این بخشنامه بر این مبنا است که آن دسته از تسهیلات گیرندگان از حساب ذخیره ارزی که هماکنون سررسید اقساط آنها سر آمده است، باید به جای بازپرداخت تسهیلات به نرخ ارز در زمانی که تسهیلات گرفتهاند، به نرخ مبادلهای بازپرداخت تسهیلات خود را صورت دهند.
اما سرمنشأ اینگونه بخشنامهها و تصمیم گیریهای بانک مرکزی در کجا است؟ بگذارید کمی به عقب برگردیم.
داستانهای ارزی بانک مرکزی
صدور این بخشنامه در حالی است که اخیراً و به تازگی گزارش ویژه ارزی مجلس شورای اسلامی و کمیسیون ویژه حمایت از تولید، سراسر انتقاداتی را به عملکرد بانک مرکزی طی سالهای اخیر و در تشدید بحران ارزی وارد آورده بود. اما گویا بانک مرکزی مانند همیشه راه خود را میرود و برای اینگونه انتقادات اهمیتی قائل نیست.
شاید شاه بیت داستان ارزی بانک مرکزی مرکز مبادلات ارزی است که هنوز هم نتوانسته تکلیف را با خود، نرخ ارز و فعالان و متقاضیان ارز روشن کند. این مرکز خیلی بی سر و صدا نرخ سوم را در بازار ایجاد کرد و هیچ کس هم نپرسید مکانیزم کشف قیمت این بانک برای نرخ ارز چه بوده است.
در همان زمان و در جایی که ابتدای شروع به کار مرکز مبادلات ارزی بود، سخن از بهای 2 درصد زیر قیمت بازار آزاد میشد که نتیجتاً آنچه در ابتدای کار مرکز مبادلات ارزی از نرخ ارز مشخص شد، بسیار متفاوت با نرخ بازار موازی بود. آن زمان بانک مرکزی این نرخ را اینگونه توجیه کرد که فرمول کشف قیمت در انحصار بانک مرکزی است!
فرمول انحصاری، مبنای نرخ ارز
در همان زمان انتقاداتی به این نحوه تعیین نرخ ارز که با هیچ کدام از توافقات مجلس و دولت همخوانی نداشت مطرح شد که هیچ پاسخی در قبال آن دریافت نشد. شرایط نیز به گونه ای بود که امید به تعدیل نرخ ارز جای زیادی برای انتقاد باقی نمیگذاشت. اما اکنون بانک مرکزی و مرکز مبادلات ارزی هنوز نتوانستهاند تکلیف ثبات نرخ ارز را مشخص کنند و مبنای کشف قیمت از سوی بانک مرکزی دقیقاً مشخص نیست.
با همه این احوال، یعنی مشخص نبودن قیمت ارز مبادله ای و مبنای آن و همچنین نوسانات روزانه این نرخ، بانک مرکزی تلاش دارد با هر ترفند و روشی این نرخ را به عنوان یک نرخ کامل و رسمی جا بیندازد! بخشنامههایی که نمونه آن را اخیراً دیدهایم نیز به نظر در همین راستا است.
حال چند مسئله مورد بررسی باید قرار گیرد و لزوم پاسخگویی بانک مرکزی در این زمینه ضروری است:
اول: انحصاری بودن فرمول کشف قیمت ارز از سوی بانک مرکزی به چه معنایی است و چرا نرخ ارزی که یکی از مهمترین فاکتورها برای فعالیت اقتصادی در کشور است باید توسط یک فرمول انحصاری تعیین شود و شفافیتی در این خصوص وجود نداشته باشد؟
دوم: نوسانات روزانه نرخ ارز مشکل اصلی بسیاری از فعالین اقتصادی است که در نهایت تصمیم گیری برای این فعالان در خصوص اقدامات را با معضلاتی اساسی روبرو کرده است. چرا بعد از گذشت بیش از یک ماه هنوز بانک مرکزی و مرکز مبادلات ارزی نتوانستهاند نرخ ارز را به ثبات برسانند؟
سوم: درحالیکه تعدادی از اولویتهای ارزی هنوز از دریافت ارز با نرخ مبادلاتی یا مرجع محروم هستند، بانک مرکزی با چه توجیهی در بخشنامهها و دستورالعملهای خود نرخ مبادلاتی را به عنوان مبنای عمل قرار میدهد؟
چهارم: چرا بانک مرکزی بدون توجه به آنچه وجود داشته، تمامی رویدادهای امروز را عطف به ما سبق کرده و سعی دارد با صدور بخش نامه های اینچنینی تنش و فشار اقتصادی را در سطح جامعه افزایش دهد؟ آیا این بانک و مسئولان آن به دنبال تأمین ذخایر ریالی و ارزی خود از جیب فعالان اقتصادی هستند؟ یا دلیل دیگری برای اینگونه اعمال وجود دارد؟
پنجم: آیا گزارش ارزی ویژه مجلس، به رویت مسئولان و مقامات بانک مرکزی نرسیده است؟ برای این گزارش ارزی و انتقادات مطرح شده در آن چه پاسخی از سوی مسئولان بانک مرکزی وجود دارد؟ این سؤال از آن روی مطرح میشود که نمایندگان مجلس گویا به بیان انتقادات بسنده کردهاند.
اینها و سؤالاتی از این دست، موضوعاتی است که بخش مهمی از عملکردهای غیر شفاف و اشتباه بانک مرکزی را در بر میگیرد. شاید زمان آن رسیده است که مسئولان بانک مرکزی یکبار و به شکلی شفاف به روشن کردن اذهان عمومی پرداخته و پاسخ این سؤالات و سؤالات مشابه را بیان کنند و چنانچه خود را از انتقادات و اتهامات وارده مبری میدانند این کار برای روشن کردن اذهان عمومی از ضرورتی اساسی برخوردار است.