به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم، کنار خیابان ایستاده، از شدت گرما چشمهایش را نیمه باز نگه داشته و به زحمت میتواند نگاه کند چون نور خورشید مستقیم درون چشمش است.
آب دهانش را قورت میدهد و با دستان بی رمقش چادر را بر روی سرش جابهجا میکند و سعی دارد تارهای مویی را که از گوشه روسریاش بیرون آمده جمع کند اما این کار خیلی برایش سخت است عصا را در دستانش حرکت میدهد و مدام سعی دارد تا به گونهای مدل ایستادنش را تغییر دهد که جسمش اذیت نشود.
تاکسیهای زیادی رد میشوند، سرش را جلو میآورد تا مسیر را بگوید جملهاش را نصف و نیمه فرو میخورد و منتظر تاکسی بعدی میماند حدود 15 دقیقه است که ایستاده و هیچ کسی حاضر نیست او را سوار کند.
جرمش معلولیت است و چون شاید زمان بیشتری نسبت به بقیه برای پیاده و سوار شدن نیاز دارد کسی تمایل ندارد خود را به زحمت و دردسر بیندازد و او همچنان در کنار خیابان میایستد تا به ناچار تاکسی دربست برای او با شدت زیادی ترمز میزند.
یک جامعه باید طوری طراحی شود تا همه اقشار بتوانند به طور مساوی از امکانات بهره ببرند و به دلیل کمبود امکانات رفاهی و نبود شرایط ترد نشوند.
مناسب سازی شهر برای معلولین، جانبازان و سالمندان امری مهم تلقی میشود که تمام ارگانها باید در این زمینه تلاش جدی کنند و با بی توجهی نگذارند این قشر آسیب پذیر به انزوا کشیده شوند و خود را جدای از جامعه بدانند.
در قانون حمایت از جامعه معلولین موضوع مناسب سازی مطرح شده و در ماده دو این قانون همه دستگاهها به ویژه دستگاههای دولتی موظف هستند ساختمانها را طوری طراحی کنند که معلولان و ناتوانان جامعه به امکانات دسترسی داشته باشند.
رئیس سازمان بهزیستی قم از شهرداری، اداره ورزش و جوانان و اداره کل اوقاف و امور خیریه تقاضا میکند تا در این راستا گام بردارند و وظیفه خود را به خوبی انجام دهند تا شرایط حضور و تفریح و دیگر فعالیتها برای افراد خاص نیز فراهم شود.
ابراهیم حاجی مظفری در این زمینه میگوید: در بحث مناسب سازی نسبت به گذشته کارهای بسیار خوبی صورت گرفته اما با نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم و در این زمینه تنها سازمان بهزیستی موظف نیست بلکه همه دستگاهها باید در جایگاه خود کار کنند تا شرایط حضور افراد کم توان در جامعه فراهم شود.
وی میافزاید: شهرداری دستگاهی است که میتواند موثر عمل کند و اگر نگاهش را تغییر دهد یکی از بهترین ارگانها در راستای مناسب سازی خواهد بود و این کار نیازمند ایجاد اداره مناسب سازی است تا تخصصی به این امر بپردازد و اگر در یک دوره پنج ساله اقدامات جدی صورت بگیرد و در مناطق کارشناسی مناسب سازی شود کمبودها برطرف میشود.
متولی معلولان عقیده دارد باید شهرداری و شورای شهر توجه داشته باشند که معلول هم یک شهروند است و حق زندگی دارد و نسبت به همین 15 درصد امکانات برای این افراد فراهم شود نه اینکه حتی یک ایستگاه اتوبوس مناسب سازی شده وجود نداشته باشد.
رئیس سازمان بهزیستی استان قم با تاکید بر اهمیت ورزش معلولان خاطرنشان میکند: شرایط با گذشته فرق کرده و امروزه حضور معلولان پر رنگتر شده پس نباید آنها را از جامعه برانیم بلکه با تأمین نیازهای آنها به ویژه در عرصه ورزش میتوانیم کمک بزرگی به این قشر داشته باشیم.
وی ادامه میدهد: اداره کل ورزش و جوانان باید امکاناتی را در اختیار معلولین گذاشته تا آنها نیز ورزش کنند چرا که ورزش میتواند از نظر روحی، روانی و روابط اجتماعی موجب رشد معلول شود و او را از افسردگی و انزوا نجات دهد.
حاجی مظفری با اشاره به اینکه پیشگیری از معلولیت یکی از اقدامات مهم بهزیستی است، بیان میکند: تا کنون سازمان بهزیستی 27 هزار معلول را پذیرش کرده است و در مراکز شبانه روزی به آنها خدمات میدهد.
وی ادامه میدهد: در بحث گفتار درمانی و کار درمانی خدماتی تخصصی با کمترین هزینه ارائه میشود تا از رشد معلولیت در بین مردم جلوگیری شود و آنهایی را که میتوان تا حد ممکن درمان کرد چرا که جلوگیری از معلولیت حتی یک نفر میتواند نتایج بسیار خوبی داشته باشد.
به گفته مظفری برای پیشگیری از ناشنوایی در دو سال اخیر 100 هزار کودک متولد شده غربالگری شنوایی شده و با انجام تست شنوایی 145مورد اختلال شنوایی استخراج شده است که 18 مورد بسیار شدید بوده و کاشت حلزون صورت گفته که از 30 میلیون تومان هزینه تنها 10 درصد آن را خانوادهها پرداخت میکنند و این کار باعث شده اختلال شنوایی شناسایی و در چرخه درمان قرار گیرد.
همه ما باید بدانیم که معلولان نیز مانند دیگر افراد جز پیکره جامعه هستند و توجه به مشکلات و مسائل آنها ضرورت دارد.
نشستن پای درد دلهای معلولان شاید کمی خاطرمان را مکدر کند اما باعث بیداری از خواب غفلت میشود.
وقتی ملیحه با بغض از مشکلاتش میگوید دلت میگیرد، اما او دنیای به خصوصی دارد خارج از هرگونه هیاهو و در تنهایی خود آرام گرفته و تنهاییاش را نوشتههایی پر میکند که بر روی کاغذ میآیند و دلش را تسلی میبخشند.
او میگوید شش ساله بودم که فهمیدم با دیگر دوستان هم سن و سال خود فرق دارم، آنها در دنیای کودکی غرق بودند و میدویدند و بازی میکردند و من به جای همه این کارها فقط به این فکر میکردم که چرا من نمیتوانم مثل آنها راه بروم و بدوم.
وی ادامه میدهد: هر وقت از مادرم در این باره چیزی میپرسیدم سعی میکرد حواس مرا به چیزی پرت کند تا از این افکار دور شوم اما وقتی کودکی نتواند دست و پایش را حرکت دهد ناخودآگاه با فکرهایش مشغول میشود و چاره دیگری ندارد.
ملیحه 25 سال دارد و فلج مادر زاد است پاهایش نقشی ندارند و دستهایش کم و بیش او را یاری میدهند به گفته خودش ویلچری دارد که گاهی با آن از خانه خارج میشود و خیلی زود احساس غربت کرده و به خانه باز میگردد.
او از این همه تنهایی دلش میگیرد، تنها خواهری دارد که او هم درصد کمی معلولیت دارد و گویا فرزندان قربانی ازدواج فامیلی پدر و مادر هستند که حسرت و آرزوهای زیادی را در دل میپرورانند.
ملیحه میگوید مردم با ترحم نگاهم میکنند و من از این موضوع رنج میبرم، آنقدر با نگاههای خود دنبالم میکنند که گاهی واقعاً طاقت این نگاههای سنگین را ندارم و ترجیح میدهم در خانه بمانم و با دفتر شعرم خلوت کنم.
خواهرم از من کوچکتر است و تنها یکی از پاهایش کمی میلنگد او بهتر از من وارد جامعه میشود اما با همه اینها او هم دل خوشی از این مردم ندارد.
این تنها یک قصه از هزاران قصه و درد دل معلولانی است که در انزوا محصور شدهاند و نمیتوانند همانند دیگر مردم از زندگی لذت ببرند و از نعمات الهی استفاده کنند.../س
گزارش: سمانه روشنایی