به گزارش حوزه سینمای جهان
باشگاه خبرنگاران به نقل از مووی مگ؛ ایالت های غرب میانه در آمریکا و شرایط خاص مردم آن منطقه، همواره سوژه جالبی برای فیلمسازان ایالت متحده محسوب می شده و اینبار هم آلکساندر پین به سراغ آنها رفته که این یکی وضعیت این منطقه را بهتر از دیگر فیلمسازان درک میکند چراکه خودش اهل نبراسکا می باشد. پین از جمله فیلمسازانی است که همانند اصغر فرهادی در کشور خودمان که تنوع بسیار کمی در موضوعات مورد علاقه اش در فیلمسازی دارد، اغلب آثارش با حول و محور " خانواده " و معنا یافتن جریان زندگی در محیط خانواده می چرخد و البته باید گفت که در ساخت این آثار تبحر خاصی هم دارد. از آلکساندر پین تابحال آثار ماندگاری همچون " درباره اشمیت " و " Sideways " به نمایش در آمده که هر دو به نوعی جاده ای بوده اند و از لحاظ روند، شباهت زیادی به ساخته جدید وی یعنی " نبراسکا " دارند.
" نبراسکا " درباره پیرمردی به نام وودی گرانت ( بروس درن ) است که سالهاست به مصرف بی رویه الکل مبادرت می ورزد و هیچ کار و مشغله فکری هم ندارد. وودی که مدتهاست زندگی پوچی را تجربه میکند، به تازگی بر اثر یک حربه تبلیغاتی باورش شده که در یک بخت آزمایی که توسط موسسه بازاریابی " آبونمان مجلات " صورت گرفته، برنده مبلغ یک میلیون دلار شده است و حالا قصد دارد تا به منطقه لینکلنِ نبراسکا سفر کرده و این جایزه را دریافت کند.
این در حالی است که پسرِ وودی به نام دیوید (وی فورت) سعی دارد به پدر اعلام کند که این تنها یک حربه تبلیغاتی قدیمی است و خبری از یک میلیون دلار نیست اما وودی ابداً قانع نشده و ندای رفتن سر می دهد. به همین جهت دیوید ناچاراً مجبور می شود در سفری که وودی به نبراسکا خواهد داشت، او را همراهی کند و...
" نبراسکا " لحن آرام و جذابی دارد. چیزی شبیه به آثاری که اغلب از برادران کوئن شاهد هستیم و شاید بتوان " نبراسکا " را " کوئنی ترین " فیلم یک غیر کوئنی نامید! آلکساندر پین که آخرین ساخته اش " فرزندان " در سال 2011 یکی از خوش ساخت ترین و در عین حال موفق ترین آثار سال معرفی شد، اینبار نیز با " نبراسکا " به دنبال کسب موفقیت مجدد است.
" نبراسکا " قرار نیست راوی سفر یک خانواده و روابط شکست خورده آنان باشد که احتمالا به واسطه اتفاقاتی که در طول مسیر رخ می دهد، همه چیز به فراموشی سپرده شود. پین با هوشمندی از افتادن مسیر داستان به این ورطه جلوگیری کرده و در عوض با تمرکز بر واقعیت های ایالت های غرب میانه آمریکا ، این منطقه را با تمام اتفاقات خاص خودش، همانطور که بوده و هست به تصویر کشیده است.
در ایالت های غرب میانه آمریکا و آن شهرک های کوچک معروفش که فرهنگ سنتی ایالات متحده در آن پر رنگ تر از دیگر نقاط این کشور است ، فقر و دائم الخمری بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل داده و پین به خوبی با آگاهی از این مئسله، محل زندگی وودی و آدمهای اطرافش را افرادی پوچ گرا و عجیب معرفی کرده که عموماً دارای هیچ هدفی در زندگی نیستند و شاید فقط یک حربه تبلیغاتی قدیمی و نم کشیده هست که باعث ایجاد انگیزه کوچکی در آنها شود. پین برای عریان نشان دادن هرچه بیشتر این واقعیت، از فیلمبرداری رنگی سرباز زده و خواسته تا با این کار، واقعیت تلخ این منطقه از ایالت متحده را همانطور که در واقعیت سیاه و سفید است، در فیلم نیز به همین منوال قرار دهد.
" نبراسکا " در ادامه معرفی زندگی وودی و دائم الخمر بودنش، وی را عازم سفری به همراه پسرش که رابطه خوبی هم با وی ندارد می کند تا ما شاهد رد و بدل شدن دیالوگ های سرد اما بسیار پر مغز میان این دو باشیم که همانند آثار کوئن ها ، به شدت نافذ و درگیر کننده است. وودی و دیوید در مسیر نبراسکا، به محل زندگی قدیمی خودشان و دوستان قدیمی وودی سر می زنند و اینبار آلکساندر پین، آدمهای غرب میانه ایالت متحده را به همان سبک و سیاق آشنای خودشان به تصویر میکشد.
آدمهایی که هیچکدامشان معمولاً عادت به مخفی کردن احساسشان ندارند و در مهررورزی اغلب شهره آفاق هستند. اما مشکل اینجاست که این افراد ساده و خوش قلب با شنیدن خبر برنده شدن یک میلیون دلار توسط وودی ، به یکباره پس از سالها عاشق وودی می شوند و سعی میکنند خودشان را به هر نحوی که هست به وی نزدیک کنند تا شاید بتوانند توفیقی کسب کنند. اما افراد این منطقه معمولا برای این نوع رفتارها ساخته نشده اند و خیلی راحت و بی آلایش، آنچه را که می خواهند بدست بیاورند در رفتارشان هویدا می کنند و برخلاف آنچه که معمولا در یک اجتماع پر از حیله و نیرنگ شاهد هستیم، بر سر توفیقات احتمالی و حسودی هایشان با هم درگیر می شوند!
دیالوگ ها و مونولوگ های قدرتمند " نبراسکا " که به واسطه فیلمنامه باب نیلسون محقق شده، یکی از نکات قوت اصلی فیلم است. جنس دیالوگ ها در " نبراسکا " فوق العاده شیرین و شنیدنی است و در نگارش آن، دقت و وسواس فراوانی انجام گرفته است. باب نیلسون که سالهاست آثار کمدی می نویسد ، اینبار در نگارش یک اثر درام هم موفق عمل کرده و البته از طنزنویسی نیز قافل نشده است.
طنز ظریف موجود در " نبراسکا " با اینکه ابداً فیلم در جهت یک اثر کمدی مطلق سوق نمی دهد، اما به اندازه کافی قدرتمند هستند که تماشاگر را به خنده بیندازد. شوخی هایی در باب مشروبات الکلی و عقل زوال رفته افراد بیکار در غرب میانه آمریکا، یکی از هوشمندانه ترین شوخی های نوشته شده توسط باب نیلسون در " نبراسکا " بوده که احتمالاً دلخوری اهالی این منطقه را در پی خواهد داشت.
یکی از ویژگی هایی که درباره " نبراسکا " صدق می کند و شخصاً علاقه بسیاری به آن دارم این است که امضای آلکساندر پین بر روی فیلم حک شده که این را می توانید در چند نمای بی کلام فوق العاده ای که در فیلم وجود دارد ببینید. یکی از تاثیرگذارترین نماهای این فیلم لحظه ای است که وودی به همراه همسر و دو پسرش از خانه دوران کودکی خودش بازدید می کند و خاطرات آن دوران برایش زنده می شود. این سکانس و بازی فوق العاده بروس دِرن قطعاً یکی از ماندگارترین سکانس های سال است که ارزش بارها دیدن و لذت بردن را دارد و چنانچه قصد دارید به جمله " یک دوربین و یک بازیگر قدرتمند به من بده تا بهترین را بسازم! " اعتقاد پیدا کنید، پیشنهاد می کنم این سکانس تاثیرگذار را به هیچوجه از دست ندهید.
بازی فوق العاده بروس دِرن در نقش وودی، بر جذابیت های هرچه بیشتر فیلمنامه و کارگردانی حساب شده " نبراسکا " افزوده است. دِرن که بیش از نیم قرن است در سینما و تلویزیون حضور دارد و متاسفانه کمتر کسی هست که وی را به درستی بشناسد، در " نبراسکا " بازی خیره کننده ای در نقش یک الکلی حواس پرت که تعادل درست و حسابی هم ندارد، داشته است و با توجه به سن و سال بالایش، باید امیدوار باشد که آکادمی اسکار بتوانند تقدیری شایسته از وی بعمل بیاورد. البته خودِ دِرن اخیراً از اینکه در تمام این سالها نادیده گرفته شده به نوعی ابراز گلایه کرد و در فستیوال های مختلف هم به کنایه این موضوع را بیان کرده است. با اینحال به نظر می رسد که بازی فوق العاده وی در این فیلم از چشم آکادمی اسکار پنهان نماند و برای سن و سال و ریش سفیدش هم که شده، اینبار نام وی را پس از سالها، دوباره به عنوان کاندید دریافت اسکار مطرح کنند. بازی دیگر بازیگران فیلم از جمله ویل فورت و جون اسکویب اگرچه تماشایی و راحت است اما واقعاً زیر سایه حضور بروس دِرن قرار گرفته.
کارگردانی فوق العاده آلکساندر پین و فیلمنامه طناز و دقیق باب نیلسون به همراه بازی فوق العاده بروس دِرن کهنه کار و در نهایت فیلمبرداری چشم نواز فدن پاپامیشائیل، یک مجموعه قدرتمند را تشکیل داده اند که از هر سمت آن بوی اسکار به مشام می رسد.
انتهای پیام/ص