ياد اون روزها به خير. وقتى من بچه بودم، مادرم يک تومن به من مى داد و مرا به فروشگاه مى فرستاد و من با سه کيلو سيب زمينى، دو بسته نان، سه پاکت شير، يک کيلو پنير، يک بسته چاى و دوازده تا تخم مرغ به خانه بر مى گشتم. اما الان ديگه از اين خبرها نيست... ! همه جا توى فروشگاه ها دوربين مدار بسته گذاشته اند.
از خاطرات يک سارق بالفطره
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید