به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ حدیث در جدیدترین نوشته خود آورده است:
شاید یکی از حربه هایی که ایالات متحده و اسرائیل در پیشبرد اهداف خود بسیار استفاده می کنند والبته این تکثر در دفعات استفاده ، هنوز هم باعث نشده که مورد شناخت از سوی کشورهای تحت هجمه وارد شده ، قرار نگرفته ، تفرقه افکنی میان گروهها و اقوام مختلف آن کشور است ...
در تاریخ پر از فراز و نشیب کشور ماهم کم از این ترفندها نبوده که در خیلی از موارد هم به نتایج نسبی رسیده ولی در اکثر موارد با هوشیاری مردم غیور کشور مان ، با همان شدتی که برنامه ریزی شده بود ، به خود دشمنان این مرز وبوم ، بر گشت ... یکی از مناطقی که حتی این روزها هم آنرا درگیر این مسائل کرده اند ، کردستان است ...
محدوده سکونت مردمان کرد در کشورهای ایران ، سوریه ، ترکیه و عراق که متاسفانه همچنان آماج دخالتها و شیطنتهای ایالات متحده آمریکاست ... در این ابتدای آَشنایی مختصری با کردستان و محدوده جغرافیایی و سیاسی آن پیدا خواهیم کرد و سپس به بازیها و برنامه های سیاسی پیرامون آن می پردازیم ...
کردستان کجاست ؟
به لحاظ جغرافیایی در محل التقای سه فضای جغرافیایی قرار گرفته است : فلات ایران ، فضای قفقاز و آناتولی و فضای شبهجزیره عربستان . کردستان محل تلاقی چند تمدن بزرگ است : تمدن ایران که بخش انسانی کردستان هم جزو این تمدن است و جزء پیشرو تمدن سمت غرب محسوب میشود ، تمدن ترک و توران و تمدن عربی یا سامی . سازههای سیاسی کردستان : سازه دولت ایران ، سازه عراق ، سازه ترکیه ، سازه سوریه و بالاخره سازه عربستان .
کردستان نقطه اتصال قارههای مختلف از نظر هوایی ، زمینی و خطوط ارتباطی انرژی به لحاظ شمالی - جنوبی و شرقی - غربی است . کردستان به لحاظ موقعیت برتر توپوگرافیک سرچشمه منابع آب جاری منطقه خاورمیانه است . به طور قطع در خاورمیانه جغرافیایی برخوردار از منابع عظیم آبی به اندازه کردستان نداریم .
طرحی برای توطئه در کردستان :
اتفاق خاصی که بعد از فروپاشی نظام دوقطبی و به خصوص بعد از جنگ خلیج فارس برای کردستان افتاد ، پیدایش یک مدل مدیریت منطقهای در شمال عراق بود . این مدل به صورت خودرو پدید آمد و ناشی از رشد دو عامل بود : نخست ، حمایت بینالمللی ، دوم خلأ قدرت در داخل منطقه . فرایند شکلگیری شاید حدود 10 تا 12 سال به طول انجامید .
الگوی مدیریتی که به شکل رسمی و قانونی در شمال عراق تشکیل شد ، K.R.G - Kordestan Reginal Govremment- ... این که چرا این سیستم در کردستان شکل گرفت جای بحث دارد . کردستان ایران چهارصد سال است در قلمرو دولت ایران قرار دارد ... در حالی که کردستانهای دیگر تجارب سیاسی متعددی داشتند . ... دولت مرکزی ترکیه به شدت با کردها برخورد میکرد و سوریه هم به شدت برخورد میکرد ، اما در عراق هنوز دولت مرکزی نمیتوانست اوضاع را کنترل کند .
تاثیر ژئوپلیتیک کردستان عراق بر امنیت کشورهای پیرامونی :
1 - حوزه عاطفی ؛ تودههای کرد از وجود آرم کردستان روی هواپیما بسیار لذت میبرند .(هواپیمایی کردستان)
2 - تاثیر سیاسی ؛ به گروههای کرد کشورهای دیگر جرات داده تا مطالبات خودشان را از دولتهای متبوعشان طلب کنند . در ترکیه ، سوریه و ایران.
3 - تاثیر منطقهای ؛ همگرایی کشورهای پیرامونی کردستان بر سر مساله کردها و حل آن .
4 - تاثیر اقتصادی و اجتماعی ؛ روابط اقتصادی کردهای شمال عراق با ایران ، ترکیه و حضور تجار ایران و ترکیه در آنجا .
در
دوره های مختلفی از تاریخ ایران نگرشهایی از سوی افراد و گروههای حاکم به
مسئله کردستان شده است ... شاید خیلی از آنها در دوره های تاریخی اشتباه
بوده و شاید هم کمی نادرست ... این نگاه ها بعد از انقلاب اسلامی ، صرفاً
از سوی نظام نبوده ، بلکه از سوی برخی از روشنفکران و تجددخواهان غرب گرا
مطرح بود ... به هر حال نگاه های مختلفی را که در این باره صورت گرفته
باهم مرور میکنیم :
1 - نگاه امنیتی :
نگاه امنیتی به مساله قومیت محصول تجدد ایرانی و شبهمدرنیستی است که طی یک سال اخیر وارد آن شدهایم . بحرانهای قومی کردستان ، آذربایجان و دیگر مناطق در پاسخ به سیاستهای قومی پهلوی اول و در دهه 1320 تداوم یافت . پس از انقلاب اسلامی بار دیگر این نگرش مطرح شد .
پیامدهای نگرش امنیتی :
1 - امنیتی شدن تمام حوزههای فرهنگی قومی در قبل از انقلاب اسلامی و به میزان و شدت کمتر در پس از انقلاب . 2 - تمرکزگرایی و نابرابری منطقهای . 3 - عدم امکان طرح تقاضا و خواستههای فرهنگی و غیرفرهنگی قومی .
