در آخرین ساعات قرن بیستم میلادى، جوانى از رزمندگان مقاومت اسلامى لبنان با خودرویى پر از مواد منفجره، به یک کاروان نظامى ‏اشغال‏گران حمله کرد و آن‏چنان انفجارى به وجود آورد که صدایش تا کیلومترها آن طرف‏تر به گوش رسید.


به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،در آخرین ساعات قرن بیستم میلادى، جوانى از رزمندگان مقاومت اسلامى لبنان، با خودرویى پر از مواد منفجره، به یک کاروان نظامى‏اشغال‏گران حمله کرد و آن‏چنان انفجارى به وجود آورد که صدایش تا کیلومترها آن طرف‏تر به گوش رسید و چه بسا یکى از علل عقب‏نشینى صهیونیست‏ها در ماه‏هاى بعد شد.

عملیات شهادت‏طلبانه‏ى «شهید عمار حسین حمود» در منطقه‏ى مرجعیون القَلیعه، همان جایى که دشمن آن را منطقه امن اعلام کرده و توسط پیشرفته‏ترین دستگاه‏هاى امنیتى و حفاظتى به شدت کنترل مى‏کرد انجام شد.

هنگامى که در روز پنجشنبه 1378/10/1ه.ش (21 رمضان1420ه.ق 30 دسامبر 1999م) همزمان با شب شهادت مولاى متقیان على‏علیه السلام و واپسین لحظات قرن بیستم میلادى، عمار حمود سوار بر ماشین مملو از مواد منفجره، خود را به کاروان نظامیان اسرائیل کوبید، نیروهاى صهیونیست به وحشت افتادند؛ چرا که همه تلاش مى‏کردند تا آخرین کشته و قربانیان امیال سردمداران صهیونیست در لبنان نباشند. به خصوص پس از آن‏که «ایهود باراک» نخست وزیر رژیم صهیونیستى عقب‏نشینى ارتش اسرائیل از جنوب لبنان در خرداد 1379ه.ش (ژوئن 2000م) را به جهانیان وعده داد. اوضاع به حدى بر دشمن وخیم شد که سربازان دیگر حاضر نبودند از پناهگاه‏هایشان خارج شوند و فرماندهان نیز بدون ماشین‏هاى ضد گلوله، حتى به مهمانى‏هاى شخصى نمى‏رفتند.

 


شهید عمار حسین حمود

 

«عمار حسین حمود» سال 1358ه.ش(1979م) در روستاى «دِبّین» در جنوب لبنان دیده به جهان گشود. وى سال 1374ه.ش (1995م) پس از طى دوره‏هاى عقیدتى و نظامى، به صفوف مقاومت اسلامى پیوست و موفق شد نام خود را در فهرست داوطلبان عملیات شهادت‏طلبانه جاى دهد.

شهادت برادرش «محمد» در درگیرى با متجاوزین صهیونیست در جنوب لبنان، عزم عمار را در مبارزه علیه اشغال‏گران دو چندان کرد. پدر شهید درباره‏ى خصوصیات فرزند شهادت‏طلبش مى‏گوید: من از کودکى فرزندانم را براى خواندن نماز به مسجد مى‏بردم و آنان را با این مکان مقدس آشنا کردم تا اخلاص و بندگى نسبت به خداوند قادر و متعال را فرا گیرند. در این میان، عمار حالتى عرفانى‏تر از بقیه داشت. او بسیار دوست داشتنى بود و همه‏ى اهل محل به وى احترام مى‏گذاشتند. همواره خوشرو بود و با کسى تندى نمى‏کرد؛ حتى در آخرین تماس تلفنى‏اش با من که یک روز قبل از شهادتش بود، حال مادرش و برادرانش را پرسید و سپس گفت: «به همه سلام برسان... این بار آمدنم خیلى طول خواهد کشید.»

مادر شهید عمار حمود درباره‏ى خصوصیات فرزندش مى‏گوید: «عمار عاشق خدا بود و همیشه تلاش مى‏کرد تا کارهایش براى رضایت خداوند متعال باشد. من از او راضى بودم و حالا هم راضى هستم.. ما خبر عملیات شهادت‏طلبانه را از تلویزیون «المنار» (متعلق به‏حزب‏اللَّه) شنیدیم. در آن هنگام به دلم افتاده بود که دومین فرزندم هم شهید شده است؛ البته پدرش مى‏گفت که این عملیات را عمار انجام نداده است. سعى مى‏کرد به من دلدارى بدهد؛ ولى من یقین داشتم که او شهید شده است؛ به همین خاطر خدا را شکر کردم و از خداوند خواستم تا فرزندان شهیدم، محمد و عمار را بپذیرد.»

شهید عمار حسین حمود

 

وصیت نامه‏ى شهید عمار حمود

به نام خداوند بخشنده‏ى مهربان

اى یهودیان (صهیونیست)، اى فرزندان میمون و خوک!

آیا ما را از مرگ مى‏ترسانید؟ من این عملیات شهادت‏طلبانه را به فلسطین، قدس، مسجد الاقصى، انتفاضه، عزالدین قَسّام، فتحى شقاقى، یحیى‏عَیّاش و خانواده‏هاى اسرا و شهدا تقدیم مى‏کنم و مطمئن هستم که با شنیدن این خبر، در هر کجا که باشند، خوشحال خواهند شد.

اى ساکنین مناطق اشغالى!

من با این کارم انتقام دردها و مصیبت‏هایى را که تا به حال کشیده‏اید، از دشمنان غاصب خواهم گرفت و یقین دارم که خنده بر لبان شما نقش خواهد بست. پس بدانید و آگاه باشید که رزمندگان و شهداى مقاومت اسلامى، مایه‏ى افتخار و سربلندى شما و این امت هستند. به ویژه شهید «على دیب» (ابوحسن سَلامه)، که در 1378/5/26ه.ش، (17اوت 1999 م)، به دست صهیونیست‏هاى جنایت پیشه در نزدیکى شهر صیدا به شهادت رسید.

این امت همیشه سربلند است، چرا که امامِ این امت گفت: بکشید ما را، ملت ما بیدارتر مى‏شود.

به دلیل عدم انتشار هر گونه گزارش مشروح درباره‏ى آخرین عملیات شهادت‏طلبانه، هیچ گونه آمار و ارقامى از تلفات دشمن و همین طور چگونگى عملیات ارائه نشده است.

برگرفته از: کتاب پاره‌های پولاد


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار