تاریخی ترین واژه ای كه می توان برای جنوب منطقه ایران نام برد "دریای پارس" است كه در كتبیه های تاریخی مصر باستان و یونان نیز به همین نام شناخته می شود.

دریای پارس كه در تاریخ، بعدها به نام خلیج فارس شناخته شد تاریخی ترین نام پارسی در جهان است و این دریا از ابتدای نامگذاری امپراتوری های جهان با نام دریای پارس، دریای آریانا و خلیج فارس شناخته شده است.
نام خلیج فارس، از زمان پادشاهی داریوش هخامنشی با نام دریای پارس شناخته می شده و كتیبه آن هم اكنون در مصر موجود است و دریای عمان نیز، همان دریای پارس بوده و خلیج فارس در كتیبه داریوش در مصر، از منتهی علیه خلیج فارس تا دریای هند بوده است.
نام دریای پارس از زمان باستان در زمان حیات سیاسی بابل مورد استفاده و تایید تمام ملل قرار گرفت و تمام تاریخ نگاران، جغرافی دانان، سیاستمداران در آثار خود از این خلیج به همین نام یاد كرده اند.
سفرنامه فیثاغورث، 570 قبل از میلاد تا سال 1958 در تمام منابع مكتوب جهان نام دریای پارس (خلیج فارس ) یا معادل های آن در دیگر زبان ها ثبت كرده است.
سازمان ملل متحد در سند رسمی پنجم مارس سال 1971 میلادی در یادداشتی با عنوان AD113/GEN  به دولت ایران، یادآور می شود كه عرف جاری در دبیرخانه سازمان ملل متحد در اسناد و نقشه های جغرافیایی منطقه آبی بین ایران از سمت شمال و خاور و تعدادی از كشورهای عربی از سوی جنوب و باختر به نام خلیج فارس نامیده شود و این بنا بر عرف قدیمی انتشار اطلس ها و فرهنگ های جغرافیایی است.
سازمان ملل به خاطر بروز اشتباهی در سند 26 ژوئن 1991میلادی برای كار بردن نام خلیج فارس مرتكب شد، از ایرانیان عذرخواهی كرد و آن را اشتباه سهوی دانسته و از كارگزاران سازمان خواسته است همواره این موضع ایران را در نظر داشته باشند.
شهاب الدین النویری و ابن حوقل النصیبی بغدادی از دانشمندان عرب، نام خلیج فارس را همراه با نقشه آن به گونه ای مستند مشخص كرده اند، بر كاربرد نام دریای پارس و خلیج فارس نیز در دوران تاریخی عربی تاكید كرده اند.
تحولات داخلی قاره اروپا در چند قرن گذشته موجب شد تا امپراتوری های بزرگ كه قدرت نظامی آنها بر نیروی دریایی شان استوار بود، ایجاد شوند و برای ادامه حیات خود بر بسیاری از مناطق جهان تسلط یابند.
انگلستان برای حفظ هندوستان چشم به راه خلیج فارس داشت و برای او نیز این دریا بسیار اهمیت داشت و لرد كرزن، یكی از طراحان سیاست خارجی بریتانیا، خلیج فارس را از دو جنبه دارای اهمیت دانست، نخست منطقه ای برای حفظ هندوستان و دوم، آب راهه ای پراهمیت كه باید حفظ می شد.
هند، یكی از بزرگترین شركای تجاری ایران در دوره صفویه به شمار می رفت و حجم عظیمی از كالاهای بومی و غیربومی میان دو كشور مبادله می شد و انگلیس برای نگهداشت مستعمراتی هند، خلیج فارس ار برای خود بسیار با اهمیت می دانست.
بسیاری از بازرگانان و عناصر فعال دو كشور در بنادر، شهرها و مراكز تجاری یكدیگر مستقر شده و چرخه عظیمی از داد و ستد را به وجود آورده بودند و از این رو، با توجه به جایگاه مهمی كه هندوستان در اقتصاد ایران داشت، انگلیس برای دستیابی خلیج فارس از راه اندازی هیچ كودتایی در مناطق این دریا دست برنداشت.
تاریخ ملوك هرمز، محدوده هفتصد ساله تاریخ جنوب ایران را شامل می شود و تاریخ این ملوك به شدت تحت تاثیر دگرگونی های مسیر تجارت دریایی و خشكی است و بندر و جزیره هرموز به عنوان محل تلاقی راه های تجاری دریایی و خشكی و یكی از مراكز مهم خلیج فارس به شمار می رفت و از آنجایی كه این شهر در دو مسیر بازرگانی خشكی و دریایی قرار داشت و از این رو برای پرتغالی ها و انگلیسی ها حیاتی بود.
تحریف نام خلیج فارس در سال 1958 به وسیله رودریك اوون و سر چارلز بلگریوی انگلیسی پایه گذاری شد و رودیك اوون با ارائه استدلالی ضعیف در توجیه این اقدام خود در نقشه های جغرافیایی نام غیر ایرانی خلیج فارس را بنیان گذاشت.