2- نگرش خطی :
در واقع همان نگرش خطی که در مورد الگوی توسعه اقتصادی ، توسعه سیاسی و دموکراسی و غیره از تمدن غرب وجود داشت ، در تحلیل مسائل قومی نیز به کار گرفته شد . این نوع نگرش خطی از اروپا در قالب پارادایم ناسیونالیسم فرهنگی توسط روشنفکران و برخی سیاستمداران روشنفکر به کشور ما وارد شد و در نهایت به نگرش امنیتی منتهی شد .
پیامدهای نگرش خطی :
1 - عدم توجه به واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی و پیشینه تاریخی متکثر و الگوی حیات سیاسی و اجتماعی منطبق با ویژگیهای جغرافیایی و قومی کشور . 2 - تلاش برای تحصیل و برخی ایدهآلهای سیاسی و فرهنگی . 3 - توجیه استبداد و تمرکزگرایی شدید پس از مشروطه و دوره پهلوی . 4 - تداوم دور باطل سرکوب قومی و بحرانهای قومی .
3- نگرش پاتریمونیالیستی (مُلکارثی) :
ممکن بودن حل مساله اقوام در ایران صرفا از طریق و به واسطه استراتژی تصمیم و انتخاب نظام سیاسی و دولت ، کاملا یک طرفه و بالا به پایین که گروههای قومی و نخبگان قومی تاثیر چندانی در جهتگیری و تدوین این حقوق و تکلیف ندارند .
پیامدهای این نگرش :
در دوره پهلوی و دوره جمهوری اسلامی این بوده که دیدگاهها ، خواستهها ، مطلوبیتها و ایدهآلهای اقوام ایرانی امکان طرح و ارزیابی نیافته و پاسخی دریافت نکردند . پیامد دوم این رویکرد این است که حقوق و تکالیف قومی ضمانت اجرایی پیدا نکرده است .
4 - تحلیل پوزیتیویستی(مثبتگرایی / اصالت عقل) :
تحلیلگران و تصمیمگیران گفتمان سیاسی مسلط در دورههای مختلف تاریخی ادعایشان این است که پدیده قومی را میتوان همچون پدیدههای دیگر ، مثل ترافیک ، آلودگ هوا و دیگر پدیدههای طبیعی حل کرد و ... . اما این نوع نگرش شاید 70-60 سال پیش منسوخ شده است . ... این نگرش معتقد است میتوان از طریق تبیین علمی ، ظهور برخی بحرانهای قومی و فراز و نشیبهای آن را کنترل و پاسخهای مناسب جهت تحلیل و حل آن ارائه کرد .
پیامدهای این نوع نگرش :
1 - ارزش به دیدگاههای متعلقان موضوع خود یعنی اقوام قائل نیست . 2 - این نوع نگرش باعث تعجب زیاد به دیدگاههای این تحلیلگران شده است و بیخبر از تحولات و پویایی فکری و ارزشی متعلقان موضوع شده است. 3 - عدم اعتقاد به استقلال موضوعی قومیت و مسائل آن .
5 - نگرش عَرَضی که تلاش کرد :
اول) اثبات این که قومیت در ایران واجد ویژگیهای قومی متناسب با ویژگیهای دیگر مناطق جهان نیست . دوم) تلاش دوم در سطح روشنفکری این بود که قومیت یک امر سیاسی و نه یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی است و ساخته نخبگان فرصتطلب و بیگانهپرست و یا ناشی از اراده و قدرتهای خارجی است . این نگرش باعث شد که در دوره پهلوی(اول و دوم) و تا حدودی در دوره جمهوری اسلامی به مساله قومیت به عنوان یک موضوع مستقل و مهم استراتژیک نگریسته نشود . پیامد این نگرش ؛ وارد نشدن موضوع به عنوان امری مهم و اصیل وارد سیاستگزاری و دولت بود .
پیامدهای این نگرش :
عدم درک صحیح و ماهوی مساله قومیت و شناخت ناقص و تحریف شده از آن که آن را در قالب سیاستهای کلان مطرح نکرد .
6 - فقدان تعریف جامع از هویت و امنیت ملی :
با توجه با این که حدود 50 درصد از جمعیت کشورمان را گروههای قومی تشکیل میدهند ، هنوز مشخص نیست گروههای قومی چه جایگاه و شإنی در هویت ملی دارند . معلوم نیست که امنیت فرهنگی و امنیت اجتماعی اقوام ایرانی چه جایگاه و شانی در تعریف امنیت ملی ما دارد.
7 - عدم توجه به تحرک اجتماعی در مناطق قومی :
عدم توجه و یا عدم شناخت تحولات اجتماعی و ساختاری در بین گروههای قومی . تحولاتی مثل آموزش ، سطح سواد ، شهرنشینی ، ارتباطات ، حوزههای نرم و سختافزاری و ... .
8 - عدم توجه به تحولات قومی خارجی :
عدم توجه جدی و کافی به تحولات منطقهای و جهانی مثل عراق و افغانستان و یا ترکیه و ... . پیامد این نگرش فشار بینالمللی به ایران برای حل مساله قومیتها در صورت حل مساله در کشورهایی چون عراق ، ترکیه ، سودان و ... .
در دوره های مختلفی از بازیگردانی جریانات محدوده مورد منازعه در کردستان ، برنامه و مراحل مختلفی که ذکر شد ، توسط ایران و سایر کشورهای دخیل ، لحاظ شده است ... در این یادداشت سعی بر این بود که جنبه های حساس و لبه های تیغ این سیاستها عنوان شود ...