چند ماه پیش در جریان سفر محمود احمدی‌نژاد به مصر، من از معاون احمدی‌نژاد پرسیدم درباره رفسنجانی چگونه فکر می‌کنید و او پاسخ داد: «او آتش است؛ او یک آتش واقعی است.»

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگارانیکی از بامزه‌ترین اتفاقاتی که در چند روز پس از ثبت‌نام نامزدهای انتخابات 92 ریاست‌جمهوری ایران رخ داده آرایش روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های غربی در حمایت از یک کاندیدای مشخص است!

تصور این فانتزی که روزی فردی شهیر به «استوانه انقلاب» در انتخابات برای «ادای تکلیف» حاضر شود و رسانه‌های رابرت مرداک جملگی وی را ناجی سیاست خارجی و اقتصاد ایران بنامند خود از عمق فاجعه رخ داده پرده برمی‌دارد.



اینجا دیگر نیازی به تفسیر شعارهای مردمی در روز 9 دی علیه یک خاندان قدرتمند که مردم آنها و عمالشان را «سران فتنه» نامیدند، نیست. ما در مقطعی از تاریخ به سر می‌بریم که شاهد از غیب می‌رسد! مضحک است اما شائول بخاش، همسر یهودی هاله اسفندیاری که اکنون هر دو از مدیران ارشد مرکز توطئه وودرو ویلسون محسوب می‌شوند درباره هاشمی 2013 در فارین پالیسی گفته است: «رفسنجانی حلال مشکلات است.

 او می‌آید تا مذاکره مستقیم با آمریکا را رسمیت ببخشد، تحریم‌ها را ملغی کند و راه را برای ورود سرمایه‌گذاران خارجی به ایران باز کند.» این صحبت‌ها نه نیازمند اضافه کردن یک خط تحلیل است و نه فهم آن نیاز به یک دوره سیر مطالعاتی کامل لیبرالیسم اقتصادی یا نئولیبرالیسم سیاسی دارد! اینجا صف‌آرایی 2 جبهه مقابل هم کاملا آشکار است! شاید بد نباشد نام دور جدید مناقشات حق و باطل را «فتنه» نگذاریم.

 فتنه زمانی شکل می‌گیرد که حق و باطل به هم آمیخته باشند تا جایی که تشخیص حق فقط از اهل بصیرت بر آید. وزن‌دهی بیهوده به هاشمی محسوب می‌شود اگر بگوییم «غرب» یکپارچه پشت‌سر خانواده هاشمی ایستاده است. واقعیت محض به‌دور از هرگونه گمانه‌زنی این است که باند قدرت و ثروت جهانی – اجتماع فراماسون‌ها-روی اندازه وادادگی آیت‌الله حساب ویژه باز کرده‌اند نه احیانا روی «سیاست‌ورزی و مصلحت اندیشی» نداشته ایشان! پس در واقع «ناجی» ملت در صورت تایید صلاحیت رفسنجاني و فرض محال رای آوردن وی «برادران راکفلر و روچیلدها» خواهند بود نه رفسنجانی یا مثلا اتحاد اصلاح‌طلبی من درآوردی!

اجماع بر سر وادادگی ملی(!) از آنچه بوده‌ایم و می‌خواهیم باشیم آن هم از قول مردم اگر با اجیر کردن 500 نفر مقابل وزارت کشور با شعار «صل‌علی محمد هنری کیسینجر آمد!» عملی بود که فتنه 88 شکل نمی‌گرفت. به قول حضرت امام خامنه‌ای «تغییر رژیم» در دستور کار غرب نیست، چون خواستند اما نتوانستند! پس به ناچار باید روی اندازه حماقت و پتانسیل اغتشاش‌آفرینی ائتلاف انحراف و فتنه حساب باز کنند.

کاملیا انتخابی‌فرد، دوست نزدیک سردسته باند انحراف در مقاله‌ای که در پایگاه الاهرام منتشر شده، می‌نویسد: ‌رفسنجانی ۸۰ سال سن دارد اما شرکت کردن او در انتخابات می‌تواند چالش و اختلاف قابل توجهی را در انتخابات برانگیزد. شورای نگهبان در صورت رد صلاحیت او با چالش قابل توجهی روبه‌رو خواهد شد، چرا که او از مقامات رسمی ایران است.

 شاید او حمایت خود را از یک کاندیدا اعلام کند که این اقدام او نیز بازی را در انتخابات تغییر خواهد داد. وی در ادامه نوشته است: چند ماه پیش در جریان سفر محمود احمدی‌نژاد به مصر، من از معاون احمدی‌نژاد پرسیدم درباره رفسنجانی چگونه فکر می‌کنید و او پاسخ داد: «او آتش است؛ او یک آتش واقعی است.»

 اوضاع زمانی جالب می‌شود که بدانیم همین خانم انتخابی‌فرد در دی ماه سال 91 خبر از پتانسیل اغتشاش‌آفرینی جریان انحراف در صورت رد صلاحیت کاندیدای مورد نظر خود داده است. همچنین وقیحانه توضیح می‌دهد که احمدی‌نژاد حاضر است برای افزایش آتش مناقشات، اسنادی را بر ضد این و آن منتشر کند.

 شکی نیست آنها که با تاکید بر لزوم دفع خطر بروز اغتشاش بر وجوب «مصلحت‌اندیشی» شورای نگهبان در تایید صلاحیت این افراد پافشاری می‌کنند، یا جاهل محسوب می‌شوند یا خود عمله گروه‌های اغتشاش‌طلب هستند، چرا که در صورت باج‌دهی غیر‌قانونی به چنین افرادی فرصت اجرای قانون در صبح انتخابات هم طبیعتا هرگز میسر نخواهد شد و این یعنی تا قیامت امکان اجرای دموکراسی در این کشور به واسطه عدم پایبندی به ساز و کارهای قانونی و خودبرتربینی و تهدید به تن ندادن به قانون با واسطه «گروگانگیری امنیت ملی» فراهم نخواهد شد.

نظر شورای نگهبان هر چه باشد آنچه برای غربی‌های نشسته بر بهترین صندلی‌ها برای تماشای صحنه پیش‌رو ارزشمند است حمایت از همه طرف‌هایی است که معتقدند «دیگی که برای آنها نمی‌جوشد باید چپه شود»! رفتارهای دیکتاتورمآبانه هر 2 گروه تمامیت‌خواه و ضد مردم فقط و فقط با توجیه تلاش برای باقی‌ماندن در فضای سیاسی کشور است که تحلیل می‌شود.

مطمئنا در صورت عدم موفقیت فرقه انحراف این گروهک با افکار التقاطی آنچنانی به سرعت از صحنه سیاست ایران حذف خواهد شد. علاوه بر اینکه اصلاحاتچی‌های از اینجا رانده و ارباب جواب کرده هم اکنون نیز مرده سیاسی متحرک به حساب می‌آیند.

پس هر دو گروه غربگرا تصمیم گرفته‌اند برای تضمین بقا هم که شده به همزیستی اجباری و تمرکز بر مشترکات اکتفا کنند. هر دو گروه برای بقا نیازمند اغتشاش هستند، چرا که ذاتا جنبش‌های بی‌بدنه «بحران زیست» هستند. شاید اکنون بتوان رفتارهای پرحاشیه تیم انحراف را در ایام اخیر تفسیر کرد. همچنین خبرسازی‌های روز به روز و چه بسا ساعت به ساعت خانواده رفسنجاني نیز به این ترتیب تحلیل‌پذیر می‌شود.

تا زمانی که سرگروه‌های 2 جبهه، محتاج خبرهای زرد و هیجان‌آفرین رسانه‌های اجاره‌ای داخلی و مجموعه رسانه‌های جهانی جبهه فراماسونری هستند یعنی هیچ خبری از حمایت مردمی نیست و آقایان مجبور به آویزان شدن به انکوباتورهای رسانه‌ای هستند اما نباید از این موضوع غافل شد که کل کودتای ضد مردمی 28 مرداد با عملگی «شعبان بی‌مخ» و الوات همراهش فرصت بروز یافت. خواسته ملت از شورای محترم نگهبان یک چیز است...ترک خطر احتمالی وجوب عقلانی دارد چه برسد به اغتشاش عملی! اکنون وقت تصمیم‌گیری درباره صلاحیت افرادی است که گزینه‌های مطرح و برتر رسانه‌های صهیونیستی – آمریکایی محسوب می‌شوند و دشمن عملا از پتانسیل اغتشاش‌آفرینی آنها در آینده نزدیک خبر می‌دهد. خلاصه این است: سری که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند آقایان! /وطن امروز
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار