نشستن پای تلویزیون و دیدن فوتبال های داخلی و ملی، کار را به جایی رسانده که حتی پای ثابت فوتبال، یعنی تخمه هم روی دست دوستان فوتبال مانده است! بنابراین چه چیزی باعث می شود که علی رغم نارسایی های ورزشی هم چنان میلیاردها دلار پول بیت المال به نابودی بگراید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، مدت مدیدی است که در اثر شکست های مکرر دو تیم محبوب فوتبال پایتخت، نارضایتی روزافزونی در میان تماشگران فوتبال دوست ایران شکل گرفته.این عدم نتیجه گیری در کنار شکست های اخیر تیم های امید، فوتسال و ملی ، به گواهی دوربین های سیما که صحنه های محدودی را به رخ مسئولین ورزشی و یا ورزش­دوست کشیده اند، این سوال را در اذهان عمومی به وجود آورده که با وجود وضعیت اقتصاد مقاومتی کشور و تحریم های جنون آمیز دشمنان قسم خورده نظام، آیا رواست تا پول های حاصل از فروش نفت تحریم شده و یا مالیات کارمندان و کارگران که با کدّ یمین و عرق جبین به دست می آید صرف میلیاردرهای پر توقع و کم بازده نمود؟

البته معطوف شدن ذهن توده مردمی که تا پیش از این مهم ترین رویدادهای ورزشی را در خلال  کسب مدال در میادین بین‌المللی جستجو می کردند از فواید غیر ارادی و مثبت این باخت های غم بار است! نویسنده این سطور در صدد است با ارائه عدد و رقم از فرصت بوجود آمده جهت توجه دادن مخاطبان به رابطه اقتصاد ورزش به نام تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی  داشته باشد.

 برای نخستین بار شخصی به نام مولین در سال 1983 از واژه "اقتصاد ورزش" نام برد و اقتصاد ورزش را در رتبه 17 صنایع اقتصادی کشورهای صنعتی قرارداد. پس از سه دهه، امروزه برخی کشورهای اقتصادی، صنعت ورزش و بویژه فوتبال را ششمین صنعت درآمدزای خود می دانند. به عنوان مثال کشور کره جنوبی سود حاصل از برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 2002 را ، از زمان ورود تماشاگران و توریست های طرفدار فوتبال تا فروش کالاها و غیره، بالغ بر بیست میلیارد دلار(بیش از درآمد کشور ایران در آن سال) برآورد کرد.

برای نخستین بار شخصی به نام مولین در سال 1983 از واژه "اقتصاد ورزش" نام برد و اقتصاد ورزش را در رتبه 17 صنایع اقتصادی کشورهای صنعتی قرارداد. پس از سه دهه، امروزه برخی کشورهای اقتصادی، صنعت ورزش و بویژه فوتبال را ششمین صنعت درآمدزای خود می دانند.

 در شرایط فعلی که نفت به بشکه ای تقریباً 130 دلاررسیده است در مقایسه با یک بازیکن برزیلی که برای یک فصل 100 میلیون دلار پول می گیرد، باید چندین هزار بشکه ی نفت صادر کرد تا معادل با قیمت آن بازیکن فوتبال ارزآوری داشت. امروزه در اروپا گاهی یک لباس ورزشی که 5دلار قیمت دارد با برچسب برند باشگاهی معروف و پر طرفدار تا 70 دلار فروخته می شود.

در شرایط فعلی که نفت به بشکه ای تقریباً 130 دلاررسیده است در مقاسیه با یک بازیکن برزیلی که برای یک فصل 100 میلیون دلار پول می گیرد، باید چندین هزار بشکه ی نفت صادر کرد تا معادل با قیمت آن بازیکن فوتبال ارزآوری داشت. امروزه در اروپا گاهی یک لباس ورزشی که 5دلار قیمت دارد با برچسب برند باشگاهی معروف و پر طرفدار تا 70 دلار فروخته می شود.

از این رو در بسیاری از کشورهای جهان درآمدهای ناخالص ملی این صنعت، از سود شرکت های خودروسازی نیز بیشتر شده است. اقتصادی نمودن ورزش نیازمند تدوین چشم انداز کلان و برنامه ریزی جامع در کنار همدلی مسئولین و بخش خصوصی در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی است.باید با تشکیل یک اتاق فکر از نخبگان به راهکارهای اقتصادی نمودن ورزش پرداخت.

