یکی از مهمترین مواردی که مسئولان سینمایی وزارت ارشاد باید به آن توجه ویژه داشته باشند و سرسری از آن عبور نکنند، لزوم توجه و نظارت جدی به ساخت فیلمهایی مخصوص شبکه نمایش خانگی است. با مروری بر نام و ساختار این فیلمها آنچه بیش از هر چیز دیگری به چشم میآید سطح نازل مضمونی و ساختاری بسیاری از آنها است و برخی آثار میخواهند به هر قیمتی تماشاگر را بخندانند یا با هر ترفند نادرستی مخاطبان را به خرید و دیدن خود ترغیب کنند. اتفاقی که چندان در عمل نمیافتد و اگر هم تماشاگری با این شیوهها با اثری روبهرو شود، در نهایت با رضایتمندی، تماشای فیلم را به پایان نمیرساند.
البته این معلول علتهای فراوانی چون بودجه اندک و سرعت بالای تولید اثر است که معمولا باعث نگارش فیلمنامههایی بسیار ساده و بدون عمق و در نتیجه اجرا و پرداختی خامدستانه میشود. بهطوری که حتی گاهی بدیهیترین اصول یک فیلم و اثر استاندارد و جذاب در آن رعایت نمیشود، متاسفانه و بخصوص در این سالهای اخیر این مورد علاوه بر شبکه نمایش خانگی گریبانگیر عموم آثار سینمایی هم شده است که در نهایت شاهد شکلگیری ژانر اتوبوسی شدهایم! ژانر اتوبوسی شامل فیلمهایی میشود که مناسب پخش در اتوبوسهای بین شهری است و آن چند ساعت مسافرت خستهکننده را برای مسافران قشرها و طبقات مختلف اجتماعی قابل تحمل و دلپذیر میکند.
هر چند در بسیاری از مواقع همین اتفاق هم برای این فیلمها نمیافتد و مسافران محترم ترجیح میدهند چشمهایشان را تا رسیدن به مقصد روی هم بگذارند یا خود را سرگرم شنیدن موسیقیهای تلفن همراهشان کنند. این مساله البته فقط هم مخصوص فضاهای اینچنینی نیست و مخاطبان فیلمها در سالنهای سینما هم واکنشهای مشابهی را به آثار سطحی و نازل نشان میدهند و حتی گاهی براساس نگاهی دوراندیشانه ضعف فیلمها و قصهها را تشخیص میدهند و اصلا خودشان را برای تماشای این آثار به زحمت نمیاندازند.
با این حال وضع این فیلمها کمی در توزیع شبکه نمایش خانگی بهتر از اکران است و تماشاگران برای پرکردن بخشی از اوقات فراغت خود و ساعتی را دورهم بودن دستکم یک بار آنها را میبینند، گرچه گاهی حتی همین انتظار ساده هم برآورده نمیشود.
بشارت به یک شهروند هزاره سوم (محمدهادی کریمی)
چهارمین ساخته سینمایی محمدهادی کریمی، عنوانی عجیب، بلند و شاعرانه دارد که از ساختار و نگاه به ظاهر متفاوتی حکایت میکند، اما این زاویه دید فیلمساز در قالب و قصهای جذاب و روان قرار نمیگیرد و باوجود ارزشهای مضمونی و نگاه دلسوزانه و دغدغهمند فیلمساز به نسل جوان و نمایش خطرات متعددی که زندگی آنها را تهدید میکند، چندان نمیتواند با تماشاگران ارتباط برقرار کند. در واقع فیلم حرف و پیام هشدارگونهاش را بدون واسطه و صریح به مخاطب منتقل کرده و در این زمینه موفق عمل میکند، اما در فرم و ساختار خیلی مطابق قواعد و استانداردهای جذاب پیش نمیرود. فیلم بیشترین ضربه را از فیلمنامهاش میخورد و حتی حضور چهرههایی چون حمید فرخنژاد، هنگامه قاضیانی، نیکی کریمی، بیتا فرهی، فرخ نعمتی، ساعد سهیلی، خاطره اسدی و مهدی احمدی هم نمیتواند کسالت موجود در اثر را برطرف کند.
البته شاید یکی از مهمترین ایرادات فرامتنی فیلم که در اینجا به ضرر اثر تمام شده هم این باشد که تماشاگر ما چندان به فضاهای تینایجری که در برخی از مهمترین لحظههای این اثر میبینیم، عادت ندارد یا نمونههای اصیلتر و بهترش را در کارهای غربی و هالیوودی دیده است. بشارت به یک شهروند هزاره سوم درباره سوء رفتارهای جوانی منحرف از فرقههای ضاله است که دختران را اغفال و نابود میکند.
با این حال تولید اثری اینچنینی ضروری و ارزشمند است و دیدن آن به خانوادهها و بخصوص جوانها توصیه میشود.
ازدواج مشروط (محسن ربیعی)
یکی از انتقادات همیشگی به علی صادقی و شیوه بازیگری او این است که همواره یک تیپ خاص را بازی میکند؛ جوانک رشد نیافتهای با شیرینیها و شیطنتها و بازیگوشیها و تکیه کلامهای ثابت. ولی اتفاقا صادقی همه محبوبیت گستردهاش را مدیون همین خط ثابت و نامتغیر است و عامه تماشاگران دوست دارند فقط او را در چنین نقشهایی ببینند. «ازدواج مشروط» اما به ظاهر بخش دیگری از تواناییهای علی صادقی را نشان میدهد و او در نقش پیرمردی هفتاد ساله بازی میکند، هر چند به دلیل فضای کمدی و مفرح فیلم باز هم در پشت این نقش میتوان همان علی صادقی آشنا را دید.
ازدواج مشروط داستان فردی به نام مظفر پدر یک خانواده است که بنا به وصیت همسرش، ازدواج مینو خواهر کوچکتر را مشروط به ازدواج مینا خواهر بزرگتر قرار میدهد. در چنین شرایطی مینو به دنبال راهحلی برای ازدواج میافتد.
علی صادقی، خاطره حاتمی، سعید امیرگانی، مونا مظلومنژاد و شقایق قرهخانلو بازیگران این فیلم هستند.
هیلا نه (لانههای سوخته) (شهرام مسلخی)
هیلا نه با نام قبلی لانههای سوخته نخستین ساخته سینمایی شهرام مسلخی است که در چند جشنواره بینالمللی حضور داشته است . «لانههای سوخته» درباره جوانی به نام علی است که پس از مرگ مادرش پی میبرد او مادر واقعیاش نبوده و خودش هم از بازماندگان بمباران حلبچه است. بنابراین علی برای پیدا کردن خانواده واقعی خود به کردستان عراق سفر میکند.
شهرام حقیقتدوست، شوآن عطوف، سحر قریشی، ایمان صفا، مسعود یوسفی و حشمت آرمیده در هیلا نه بازی میکنند.
شهرام مسلخی امسال با فیلم دیگری در این حال و هوا یعنی «عاشقها ایستاده میمیرند» در جشنواره فجر حضور داشت.
مادرانه (محمدعلی سعیدی)
«مادرانه» نخستین ساخته محمدعلی سعیدی است که سابقه چند سال دستیاری کارگردانی در سینما را دارد. حضور بازیگران شاخص و شناختهشدهای چون حمیدرضا پگاه، بهنوش طباطبایی و شاهرخ فروتنیان از امتیازات این اثر ملودرام است.
زوج جوانی به نام مینا و بابک در انتظار تولد فرزندشان هستند، اما تصادف بابک همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد.
تهران دربست (سپهر محمدی)
سام درخشانی که تا همین چند سال پیش فقط در نقشهای جدی و عموما منفی رویت میشد، از جایی به بعد خودش را در آثار کمدی نیز محک زد و اتفاقا از برخی نقشها نیز سربلند بیرون آمد. «نابرده رنج» سریالی کمدی نبود، اما لحظات و موقعیتهای بانمکی هم داشت که به واسطه تعامل خوب و درست او و کامبیز دیرباز دیدنی شده بود. این روند با بازی در مجموعههای کمدی دیگری چون «پژمان» بیشتر به چشم آمد. «تهران دربست» هم فضایی مفرح دارد و درخشانی در آن از قابلیتهای جدی و کمدیاش استفاده میکند. این فیلم داستان مرد تنبلی است که پس از فوت پدرش سعی میکند بیحوصلگی را کنار بگذارد و مشکلات خانوادهاش را حل کند. سام درخشانی، افشین سنگچاپ، کیانوش گرامی و نفیسه روشن بازیگران این فیلم هستند.