تحریف نام خلیج فارس، بر اساس یك طرح انگلیسی از چند دهه پیش درست در زمانی كه ستاره امپراتوری بریتانیای كبیر پس از جنگ جهانی دوم رو به افول می گذاشت، آغاز شد تا به واسطه تخم فتنه انگلیسی ها بتوانند بین اعراب ایجاد اتحاد جغرافیایی ذهنی ایجاد كنند.
قبل از خروج نیروهای انگلیسی از منطقه خلیج فارس پایه های این نفاق برای تحریف نام خلیج فارس بنا شد و كشورهای عربی نیز با ایجاد تقسیمات ارضی و مرزی اختلاف برانگیز از این فتنه استقبال كردند.
انگلیس پیش از خارج كردن نیروهای خود از منطقه خلیج فارس، با مانع تراشی بر سر اعاده حاكمیت ایران بر جزایر سه گانه این فتنه را تا آخرین لحظات ترك خلیج فارس در اواخر دهه 70 میلادی مدیریت كرد و بدین ترتیب پایه نفاق را میان ایران و اعراب را بنا نهاد.
با خروج انگلیس از خلیج فارس و واگذاری این ماموریت به آمریكا، به تدریج نقش آمریكا نیز در این زمینه به ویژه پس از انقلاب اسلامی آشكار شد.
تحریف نام خلیج فارس گامی جدید در مسیر اجرای طرح اختلاف افكنی بود، كه راهبرد این طرح تا قبل از خروج انگلیس از منطقه با این كشور بود،اما پس از آن و به خصوص در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی آمریكا به اجرای این طرح پیوست و مووسسه نشنال جئوگرافی ماموریتی برای تحریف علمی در این زمینه پیدا كرد.
منطقه حساس خاورمیانه و به ویژه موقعیت ژئواستراتژیك خلیج فارس با ذخایر عظیم نفت و گاز از زمانی كه قدرت های بزرگ به قدرت و اهمیت انرژی در جهان پی بردند، همواره باعث طمع دشمنان و كشورهای فرامنطقه ای بوده است.
در دورانی استعمارگر پیر كه خود را بریتانیای كبیر می نامید بر منابع و ذخایر این منطقه چنگ افكند و دیگر زمانی آمریكا بر آن چیره داشت و در این میان كشورهای منطقه نه تنها از این ذخایر خدادادی استفاده بهینه نكردند تا زیرساخت های خود را ترمیم كنند بلكه به سودهای مالی آن دل خوش كردند و كنسرسیوم های نفتی چندملیتی بسان سفیران اقتصادی غرب بر سراین منطقه سایه افكندند.
شكل گیری انقلاب اسلامی ایران باعث به خطر افتادن منافع قدرت های بزرگ به ویژه آمریكا و انگلیس شده چرا كه شاهراهی به نام خلیج فارس را از دست می دادند به همین علت اقدام به تفرقه افكنی بر سر خلیج فارس در منطقه كردند.
از دست دادن انتقال انرژی بزرگ یعنی نفت در منطقه خلیج فارس و وجود تنگ راه تنگه هرمز در اختیار ایران،خواب خوش غارت را از چشمان استعمارگران ربود و تنها راه برای برهم زدن معادلات به وجود آمده در منطقه ایجاد اختلاف و تحریف های تاریخی بود.
خلیج فارس در درجه اول بزرگ ترین منبع تامین كننده سوخت و انرژی جهان محسوب می شود و همچنان موقعیت خود را به این لحاظ حفظ كرده كه تحولات ژئوپلتیك سوخت باعث شد آمریكا برای به دست آوردن منطقه در هزاره سوم كه آن را هزاره حقوق بشر نام نهاده بودند به عراق و افغانستان لشگری كشی كند.
اهمیت استثنایی منطقه خلیج فارس برای غربی ها نسبت به دهه 1970 كه اهمیت این منطقه فوق العاده زیاد بود، آنان را برای دست یابی به منابع ارزان قیمت خلیج فارس دست به تكاپو انداختند و ایران را بزرگترین عامل برای چپاول منابع منطقه دیدند از این رو برای بازگشت به دهه 70دست به هرگونه تهدید و تفرقه زدند. این قدرت ها به بهانه حركت های رژیم بعثی كه به از بین بردن ساختار امنیتی در منطقه منجر شده بود و اثبات كنترل برتر خود بر منطقه وارد منطقه شدند و حاصل این ورود حداقل دو جنگ بسیار گسترده در منطقه شد.
تلاش برای تحریف نام خلیج فارس در ادامه تلاش هایی قرار دارد كه با اهداف و منافع دولت های فرامنطقه ای و هم پیمان منطقه ای آنها در خاورمیانه یعنی رژیم صهیونیستی ارتباط مستقیم دارد و به همین علت متناسب با نیازهای منطقه ای این دسته از بازیگران آشوب ساز خبرساز می شوند.
اما كتیبه خلیج فارس متعلق به دوران هخامنشی است و سند محكمی برای اثبات همیشگی خلیج فارس و ایرانی بودن این خلیج از دوران باستان تاكنون می باشد.
این كتیبه تاریخی در جزیره خارك میراث ماندگاری برای ایرانیان بوده كه بخشی های از آن عمدی یابه صورت غیر عمدی تخریب شده است. /س
برچسب ها: خلیج ، فارس ، ملی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.