بي عدالتي اقتصادي در سراسر جهان
رئیس موسسه مطالعات ترندز در گفتگو با فاکس نیوز، تاکید کرد؛ بی عدالتی اقتصادی جهان را در مسیر نابودی قرار داده است.
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، "جرالد سلنتی" درباره سال 2013 گفت؛ متاسفانه سال 2013 نه تنها بهتر نخواهد بود، بلکه بدتر از سال 2012 خواهد بود و اساسا سیاستمداران در واشنگتن کاری برای بهبود اوضاع نمی کنند.
همچنين؛ می بینیم که پولهای کلانی وارد سیستم اقتصاد و مالی آمریکا و جهان شده، اما شرایط تغييري نکرده است.
آبه نخست وزیر جدید ژاپن به بانک مرکزی این کشور گفته است؛ پول بدون پشتوانه چاپ کنند تا با پایین آمدن ارزش ین، توان رقابتی این کشور در قبال چین و آمریکا افزایش پیدا کند. شاید برخی فکر کنند افزایش بهای مسکن در آمریکا و رونق بازار مسکن به معنای بهبود اوضاع اقتصادی است، در حالیکه این طور نیست و این اتفاق در نتیجه پایین بودن نرخ بهره وام بانکی است.
در واقع، پیشرفت بازارهای جهانی با تزریق وامهای کم بهره و نقدینگی بدون پشتوانه است که باعث بی ارزش شدن پول کشورها می شود. اقتصاد جهانی در حال فروپاشی است، در اسپانیا میلیونها نفر به خیابانها می آینده و علیه سیاستهای اقتصادی فریاد می زنند. اسپانیا در رکود اقتصادی است و بیکاری در این کشور بالای 25 درصد است.
همین وضع در یونان نيز برقرار است. اوضاع در همه جا رو به وخامت است، تدابیر ریاضتی اقتصادهای جهان را در سراشیبی سقوط قرار داده است. بانکها جیب مردم را خالی می کنند و دولتها نیز در حمایت از منافع بانکداران و ثروتمندان بزرگ، مالیاتها را افزایش می دهند و ریاضت اقتصادی را بر مردم تحمیل می کنند.
واقعیت این است که هم اکنون جنگ طبقاتی و جنگ میان فقیر و غنی در جهان جریان دارد و باید گفت بهار عرب نیز دستمایه خود ماست و ما پیش از این اتفاق درباره آن صحبت کرده بودیم. اساسا چیزی به نام جنبش طرفدار دموکراسی وجود ندارد.
علت این قیامها، اختلاف شدید طبقاتی بوده که عده بسیار اندکی از جامعه بیشتر ثروت را در دست خود دارند و بخش اندکی از ثروت جامعه در دست اکثریت است. مردم به خیابانها آمدند تا سهم خود را از ثروت جامعه بگیرند و این قیام علیه بی عدالتی در سراسر جهان ادامه دارد.
در همین آمریکا درآمد فارغ التحصیلان هر روز کمتر می شود و بسیاری کار ندارند. 50 درصد از این فارغ التحصیلان که کار پیدا کرده اند، به اندازه مدرک دیپلم به آنها حقوق داده می شود. متاسفانه سیاستهای واشنگتن اوضاع اقتصادی آمریکا را بدتر می کند که ریشه این بحران در تزریق پول بدون پشتوانه به سیستم است.
چه کسی باورش می شد که ما زمانی نرخ بهره وام بانکی را به صفر کاهش دهیم. به نظر من یکی از علل نابودی آمریکا و نظام سرمایه داری این است که جازه داده شد تا برخی از موسسات مالی به حدی بزرگ شوند که بگوییم دیگر نمی توان این موسسات را که دچار فساد هستند، منحل و به موسسات کوچکتر تبدیل کرد.
همچنين؛ می بینیم که پولهای کلانی وارد سیستم اقتصاد و مالی آمریکا و جهان شده، اما شرایط تغييري نکرده است.
آبه نخست وزیر جدید ژاپن به بانک مرکزی این کشور گفته است؛ پول بدون پشتوانه چاپ کنند تا با پایین آمدن ارزش ین، توان رقابتی این کشور در قبال چین و آمریکا افزایش پیدا کند. شاید برخی فکر کنند افزایش بهای مسکن در آمریکا و رونق بازار مسکن به معنای بهبود اوضاع اقتصادی است، در حالیکه این طور نیست و این اتفاق در نتیجه پایین بودن نرخ بهره وام بانکی است.
در واقع، پیشرفت بازارهای جهانی با تزریق وامهای کم بهره و نقدینگی بدون پشتوانه است که باعث بی ارزش شدن پول کشورها می شود. اقتصاد جهانی در حال فروپاشی است، در اسپانیا میلیونها نفر به خیابانها می آینده و علیه سیاستهای اقتصادی فریاد می زنند. اسپانیا در رکود اقتصادی است و بیکاری در این کشور بالای 25 درصد است.
همین وضع در یونان نيز برقرار است. اوضاع در همه جا رو به وخامت است، تدابیر ریاضتی اقتصادهای جهان را در سراشیبی سقوط قرار داده است. بانکها جیب مردم را خالی می کنند و دولتها نیز در حمایت از منافع بانکداران و ثروتمندان بزرگ، مالیاتها را افزایش می دهند و ریاضت اقتصادی را بر مردم تحمیل می کنند.
واقعیت این است که هم اکنون جنگ طبقاتی و جنگ میان فقیر و غنی در جهان جریان دارد و باید گفت بهار عرب نیز دستمایه خود ماست و ما پیش از این اتفاق درباره آن صحبت کرده بودیم. اساسا چیزی به نام جنبش طرفدار دموکراسی وجود ندارد.
علت این قیامها، اختلاف شدید طبقاتی بوده که عده بسیار اندکی از جامعه بیشتر ثروت را در دست خود دارند و بخش اندکی از ثروت جامعه در دست اکثریت است. مردم به خیابانها آمدند تا سهم خود را از ثروت جامعه بگیرند و این قیام علیه بی عدالتی در سراسر جهان ادامه دارد.
در همین آمریکا درآمد فارغ التحصیلان هر روز کمتر می شود و بسیاری کار ندارند. 50 درصد از این فارغ التحصیلان که کار پیدا کرده اند، به اندازه مدرک دیپلم به آنها حقوق داده می شود. متاسفانه سیاستهای واشنگتن اوضاع اقتصادی آمریکا را بدتر می کند که ریشه این بحران در تزریق پول بدون پشتوانه به سیستم است.
چه کسی باورش می شد که ما زمانی نرخ بهره وام بانکی را به صفر کاهش دهیم. به نظر من یکی از علل نابودی آمریکا و نظام سرمایه داری این است که جازه داده شد تا برخی از موسسات مالی به حدی بزرگ شوند که بگوییم دیگر نمی توان این موسسات را که دچار فساد هستند، منحل و به موسسات کوچکتر تبدیل کرد.
