواده ژاپنی خانم خانه درآمد خانواده را جمع آوری و درباره سرمایه گذاری اقتصادی، هزینه ها و مصارف تصمیم می گیرد این مورد هیچ ربطی به شاغل بودن یا نبودن او ندارد.

درویشی گفت: به طور خلاصه می توان گفت که در مورد مدیریت هزینه های خانوار بهتر است در درجه اول، مسوولیت به عهده کسی باشد که مدیریت بهتری دارد.

وی افزود: اگر هر دو (زن و مرد) این ویژگی را داشته باشند، باز هم بهتر است مدیریت اقتصادی خانه به دست خانم ها باشد زیرا آنها اشراف بهتری به جزییات مخارج و اصولا آینده نگری بیشتری دارند، نیاز افراد را بهتر می شناسند و به نوعی فراغ بال بیشتری هم برای رسیدگی به این امور دارند.

وی خاطر نشان کرد: نمی توانیم برای مدیریت اقتصادی خانواده ها به دنبال فرمول و یا مدل های پیچیده باشیم، گاهی افراد عادی آن چنان مدیریت اقتصادی را در خانواده اعمال می کنند که برخی فارغ التحصیلان رشته های مالی توانایی آن را ندارند.

وی ادامه داد: درک موقعیت خانواده، تشخیص منابع و چگونگی تامین آنها و شناخت نیازهای ضروری، مدیریت صحیح می طلبد که نباید از آن غفلت کرد در این میان اهمیت بهره وری را هم نباید نادیده گرفت زیرا که بهره وری در اقتصاد خانواده نقش اساسی دارد.

درویشی تاکید کرد: برای مدیریت بودجه خانوار ها نسخه واحد و مشخصی وجود ندارد که بتوان با ارایه این نسخه نحوه تخصیص درآمد همه خانوار ها را بهبود بخشید. زیرا اولاً نیاز خانوارها و اولویت های هرکدام متفاوت از دیگری است و دوم این که حتی این نیاز ها و اولولیت ها در طی زمان برای یک خانوار مشخص تغییر می کند.

به گفته وی، در علم اقتصاد مساله چشم و هم چشمی در مصرف مساله مهمی است بر اساس نظریات اقتصادی فرد زمانی احساس رفاه یا برخورداری از جایگاه اجتماعی می کند که بتواند به میزان متوسط جامعه یا بالاتر مصرف کند با این حال توجه به نکات زیر در این زمینه لازم است شکل دهی مصرف مبتنی بر چشم و هم چشمی ممکن است منجر به یکسری هزینه های اضافی و غیر ضروری شود.

وی می گوید: در زندگی باید بر مبنای نیازهای ضروری خود برنامه ریزی کنیم، مساله نگران کننده این است که کالاهایی در سبد هزینه خانوار است که هیچ ضرورتی ندارد و این کالاها از روی تفنن، چشم و هم چشمی و تحت تاثیر زرق و برق جایگزین شده و کل درآمد خانواده را تحت تاثیر قرار داده است.

درویشی گفت: برای حل این مساله باید علم، کمالات، شعور و درک خود را با افراد بالاتر از خود و شرایط زندگی را با افراد پایین تر از خود مقایسه کنیم. در غیر این صورت ما همواره نگرانیم و خود را با دیگران در این باره که مثلا چه خانه لوکسی دارند، چه ماشینی سوار می شوند و نظایر آن مقایسه می کنیم وقتی این فراموشی اتفاق می افتد ما تا انتها در زندگی مشکل داریم و راه بسیار سختی را باید طی کنیم.

وی تاکید کرد: در بحث هزینه و مدیریت آن اول باید به جیبمان نگاه کنیم و ببینیم افراد با درآمد کمتر از ما چگونه زندگی می کنند، حسن این نوع نگاه و بینش این است که ما از چگونگی زندگی دیگران مطلع می شویم و راحت تر می توانیم امور زندگی خود را براساس واقعیت هایی که برای ما متصور است پیش ببریم.

/ انتهای پیام
منبع: ایرنا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار