به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ؛ افزایش نرخ بلیت برای بازدید از بناهای تاریخی در حالی جنبه عملیاتی به خود گرفته که شدت این ارقام به مراتب بیش از تصور بود و تورم را جا گذاشته است؛ رخدادی که قاعدتاً بازدید از اماکن تاریخی و موزهها را کم مشتریتر از پیش خواهد ساخت و در فضایی که حداقل هزینههای فرهنگی نیز چندان جایگاه جدی در سبد خانوار ندارد، چنین افزایش وحشتناکی جز متروکه کردن موزهها و ابنیه تاریخی چه میتواند داشته باشد؟
در فضای تورمی، طبیعتاً هزینههای نگهداری موزهها و ابنیه تاریخی و همچنین متعلقات آنها نیز رو به افزایش میگذارد و این افزایش اجتنابناپذیر باید از جایی تأمین شود که یکی از منابع، بلیت فروشی است و با این حساب، افزایش بهای بلیت اماکن تاریخی تا اندازهای با منطق گره خورده؛ اما این گره تا کجا تاب میآورد؟
منطق افزایش هزینهها مشخصاً باعث شده بود، دیر یا زود چشم انتظار گرانتر شدن بازدید از اماکن تاریخی باشیم، ولی این که چنین اتفاقی با افزایش تقریباً 400 درصدی همراه شود، واقعاً اتفاق عجیبی بود، چرا که اگر نرخ تورم و هر عدد دیگری را برای تعریف فرمول این افزایش در نظر گرفت، باز هم نمیتوان به یک عدد نزدیک به عددهایی که امروز اعلام شد، رسید و به توجیه این افزایش هزینهها پرداخت.
بر پایه نرخ جدید که امروز از سوی خبرگزاریها اعلام شد و نگرانیهایی را در پی داشته، قیمت ورودیه به محوطه تخت جمشید و برنامه نور و صدای تخت جمشید، مجموعه جهانی پاسارگاد، مجموعه فرهنگی حافظ، مجموعه فرهنگی سعدی، مجموعه فرهنگی ارگ کریم خانی و مجموعه بیشاپور برای بازدید کنندگان داخلی دو هزار تومان و برای بازدید کنندگان خارجی پانزده هزار تومان است.
بنا بر همین گزارشها، قیمت ورودیه به موزه تخت جمشید، نقش رستم، موزه حمام وکیل، موزه پارس، تنگ چوگان کازرون، کاخ اردشیر و قلعه دختر فیروز آباد برای بازدید کنندگان داخلی یک هزار و پانصد تومان و خارجیها ده هزار تومان و نیز نرخ ورود به موزه سنگ هفت تنان، موزه آب، نقش رجب و موزه ساسانی بیشاپور برای بازدید کنندگان داخلی هزار تومان و خارجیها پنج هزار تومان است و طبیعتاً این افزایش هزینهها محدود به فارس نیز نخواهد بود و باید در سراسر کشور به چنین اعدادی در هنگامه بازدید از ابنیه تاریخی عادت کرد.
در این باره باید گفت، این رویداد قطعاً ریزش شدید بازدیدکنندگان از میراث فرهنگی را حتی در نوروز پیش روی ـ به عنوان مهمترین زمان بازدید از اماکن تاریخی و موزهها ـ در پی خواهد داشت، چرا که یک خانواده پنج نفره در مجموع برای بازدید از مجموعه تاریخی ساسانی فارس میبایست بیش از چهل هزار تومان بپردازد و اگر بر دامنه و شمار بازدیدها از اماکن افزوده شود، تنها در استان فارس تا صد هزار تومان هزینه بازدیدها خواهد شد که جاذبههای بازدید از این اماکن را میکاهد، چرا که چنین هزینههای سنگینی در این شرایط اقتصادی، قطعاً از اولویتهای اساسی خانوارها تلقی نمیشود و زمانی که قرار باشد هزینههای سفر با تقلیل همراه شود، نخستین حذفیات همین گردشگر از اماکن تاریخی و موزهاست.
در آن سو، اما افزایش هزینه برای بازدیدکنندگان خارجی منطقی است و حداکثر تا پنج دلار خواهد شد که عدد بزرگی برای یک توریست خارجی نیست و موزه گردی را برای میهمانان ایران به تفریحی لوکس مبدل نمیکند؛ اتفاقی که برای مخاطب ایرانی رخ خواهد داد و در جمع تفریحاتی که هر گروه اجتماعی، توان تجربه مکررش را نخواهند داشت، بازدید از اماکن و اشیای تاریخی نیز افزوده خواهد شد. ناگفته نماند که چنین اتفاقی در بلندمدت آثارش بیشتر خود را نشان میدهد و در ماههایی از سال شاهد بازدیدکنندگان معدودی از بسیاری از موزهها خواهیم بود و همین گروه موزهگرد نیز ترجیح میدهند در پی برنامههای فرهنگی کمهزینهتری بروند.
با این اوصاف، انتظار عجیبی نیست که در عدد این افزایشها تجدیدنظر کرد و حداکثر شاهد دو برابر شدن هزینههای بازدید از اماکن تاریخی بود و نه چهار برابر شدن این اعداد؛ انتظاری که اگر ارادهای برای تحققش باشد، باید پیش از فرا رسیدن فصل سفرهای نوروزی به وقوع بپیوندد و انگیزه برای بازدید از موزهها و اماکن تاریخی فراهم آید.