 ورزش با موضوعات فراوانی در هم تنیده است به عنوان مثال با صنعت توریسم. رد پای اقتصاد در ورزش حتی در نام گذاری تیم ها نیز دیده می شود. از این رو کشورهای صنعتی، نام تیم های خود را همنام شهرهای خود قرار می دهند تا به محض این که به قول آنان یک جهان سومی خواست در کشورشان گردشی داشته باشد، در پس زمینه ذهن خود نسبت به شهرهایی که تیم برتر دارند، سمپاتی مثبت داشته و به آنجا سفر کند. تیم هایی همچون منچستر؛ میلان؛ بارسلون، رم و... . از این رو در سال های گذشته کشور اسپانیا در پی موفقیت های پی در پی در فوتبال به اندازه ی درآمد نفتی کشور ما از توریسم، جذب سرمایه داشته است.

کشورهای صنعتی، نام تیم های خود را هم نام شهرهای خود قرار می دهند تا به محض این که به قول آنان یک جهان سومی خواست در کشورشان گردشی داشته باشد، در پس زمینه ذهن خود نسبت به شهرهایی که تیم برتر دارند، سمپاتی مثبت داشته و به آنجا سفر کند.از این رو در سال های گذشته کشور اسپانیا در پی موفقیت های پی در پی در فوتبال به اندازه ی درآمد نفتی کشور ما از توریسم، جذب سرمایه داشته است.

 

ولی اگر نیم نگاهی به نام برخی تیم های فوتبال خودمان داشته باشید می بینید که چه اسامی اعجاب انگیزی دارند. تراکتور، مس، برق پیکان، شهرداری و... مضاف براین که از یک لیگ برتر که 18تیم در آن شرکت می کنند 16 تیم دولتی است. نتیجه آن که در هر لیگ ایران  حدود150 میلیارد تومان هزینه می شود و از این مبلغ حدود 120  میلیارد از بیت المال که برگردان واژه "جیب مردم" است، پرداخت می شود.  این امر نشان دهنده روال معکوس اقتصاد ورزش در ایران است.

 

از یک لیگ برتر که 18تیم در آن شرکت می کنند 16 تیم دولتی است. نتیجه آن که در هر لیگ ایران  حدود150 میلیارد تومان هزینه می شود و از این مبلغ حدود 120  میلیارد از بیت المال که برگردان واژه "جیب مردم" است، پرداخت می شود. این امر نشان دهنده روال معکوس اقتصاد ورزش در ایران است.

نکته دیگر اینکه فروش بازیکن، فروش کالاهای ورزشی و کالاهایی که در فضای ورزشی تبلیغ می شود، صنعت توریسم و در نهایت اشتغال زایی که نیاز شدید کشور می باشد، بخشی از کارکردهای آشکار صنعت ورزش است. جدا از موارد فوق، این صنعت کارکردهای پنهان فراوانی نیز دارد. به عنوان نمونه هم اینک تلویزیون برای تأمین و تولید یک فیلم ۹۰ دقیقه ای حداقل ۳۰۰ میلیون تومان هزینه می کند. اما برای پخش مستقیم یک مسابقه و بازی ورزشی پر بیننده هزینه چندانی متقبل نمی شود.

 همچنین همه ساله مقدار زیادی پول بیت المال، به جهت درمان بیماری ها و مبارزه با مواد مخدر در کشورها هزینه می شود که با ترویج صحیح ورزش این هزینه ها فزاینده کاهش خواهد یافت. از این رو از بین توصیه های بسیاری که می توان به جوانان این مرز و بوم داشت مقام معظم رهبری جوانان را به سه امر مهم " تحصیل، تهذیب و ورزش " توصیه کردند. شکی نیست که استقبال از ورزش به عهده جوانان و زمینه سازی برای این استقبال واستمرار وظیفه همه دلسوزان نظام و بویژه مسئولین ورزشی و یا ورزش دوست است. توجه به اقتصاد ورزش و استفاده اقتصادی از ورزش موتور محرکه ای قوی در اراده مسئولین در ارتقای ورزش کشور می باشد. باشد که به زودی شاهد این تحول شگرف در این عرصه باشیم.*                                  

* کارشناس فرهنگی ورزش

برچسب ها: تیم ملی ، فوتبال ، شکست ، وبگردی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.