به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران؛ بسیاری از مردم، راه رفتن مرتاضان با پاهای برهنه روی ذغال گداخته، بدون آن که دچار سوختگی شوند را دلیلی بر وجود نیروهای غریب و ناشناخته می دانند. عموماً تصور میکنند مرتاضان با پشت سر گذاشتن ریاضتهای جسمانی و کسب قدرتهای عجیب معنوی، قادر به انجام اعمالی خارق العاده نظیر راه رفتن روی ذغال داغ میشوند. راه رفتن با پاهای برهنه روی ذغال گداخته نه تنها مستلزم بهره مندی از نیروهای ناشناخته معنوی نیست بلکه به سادگی با تشریح یک پدیده فیزیکی کاملاً شناخته شده قابل توجیه است. در این رابطه همه چیز به ظرفیت گرمایی کف پاهای انسان باز میگردد. میدانیم بافت بدن انسان به طور عمده از آب تشکیل شده است، از این رو ظرفیت گرمایی ویژه نسبتاً زیادی دارد. بنابراین، برای تغییر قابل ملاحظه دمای پا، الزاماً باید مقدار زیادی انرژی از ذغال به کف پا منتقل شود. این پدیده در فیزیک به اثر لایدن فراست (Leidenfrost effect) مشهور است. اثر لیدن فراست به پدیدهای گفته میشود که به قطرههای آب اجازه میدهد روی یک جسم داغ مانند یک ماهیتابه ی داغ به مدت نسبتاً طولانی بلغزند بدون آنکه تبخیر شوند. علت این پدیده آن است که ناحیهای از قطره که در تماس با سطح داغ قرار دارد تبخیر شده و لایهای از گاز (بخار) به وجود می آید این لایه مانع از انتقال گرما به بقیه قطره میشود و به قطره امکان میدهد تا برای مدت بیشتری روی سطح داغ باقی بماند زمانی رسانه های خبری از جادوگری گزارش میدادند که روی ذغال داغ قرمز با فریاد خوشحالی و به طرز اسرارآمیز و نامعقول گام بر میدارد. و ادعا بر این است که (حواسی فراتر از ماده) او را از سوختگی شدید در امان می دارد. در واقع ، فیزیک، پاهای او را در هنگام گامهای پیروزمندانه محافظت میکند. به ویژه این واقعیت اهمیت دارد که اگر چه سطح ذغالها کاملاً داغ است ولی در نهایت شگفتی، انرژی کمی دارند. اگر جادوگر یا مرتاض با گامهای متوسط آن را طی کند گامها چنان سریع است که انرژی کمی از ذغال ها به پاها انتقال مییابد. البته راه رفتن آرامتر پذیرش سوختگی است چون تماس طولانی به گرما اجازه میدهد تا از درون ذغال ها به پا رسانده شود. اگر پاها پیش از قدم زدن خیس باشند، مایع میتواند به محافظت آنها کمک کند. برای خیس کردن پاها جادوگر میتواند درست پیش از رسیدن به ذغالهای گرم ، روی چمن مرطوب راه برود. به جای آن به دلیل حرارت ذغالها یا هیجان اجرا، پاها را میتوان فقط کمی خیس کرد. لحظه ای که مرتاض روی ذغال هاست، مقداری از حرارت مایع روی پاها را بخار می کند و حرارت کمتری برای انتقال به گوشت باقی میماند. افزون بر آن ممکن است نقاط تماسی وجود داشته باشد که مایع لایه جوش تشکیل دهد که به واسطه آن محافظت مختصری از ذغالها فراهم می آید. جرل واکر فیزیکدان مشهور دانشگاه کلیولند و یکی از نویسندگان کتاب مشهور فیزیک هالیدی، دراین خصوص میگوید: من در پنج موقعیت روی ذغالهای داغ راه رفتهام. در چهار بار به خاطر ترس زیاد پاهای خود را به اندازه کافی خیس کرده بودم ولی در بار پنجم طوری از ایمنی کار اطمینان یافته بودم که پاهایم خشک بودند. زخمهایی که برداشتم خیلی زیاد و به شدت دردناک بودند و تا چند هفته بهبود نیافتند. شکست من ممکن است ناشی از نبود لایه جوش روی پاها بوده باشد. اما من یک عامل ایمنی دیگر را نیز فراموش کرده بودم. در روزهای دیگر از نظر احتیاط، کتاب مبانی فیزیک را موقع قدم زدن بعنوان پشتگرمی عقاید خود در فیزیک، محکم به سینه گرفته بودم. افسوس در روزی که به شدت سوختم کتاب را فراموش کرده بودم! مدتهاست عقیده دارم که برنامه های اعطای مدرک باید شامل "آتش پیمایی" بعنوان آزمون آخر باشد! رئیس جلسه باید خیلی دورتر از بستری از ذغالهای داغ سرخ بایستد. متقاضی مدرک باید روی ذغالها راه برود. و اگر داوطلب به فیزیک تا حدی معتقد باشد که مطمئن شود پاهایش صدمهای نمی بیند رئیس جلسه به داوطلب مدرک فارغ التحصیلی بدهد.
انتهای پیام/
افرادی که این کار را می کنن فقط تصویر ذهنی خودشونه حتی اون فیزیک دان هم بخاطر اعتقادش به فیزیک نمی سوزه
روي زغال حاصل شود
این دلیل برا یک یا 2 قدم شاید کافی باشه ولی عزیز من تا بخای 10 یا 20 قیدم برداری تا استخونات گرمای چند صد درجه رو حس می کنن. آب روی پوستت که هیچ تا آب مغز استخونتم بخار میشه!
حتی اگه بگیم اینا جادو هستن بازم مشکلی نمیبینم. جادوییم که به درد نخوره ارزش حرف زدنم نداره.